Monday, August 19, 2013

امام جماعت!!!

در روزگارانی دور، غریبی به وقت اذان وارد قریه ای شد و برای نماز به مسجد رفت. امام جماعت را دید که نه تنها یک دست و یک پا، که یک گوشش بریده بود و یک چشمش از کاسه درآمده.
از ریش سپیدی علت پرسید. 
پیرمرد لبخندی زد و گفت: راه خطا رفت، به حکم شرع پایش را قطع کردیم. دزدی کرد، دستش را بریدیم. گوش به خطا سپرد، گوشش را کندیم و چشم به نامحرم دوخت، چشمش از کاسه درآوردیم. 
مرد طعنه زد: با این همه فضیلت، چطور امام جماعتش کردید؟!!
پیرمرد سری تکان داد و گفت: آخر، اگر جلوی چشم مان نبود، وقت نماز کفشهامان را میدزدید.
لطفاً هیچ مپندارید که این حکایت بدان آوردیم که امروز "احمدی نژاد" به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و برای امتزاج با هاشمی رفسنجانی! منصوب شده است.

No comments:

Post a Comment