Wednesday, June 22, 2016

یادی از: تخصص یا تعهّد؟

یادی از: 
تخصص یا تعهّد؟
از: حسین قراگزلو
نقل از فیسبوک
 
در اوایل دهه 60 در وزارت نفت مشغول بکار شدم. آنهم طی یک پروسه 2 ساله امتحانات کتبی و شفاهی و گزینش عقیدتی - سیاسی! همان زمان متوجه شدم که افرادی که ریش گذارده ، لباس رنگ و رو رفته پوشیده و در مراسمهای مذهبی شرکت داشته باشد ولو اصلا فاقد ایمان مذهبی - انقلابی نیز نباشد ، بیشتر مد نظر است تا افرادی تحصیل کرده و متخصص! باری از قضا خود در بخش پذیرش اداره استخدام مشغول بکار و بسیار بسیار اجحافها و حق کشی را به چشم دیده و با مسولین وقت درگیر و مبارزه کردم. مثلا خانمی که دکترای مهندسی پالایش از فرانسه بوده و بر اساس تبلیغات نظام به کشور آمده بود و 10 سال نیز سابقه کار موثر در شرکتهای نفتی اروپایی و آشنایی به 5 زبان را داشت را رئیس اداره استخدام وقت با پروئی می گفت باید برود وزارت آموزش و پرورش کار کند که خود را درگیر موضوع نموده و با افشای تخلفاتشان در استخدام خودی ها که می بایست ظرف مدت 48 ساعت ، بصورت رسمی بدون انجام کلیه مراحل استخدامی از جمله گزینشی به پیشنهاد وزیر نفت وقت ( غزضی ) انجام می گردید! آنها حتی به اعضای خانواده شهدا و حتی جانبازان نیز رحم نمی کردند! موردی یادمه که بسیار درگیر شدم ، برادر شهید و مجروح جنگی بود که پس از کنکور استخدامی و با داشتن اولویت استخدامی، در امتحانات شفاهی گزینش ، مصاحبه گران اداره گزینش که بمانند بازجویان رفتار و متقاضی کار را عصبی می کردند ، در جواب اینکه نماز می خوانی با صراحت گفته بود نه نماز می خوانم و نه قرآن می خوانم و نه مسجد می روم ولی دروغگو نیستم و ظاهرم هم همین است که او را مردود کرده و مادرش با مراجعه به اداره نزد بنده آمد که با داد و فریاد و آبرو ریزی از مسولین و تماس با رئیس گزینش وقت بسیار با او جر و بحث نموده و با تهدید افشای رفتارهایشان با مردم از طریق نماینده مجلسی که با او آشنایی داشتم ، موفق شدم مشکل آن خانواده شهید و جانباز را حل کنم. بلی متاسفانه هنوز هم در برخی ادارات و سازمانها وضع به همان منوال است! عضو بسیج شده و در نماز جماعت شرکت کرده و با چاپلوسی و ... دور و بر روسای باندی پرسه زده تا عضوی از باند حاکم باشی ، نانت در روغن است! اینست نحوه مدیریت ایرانی در برخی از ادارات! البته مبارزه با فساد و رانت خواران نیاز به شجاعت و از دست دادن حقوق و مزایا و شغل و جنگ اعصاب و ... است که بنده بسیار درگیر و ناچارا در مقابل زورگویی ها ، فسادها و گردن کلفتی ها کوتاه نیامده و با افشای باند حاکم پژوهشگاه صنعت نفت و محاکمه ای که بنده تبرئه و مسولین هیئت رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان وزارت نفت حق را به بنده داده ولی از ادامه کار منصرف و بازنشسته شدم که ایکاش یا اصلا کارمند نمی شدم و یا در همان دهه 60 جلای وطن کرده و 30 سال رنج نمی بردم.در حالیکه خود دلسوخته و رزمنده ای گمنام و ... بودم که در طول 30 سال خدمتم از این موضوع سوء استفاده نکرده و به اداره نیزاعلام ننموده بودم.

No comments:

Post a Comment