من از آب لولهکشی برق تولید کردم
امیرحسین اشتیاقی،
مهندس جوان و نوآور ایرانی توربینی ابداع کرده که میتواند از اتلاف انرژی
در لولههای آب جلوگیری کند و آن را به صورت انرژی الکتریسیته ذخیره کند.
توربین او میتواند تا سی درصد از هزینه برق یک ساختمان مسکونی بکاهد.
"شما
در برجهای مسکونی ناچارید فشار لوله اصلی آب را با نصب شیرهای مختلف
کنترل کنید. شیرها موظفند فشار آب را به دلخواه شما تنظیم کنند. در جریان
این کنترل فشار، مقدار قابل توجهی انرژی هدر میرود. من و همکارم که البته
پیشتر رئیسم بود، با پرورش یک ایده دیگر، دستگاهی را بهینه سازی کردیم که
با نصب بروی مسیر لولههای اصلی آب ساختمان، این انرژیهای مازاد را ذخیره
میکند و یا از آن برای گرم کردن آب همان ساختمان استفاده میکند. البته
این توربین در مسیر لولههای گاز و نفت هم میتواند نصب شود."
امیر حسین و شریک تجاریاش، در چند سال گذشته توانستهاند
با جذب سرمایه یک استارت آپ (شرکت نوپای دانش بنیان) تاسیس کنند و دستگاه
مورد نظرشان را بسازند. به طوری که اکنون خط تولید این توربین به راه
افتاده است.
"استارت آپ، یک شرکت نوپا است که ایده اصلی تاسیس آن از
راهی که برای حل یک مشکل پیشنهاد شده سرچشمه میگیرد. برای مثال، قبض برق
یک آسمانخراش در شیکاگو، نیویورک یا تهران را تجسم کنید، ماهانه میلیونها
تومان است. ما فکر کردیم اگر بشود با نصب توربینی که ساختهایم ده تا بیست
درصد در مصرف برق این برجها صرفهجویی کنیم، آن وقت علاوه بر کاهش آلودگی
هوا هزاران دلار در سال برای ساکنان این ساختمانها صرفه جویی کردهایم."
گفتگو با امیرحسین اشتیاقی را که در دو قسمت تهیه شده
اینجا کلیک کنید و بشنوید
بعد از تهیه
طرح اولیه این ایده، سرمایهگذاران آمریکایی اعلام کردند از امیرحسین و
همکارش تا سقف یک میلیون دلار حمایت میکنند و به این ترتیب توربین '۱۰ایکس
هایدرو' (۱۰xHydro) متولد شد.
اگر نتایج نصب این توربین خوب از آب
در بیاید، باید منتظر بود در آینده نزدیک بیشتر آسمانخراشهای آمریکا و
بلکه جهان خریدار آن شوند و این به معنی آنست که یک شرکت جدید بزرگ در
آمریکا در حال متولد شدن است. شرکتی که امیرحسین یکی از بنیانگذاران اصلی
آن است.
"هشت سال پیش که برای ادامه تحصیل به آمریکا آمدم یک آرزو در
سر داشتم و آن این بود که فرصتی پیدا کنم تا از دانش مهندسیام استفاده
کنم."
"به نظرم آمریکا، فارغ از سیاست و نظامیگری، برای
کسانی چون من یک اتمسفر تازه ایجاد میکند. اتمسفری که میتوان با هر نوع
مشخصهای که داری وارد آن شوی و در آن رشد کنی. اگر چه از آن تصور رویایی
که نسبت به آمریکا داشتم طی هشت سال گذشته خیلی کاسته شده اما همچنان
معتقدم اینجا میتوان کار کرد. به ویژه اگر شرایط تحقیق، محیط کار و فضای
کارگری را بین آمریکا و ایران مقایسه کنیم، آن وقت مزیات آمریکا بیشتر هم
به چشم میآید."
امیر حسین لیسانس خود را از دانشکده فنی دانشگاه
تهران گرفته و فوق لیسانسش را هم در رشته مکانیک از دانشگاه شیراز دریافت
کرده است. خودش میگوید از همان روز اول ورود به دانشگاه آستین بالا زده و
اصلاحا دستهایش را روغنی کرده تا کار را از پایه یاد بگیرد. با وجود این
میگوید هر چه جلوتر رفته، کمتر احساس کرده کسی مایل به شنیدن طرحهایش
است.
"در ایران وقتی از دانشگاه وارد محیط کار میشوی گویی همه با هم
متحد میشوند تا به تو بفهمانند اصلا کار مهمی نکردی که رفتی دانشگاه.
تازه اول راه است. باید زحمت بکشی تا ثابت کنی ارزشمندی. برای اثبات این
مدعی هم گاه باید تی به دست بگیری و زمین را تمیز کنی. اما در آمریکا، روز
اول که سر کار رفتم، مدیر کارخانه مرا برد و به یکیک مدیران میانی و
مهندسها معرفی کرد. در اولین جلسه هم رو به من کرد و گفت لطفا شما که تازه
از دانشگاه آمدهاید به ما بگویید دانش روز چه پاسخی برای این مشکل دارد.
آن روز احساس کردم بالاخره این همه درس خواندن ارزشمند بوده."
قسمت اول این گفتگو را
اینجا کلیک کنید و بشنوید
"در آمریکا، شما
نمیتوانید با کارگر و یا کارمند زیردستتان تحقیرآمیز برخورد کنید.
کارگرها اینجا ارجمندند. شاید به این علت که در نگاه مدیران نیروی انسانی و
کارگر ماهر ارزشمندتر از ابزار است. در ایران برای گرفتن یک کامپیوتر یا
یک دستگاه باید کلی منت میکشیدیم و تحقیر میشدیم. شاید هم برای همین است
که اینجا ایده من و همکارم را یک میلیون دلار ارزشگذاری کردند اما هنوز که
هنوز است هر چه تلاش میکنم دست کم گوش شنوایی برای این ایده در ایران
پیدا کنم، موفق نمیشوم. همه میگویند 'زنگ میزنیم' اما شش ماهی است که
کسی زنگ نزده. گویی همه مدیران و سرمایهگذاران ایرانی فقط چشم به چین
دوختهاند و کپی کردن یک محصول. کسی به فکر تولید نیست."
امیرحسین
اشتیاقی در چمدانش اعتماد بنفس میگذارد. اعتماد بنفسی که خودش میگوید در
مهاجرت آن را پیدا کرده و علتش هم همین 'ارزشمند شمردن' آدمها است.
"من
فکر میکنم این بهایی که اینجا به آدمها میدهند باعث شده جوانان
آمریکایی با اعتماد بنفس زیاد به دنبال ایدههای خودشان بروند. بارها در
هنگام مصاحبه شغلی دیدهام رقیب آمریکایی من با افتخار از تجربه کار کردنش
در یک قهوه فروشی یا رستوران صحبت میکند اما من حتی از سابقه مهندس ارشد
بودن در کارخانه هم جرات نمیکنم حرف بزنم. بارها استادانم گفتهاند چرا در
رزومه خودت این را و آن را ننوشتی. و من پاسخ دادهام 'گفتم شاید حمل بر
خودستایی شود.'"
No comments:
Post a Comment