به نام نوآفرینندۀ جان و جهان
رمضانی دیگر بر ما گذشت و ما را جا گذاشت.
شاید هم، رمضان همچنان برقرار است و این مائیم که از آن عبور کرده ایم؟
چند روز گرسنگی و چند شب بیداری به چه ارزد، اگر به مقصود از این همه، یعنی فروتنیِ جان و بیداریِ روان، منتهی نشود؟
خوشا خواستنِ ایمانی فروتنانه از خدا(اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ خُشُوعَ الاْيمان قبل خشوع الذل فی النار- دعای سحر) تا در محضرش نه خویشتن را توان دید و نه آوردۀ خویش، که خدا نه با فخرفروشان که با دلشکستگان است(أنَا عِندَ المُنكَسِرَهِ قُلُوبُهُمْ- حدیث قدسی)
به تعبیر حضرت حافظ:
در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس / بازار خودفروشی از آن سوی دیگرست.
و به یاد بیاوریم تمثیل زیبای حضرت مسیح را در نکوهش کسانی که به دین ورزی خویش بالیده و دیگران را به چشم حقارت می نگرند:
دو مرد بهر دعا به معبد رفتند، یکی فَریسی بود و دیگری خراجگیر. فَریسی ایستاد و با خود چنین دعا کرد: "خدای من، تو را شکر میگزارم که نه چون مردمانِ دگر طماع و ستمگر و زناکارم، و نه چون این مرد خراجگیرم. هفته ای دو روز روزه میگیرم و دهیکِ هرآنچه را به کف میآورم، میدهم". امّا آن خراجگیر که دور ایستاده بود، حتی یارای آن نداشت که دیدگان بر آسمان برآورد، بلکه بر سینه میکوفت و میگفت: "خدای من، رحم فرما بر گناهکاری که منم". شما را میگویم که این مرد، و نه آن دیگر، پارسا شمرده شده به خانه خویش بازگشت. زیرا هرکه سر برافرازد سرافکنده خواهد شد، و هرکه سر فرو آورد، سرافراز خواهد گشت". (انجیل لوقا باب 18 آیات 9 تا 14)
و از زبان سعدی بخوانیم:
همه طاعت آرند و مسکین نیاز / بیا تا به درگاه مسکین نواز
چو شاخ برهنه برآریم دست / که بی برگ از این بیش نتوان نشست
رمضانتان مقبول و فطرتان مبارک
ارادتمند: محمود...
No comments:
Post a Comment