ولایتفقیه سازگار با دولت دموکراتیک حقوقبشرى
چهارشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۵
محمد امجد
از
پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است: «عالمان دین، تا آن هنگام که به امور
دنیوی روی نکنند، امانتداران پیامبران هستند.» گفتند: «ای پیامبر خدا،
عالمان دین چهگونه به دنیا روی میآورند؟» فرمودند: «با پیروی از سلطان؛
پس اگر چنین کردند، از سوی آنان، نسبت به دین خود بیمناک باشید.»
مراد
این روایت، این است که عالمان دینی –که در گسترهی روایات، میراثبران و
امانتداران پیامبر نام گرفتهاند- چونان پیامبر والامقام (ص) بهسانِ
طبیبانی هستند که در میان مردمان میگردند تا پس از دردشناسی، به درمان درد
ایشان بپردازند. در این عرصه، پیجوی حال هر نیازمند و بیماری میشوند و
همهگان در نگاه ایشان یکسان انگاشته میشوند و میان فرادستان و فرودستان
جامعه، هیچ فرقی و تبعیضی را بر نمیتابند؛ چراکه هر نیازمندی را عضوی از
خانوادهی خدا میدانند و از همین رو، وی را گرامی میدارند نه خوار.
پس
هرگاه عالم دین به بارگاه سلطان ستمپیشه تقرب و نزدیکی بجوید و به جای
پند و اندرز وی، به یاری و پشتیبانی او بپردازد، خود به خود از مردم فاصله
میگیرد. واین دور شدن، با وظیفهی مهم وی به عنوان طبیبی دلسوز در میان
مردم، ناسازگار است.
مراد ما از طبیب، کسی است که به درمان
بیماریهای نفسانی و اخلاقی سلطان، مانند خودرأیی و ستمگری، و بیماریهای
جامعه مانند بخل، حسد، کبر، دورویی، تظاهر به خلوص، مالاندوزی، نازیدن و
فخرفروشی به یکدیگر و …… که همهگی موجب سقوط و نابودی و زوال میشوند،
میپردازد. بنابراین، منزلت و جایگاه چنین طبیبی در نزد مردمان، بسیار والا
است و هیچ خردمندی نمیپسندد که از چنین جایگاه شریف و گرانقدری، به جهنم
پیرامونیان سلطان سقوط کند!
در اینجا بایسته است به این نکته
اشاره کنیم که امام خمینی (قدس سره) چنین عالمی را دارای ولایت میداند؛
یعنی کسی که از مهمترین ویژهگیهایش اتصاف به «صیانت نفس» و «مخالفت با
هوای نفس» است. و دستیابی به این جایگاه والا و گرانسنگ، برای کسی ممکن
نیست مگر آنکه اهل سیر و سلوک معنوی باشد و تحت تعلیم و تربیت استادی عارف
و واصل قرار گیرد که خود در طول زندگی، با کوشش بسیار و ریاضتها و
مراقبتهای دقیق و لطیف، به قلهی مخالفت با هوای نفس و ترک شأن و مقام
رسیده باشد.
از این روی، میتوان گفت وجود چنین عالم و فقیهی، چونان
عنقای مُغرَب، [نایاب و دستنایافتنی] است. بنا براین در عصر غیبت معصوم
(ص) و یافت نشدنِ چنین وارث و امانتداری [که صائناً لنفسه و مخالفاً
لهواه] باشد، تدبیر امور و تدوین قواعد حیات سیاسی و ادارهی جامعه بر
عهدهی خود شهروندان است و هیچکس بر ایشان ولایتی ندارد.
توضیح: این یادداشت در سایت لبنان جدید به زبان عربی نیز منتشر شده است.
No comments:
Post a Comment