Wednesday, October 23, 2013

داستان حقیقی حقوقی

داستان حقیقی حقوقی
بازنشسته ام و در خارج از کشور زندگی میکنم. حقوق بازنشستگی ام را وکیلم که همسرم است دریافت میکرد. اوایل مردادماه بود که خانواده خبر دادند جلو حقوقت را گرفته اند و گفته اند باید طی مراحلی ثابت کنی که زنده ای ولی مفصل آن را برایت ایمیل میکنیم. منتظر نشدم با سرچ کردن سایت سازمان بازنشستگی را یافتم و در بخشی از آن زیر عنوان خدمات!! صندوق پیرامون کسانی که با وکالتنامه حقوق خود را دریافت میکنند چنین آمده بود:

به دليل آنكه اعتبار هر وكالتنامه براي صدور معرفي نامه به جهت دريافت حقوق ماهانه توسط وكلا در داخل كشور ، يكساله بوده و تمديد آن در خارج از كشور با دشواريهاي خاص خود براي شما همراه است ، اين امكان فراهم گرديده تا بتوانيد از طريق برقراري ارتباط تصويري با مسئولين مربوطه در سازمان بازنشستگي كشوري ، درخواست خود را شخصا مطرح فرموده تا بر مبناي تاييد شما ، معرفي نامه جديد براي يكسال ديگر صادر و به وكيل معرفي شده ارائه گردد .

براي اين منظور مراحل زير انجام خواهد شد :
1-صفحه جاري را بطور كامل مطالعه نموده و با زدن دكمه “ موافقت “ مورد تاييد قرار دهيد .
2-جدول اطلاعات درخواستي را بطور صحيح كامل نموده و اطلاعات آن را با زدن دكمه “ ارسال “ به سازمان بازنشستگي كشوري ارسال نماييد.
3- پس از ارسال اطلاعـات می بايست در ساعات اداری ( 9 تا 14 به وقت ايـران ) از طريق برنامه Yahoo Messenger با وارد نمودن ID سازمان بازنشستگی (CSRO_IRAN) و ارسال يک پيام، ارتباط تصويری برقرار نمائيد. ضمنا در صورت عدم پاسخ به پيام شما با شماره تلفن های 00982188972845 و 00982188972846 تماس حاصل نمائيد.
4- پس از برقراری تماس و ارتباط تصويری شماره شناسه ای از سوی کارشناس مسئول به شما اعلام خواهد شد.
5- شماره شناسه دريافتی را به وکيل خود جهت مراجعه به سازمان بازنشستگی کشوری اعلام نماييد.

- ارائه گذرنامه معتبر ايرانی در هنگام تماس و برقراری ارتباط تصويری الزامی می باشد.

توضيح : روزهاي پنجشنبه و جمعه هر هفته ، سازمان بازنشستگي كشوري تعطيل ميباشد . 
همان گونه که میبینید در آغاز نوشته شده است به دلیل آنکه اعتبار هر وکالتنامه... یکساله بوده...
موضوع داستان ما همین یک جمله است. من در آغاز مانند آنانکه به چنین خفت غیرقانونی گردن نهاده اند و خود را در اسکایپ نشان میدهند تا ثابت کنند که زنده اند تصمیم داشتم به خواسته سازمان پاسخ مثبت بدهم ولی امکانات آن را نمیتوانستم به راحتی به دست بیاورم و هنگامی که در جست و جوی اسکایپ بودم این پرسش به ذهنم خطور کرد: توسط کدام مرجع قانونی و از چه زمانی وکالتنامه محدودیت پیداکرده است؟ زیرا تا آنجا که به یاد دارم و در همه کشورها نیز چنین است و از نظر حقوقی رویه بین المللی است وکالتنامه تا مرگ یکی از طرفین(موکل یا وکیل) معتبر است.
نامه ای به رئیس سازمان بازنشستگی نوشتم و ماجرا را تعریف کردم. فردای آن روز کسی(که تا آخر هم نداستم کیست و مسئولیتش چیست) پاسخی داد و این نامه نگاریهای ایمیلی با توجه به دو روز تعطیلی در ایران و دو روز در خارج و ردوبدل شدن 14 مورد خیلی طولانی شد ولی راضی بودم که طرف را قانع کرده ام که کار سازمان غیرقانونی است.
به وکیلم خبر دادم که نزد فلان خانم کارشناسی که آن شخص معرفی کرده برود و معرفینامه بگیرد تا بانک حقوق را بپردازد. ولی پس از مدتی که تماس گرفتم گفت خبری از حقوق نیست. مرا سین جیم کرده اند و معرفینامه نداده اند.
شکایتی نوشتم و خواستم به سازمان بازرسی کل کشور بفرستم که دیدم پس از پرکردن بخش اول و به نوشته خودشان گام اول نمیتوانم بفرستمش. یعنی گام دوم نمیآید. چند روز این کار را کردم ولی دیدم هرگز میسر نیست تعجب کرده بودم. یعنی کشور تا آن اندازه بی اشکال است که کسی شکایتی از سازمانی اداره ای و... ندارد تا بفهمند که این سامانه خراب است و درستش کنند؟
شروع کردم به گشت زدن در سایت تا اینکه یک بخش را یافتم که نوشته شده بود بخش رسیدگی به شکایت از ... میدانستم که این مربوط به کار من نیست ولی گفتم شاید با ایجاد این سامانه خواسته اند خدمتی کنند تا آن سامانه درست شود. در گوشه ای هم نوشتم به آن دلیل مزاحم شما شدم که سامانه اصلی اشکال دارد. شکایتنامه را فرستادم و خوشحال بودم که بالاخره راهی پیدا شد. ولی خیلی زود پاسخ آمد که این سامانه کارش رسیدگی ب شکایتهای... است و شما اگر مشکل داری با تلفن شماره ... تماس بگیر و به بخش فنی اطلاع بده که چنین است. پیش خود گفتم این بنده خدا یا نخواسته یا حق نداشته که شکایت مرا برساند به دست مسئولین بخش مربوطه و یک ثوابی ببرد!! ای بابا... حاجی این روزا کی دنبال ثوابه... هرکس کلاه خودش رو گرفته که باد نبره... خدا باباتو بیامرزه!
اول خودداری کردم. گفتم شاید یکی دو روز آینده درست شود ولی چون هرروزه شکایتنامه را با پرکردن فرم شکایت میفرستادم و موفق نمیشدم با مرکز فنی تماس گرفتم که دیدم آنهم پاسخ نمیدهد. این مثال را به یاد آوردم که: کوری عصاکش کور دگر شود!! و پیش خود گفتم شاید هم کاری کرده اند که کسی نتواند شکایت بفرستد!!
مانده بودم چه کنم. تا اینکه در روز بیست و سوم مهرماه باز هم آزمودم که دیدم این بار درست شده است و توانستم مراحل دوم و سوم را هم تمام کنم با تمام مشکلاتی که داشت و مدارکی که میخواست. یک شماره پیگیری هم به من دادند. هرچند به چهارمین ماهی وارد میشدیم که حقوقم را پردخت نکرده بودند ولی پیش خود میگفتم بالاخره زیر بار حرف زور و غیرقانونی نرفته ام و انشاءالله شکایتم به نتیجه میرسد. متن شکایتنامه که نام و نشنانهایش حذف شده به شرح زیر است:
سازمان بازرسی کل کشور- سامانه ملی رسیدگی به شکایات
اینجانب ... بازنشسته وزارت... در سال 1380 با شماره دفتر کل... در اوایل مرداد ماه با تماس تلفنی خانواده متوجه شدم که بانک حقوق بازنشستگی ام را به وکیلم که همسر است نمیپردازد. با مراجعه به سازمان متوجه میشوند که طبق بخشنامه ای از سوی این سازمان پیشگیری صورت گرفته و به آنها گفته میشود که موکل باید طبق آنچه که در وبسایتشان آمده عمل کند. یعنی به گونه ای خفت بار و غیرقانونی هر بازنشسته ای که خانواده اش با وکالتنامه حقوقش را دریافت میکنند باید هر سال با روشهایی که سازمان مشخص کرده به سازمان ثابت کند که زنده است!! در صورتی که قانون اعتبار هر وکالتنامه را تا مرگ یکی از طرفین تعیین کرده است و سازمان زمانی میتواند جلو حقوق بازنشستگی کسی را بگیرد که به دادگاه ثابت کند آن شخص فوت کرده و خانواده اش اطلاع نداده اند و به جای مستمری حقوق بازنشستگی دریافت میکنند. خلاصه اینکه: سازمان حق ندارد(و غیرقانونی عمل کرده) جلو حقوق بازنشسته را بگیرد تا او ثابت کند که زنده است و حقوقش را دریافت کند بلکه این سازمان است که باید از طریق قانونی ثابت کند که کسی مرده است تا حقوقش به مستمری تبدیل شود.
خواسته و شکایت من این است: چرا بدین گونه با بازنشستگان که در همه دنیا محترم انگاشته میشوند برخوردی غیرقانونی و توهین آمیز داشته باشند و جلو حقوقشان را بگیرند تا ثابت کنند که زنده اند!!؟ البته این شکایت تنها از سازمان بازنشستگی کشوری نیست بلکه تمام بانکهایی را نیز در برمیگیرد که به این بخشنامه غیرقانونی عمل کرده و مرتکب جرم شده اند از جمله بانک صادرات شعبه شهرک غرب که سه ماه است از پرداخت حقوق ماهانه من خودداری کرده است.
با توجه به اینکه اکنون سه ماه است که خانواده ام حقوق دریافت نکرده اند و با قرض گرفتن از خویشان زندگی را میگذرانند خواهشمند است هرچه سریعتر رسیدگی فرمایید.

مهمتر آنکه باید این روش از آن سازمان حذف شود تا نه تنها کرامت بازنشستگی به بازنشستگان بازگردد بلکه دیگران نیز اگر مطیع چنین روشی شده اند و هرساله ثابت میکنند که زنده اند! از این مشکل رهایی یابند. انسان نباید تابع حرف زور(به گفته قرآن: قول زور) شود.
نام و نام خانوادگی
***
آخرین روز از ماه مهر موضوع را پیگیری کردم. شماره پیگیری را وارد کردم که دیدم چنین دستور!! داده اند.
موضوع شكايت شما با وظايف و اختيارات قانوني سازمان بازرسي كل كشور منطبق دانسته شد. مقتضي است براي رسيدگيهاي بعدي نسبت به ارسال فايل اسكن از شكايت خود و مدارك و مستندات احتمالي به شرح ذيل اقدام نماييد. عدم ارسال فايل اسكن از متن شكايت بمنزله انصراف از طرح شكايت تلقي ميشود.
چگونگي ارسال فايل اسكن از شكايت و مستندات:
  1. با كمك گزينه چاپ متن شكايت از فرم تكميل شده شكايت چاپ بگيريد.
  2. محل مربوط به امضا و اثر انگشت را تكميل نماييد.
  3. از اين فرم تكميل شده يك فايل الكترونيكي اسكن سياه و سفيد با dpi= 100 تهيه نماييد.
  4. فايل الكترونيكي اسكن را در محل "فايل اسكن فرم تكميل شده شكايت " ارسال كنيد.
  5. در صورت داشتن مدارك و مستندات كه ارسال آن را براي رسيدگي مفيد مي دانيد با تهيه اسكن با مشخصات فوق فايل مربوطه را ارسال نماييد.
  6. كليد تاييد را كليك نماييد.
  7. پس از سپري كردن مراحل فوق پيغام ارسا ل موفق فايلهاي مدارك و مستندات را مشاهده خواهيد كرد.
جالب اینجاست که اگر کسی یک ماه هم صبر میکرد تا ببیند چه کاری برایش انجام داده اند باز همان بود که از روز اول بود یعنی این بخش باید همراه با شکایت میآمد و نه پیگیری!!!
موضوع روشن است و فکر نمیکنم نیازی به روشن کردن قضیه باشد. هرکس با دیدن این همه بوروکراسی و هشدار و سنگ اندازی میتواند حدس بزند که سازمان بازرسی تنها صورتی از قضایاست تا بگویند ما به فکر مردمیم. در غیر این صورت سازمان خود را به جای دیوان عدالت اداری و یا دیگر مراجع قانونی رسیدگی به شکایات نمیگذاشت و از شاکی اثر انگشت و غیره نمیخواست. سازمان بارزسی واقعی سازمانی است که با مشاهده یا اطلاع از کوچکترین تخلف یا جرم حتا اگر اطلاع کامل نباشد باید بدون فوت وقت و به سرعت مانند نهادهای اطلاعاتی یک بازرس به محل مربوطه بفرستد. زیرا که بازرسی دادخواهی نیست بازرسی کشف جرم یا تخلف و گزاراش آن و سپس جلوگیری از ادامه یافتن آنهاست.
با آنهمه مدرک و نشانی و احراز هویت که از شاکی گرفته شده کسی بیمار روانی نیست که بیجهت از سازمانی شکایت کند. حتا در صورتی که شکایتی کاملا منطبق با واقعیت نباشد دستکم این سود را دارد که سازمانها در عملکرد خود بازبینی کرده و ریزه کاریها را هم در نظر میگیرند که مبادا از سوی سازمان بازرسی زیر سؤال بروند در نتیجه مجبور به اصلاح خود میشوند.
سایت سازمان بازرسی کل کشور بخشی دارد که شکایت از خود سازمان است. خواستم ایرادهای وارده بر عملکردشان را به خودشان گوشزد کنم ولی مانند همان زمان که دستگاهشان اشکال داشت این بخش هم اشکال دارشده بود!! و نتوانستم کاری کنم و مجبور شدم شکایتم  را همگانی کنم و در اختیار خوانندگان قرار دهم.

اگر به سایت سازمان سر بزنید در اخبارشان افتخارمیکنند که به فلان استانها هیأت بازرسی فرستاده و در استانداریها مستقر شده اند. این در حالی است که سازمان بازرسی نباید با سازمانهایی اجرائی مماشات داشته باشد و در یک محل به سربرند. سازمان باید بر اساس شکایتها و یا ابتدا به ساکن بدون اطلاع وارد شود و بر نحوه عملکرد یک سازمان و اداره های تابعه نظارت داشته باشد.

همان گونه که اگر موضوعی اطلاعاتی و مربوط به حقوق حاکمیت باشد به فوریت درستی یا نادرستی آن مشخص و رسیدگی میشود باید نسبت به حقوق مردم هم به همان اندازه حساس بود و احساس مسئولیت کرد و با کوچکترین خبر حقوق مردم پیگیری شود. السلام علی من اتبع الهدی

احمد شماع زاده

No comments:

Post a Comment