صدمین سالگرد اشغال بوشهر توسط بریتانیا
در سالهای
اخیر نام بوشهر به خاطر برنامه هستهای ایران و "نیروگاه هستهای بوشهر" در
رسانهها و کتابها زیاد به کار برده شده
است اما این بندر قدیمی، پیش از این نیز از اهمیت جهانی
برخوردار بوده است، به طوری که دو بار بریتانیا آن را تصرف کرد.
همچنین نام بوشهر با مقاومت تنگستانیها به فرماندهی رئیس علی دلواری در جنوب ایران در برابر اشغال بریتانیا گره خورده که درست
یکصد سال از آن میگذرد.
اهمیت بوشهر برای بریتانیا
مطابق با اسناد، بوشهر حدود ۳۰۰ سال پیش به فرمان نادرشاه در سال ۱۷۳۶ به صورت بندر سروسامان گرفت.
به نوشته
دانشنامه ایرانیکا بوشهر قبل از آن "روستای کوچک ماهیگیری" بود. نادرشاه
برای"طرح ناوگان دریایی در خلیج فارس" آن را
نوسازی کرد و آن را "بندر نادریه" نامید. انتخاب نادرشاه
فقط به خاطر "ارتباط آسان با سرزمین مادر" نبود بلکه "این تنگه از قطعه
زمینهایی با ریگ روان" برخوردار بود که در جزر و مد
کاملا میتوانست فرو رود.
اهمیت تجاری این بندر در دوره کریم خان زند افزایش یافت.
به نوشته ایرانیکا، از ۱۷۶۳ "کمپانی هند شرقی" متعلق به بریتانیا در بوشهر حضور یافت زیرا به لحاظ تجاری حائز اهمیت بود.
بعدها بریتانیا با کریم خان زند مشکل پیدا کرد. از اینرو تجارت خود را در بندر بصره متمرکز کرد اما با تصرف بصره توسط کریم خان،
بریتانیاییها در سال ۱۷۷۸ پایگاه تجاری خود در خلیج فارس را دوباره در بوشهر مستقر کردند.
به نوشته عبدالکریم مشایخی، مورخ و رئیس بنیاد ایرانشناسی شعبه بوشهر، "انگلیسیها در سال ۱۸۱۲ میلادی نمایندگی سیاسی خود را
در بوشهر تاسیس کردند و از آن پس تا حدود یک قرن به طور مستمر به افزایش نفوذ خود در خلیج فارس مشغول بودند".
اشغال اول - ۱۸۵۶
وقتی دوست محمد خان، حاکم وقت قندهار و کابل در سال ۱۸۵۵ هرات را تصرف کرد، ناصرالدین شاه قاجار دستور لشکرکشی به هرات را صادر
کرد. هرات شهری محل منازعه میان ایران، روسیه و بریتانیا بود.
با تصرف هرات به دست ایران، دولت وقت بریتانیا به ایران اعلان جنگ داد. چون حکومت ایران نسبت به واکنش بریتانیا بیاعتنا بود،
بریتانیا در سال ۱۸۵۶ به بوشهر حملهور شد و آن را به تلافی و جهت فشار به ایران برای خروج از هرات، اشغال کرد.
این اشغال با
"معاهده پاریس" در سال ۱۸۵۷ پایان یافت؛ ایران متعهد به خروج از هرات و به
رسمیت شناختن افغانستان شد و نظامیان بریتانیایی
بوشهر را ترک کردند.
گفتنی است در ۱۲ ژوئن ۱۸۵۷، کارل مارکس زمانی که در لندن اقامت داشت، مقالهای با عنوان "معاهده پارسی" نوشت و بندهایی از معاهده
پاریس را نقد کرد و بریتانیا را به خاطر تصرف بوشهر و مناطق جنوبی سرزنش کرد.
اشغال دوم - ۱۹۱۵
به نظر عبدالکریم مشایخی، تا قرن نوزدهم، "برتری انگلیس" در خلیج فارس به "توسعه بندر بوشهر" متکی بود، اما از اواخر این قرن،
نظر دیگر کشورها نسبت به بوشهر جلب شد و "دفاتر کنسولی" در بوشهر راه انداختند.
از جمله این کشورها، آلمان بود. روابط تجاری ایران با آلمان و "خرید کشتی" از آن، برای بریتانیا که موقعیت گمرکی خود را حفظ کرده
بود، ناخوشایند بود.
بر طبق
اسناد، ویلهم واسموس در سال ۱۹۱۳ به عنوان کنسول دوم آلمان وارد بوشهر شد.
با شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴، کنسولگری
آلمان برای مقابله با انگلیس فعال شد. به این ترتیب
واسموس با عشایر جنوب و از جمله با رئیسعلی دلواری روابط نزدیک یافت.
از طرف دیگر ایران برای پرهیز از وارد شدن در جنگ جهانی اول، اعلام بیطرفی کرد.
رقابت بریتانیا و آلمان سرانجام با دستگیری دو مقام کنسولی آلمان در بوشهر به دست نیروهای بریتانیایی به اوج رسید. دولت وقت ایران
و مردم بوشهر به این اقدام اعتراض کردند.
عبدالکریم
مشایخی در نوشته خود تحت عنوان "نقض بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول و
اشغال بوشهر توسط قوای انگلیس" به تلگرافی از
موقرالدوله، حاکم وقت بوشهر به تهران اشاره میکند:
"الساعه که نیم ساعت به ظهر مانده از مسجد نو بوشهر برگشتم، هیجان عمومی به
درجهای است که فوق تصور است. چنین ازدحامی در بوشهر
هرگز دست نداده بود و کل علما و عموم طبقات اهالی حضور داشته، ملخص خطابه
علما این بود که سه سال است بدون اینکه هیچ ضرر مالی و
جانی از بنادر به انگلیس رسیده باشد در آنجا اخلال کرده و عده قشون نگاه
داشته و حالا هم هتک حرمت و نقض بیطرفی دولت را کرده...
دست از حقوق مشروعه برنمیداریم و اگر ما را بکشند ایلات و عشایر و اهالی
غیور جنوب زنده هستند و به وظیفه اسلامیت و ایرانیت
رفتار خواهند کرد... حالیه مردم منتظر نتیجه هستند... و هیچ شبهه نیست که
باز
اجتماع خواهند کرد".
با بالا گرفتن تنش، بریتانیا در ۸ اوت ۱۹۱۵ برابر با ۱۷ مرداد ۱۲۹۴، بوشهر را اشغال کرد و طی اعلامیهای گفت که چون دولت ایران
نمیتواند "نظم و امنیت را در شهر بوشهر و حوالی" برقرار کند، بریتانیا، "کراهتا" مجبور شد به این اقدام دست بزند.
بر طبق اعلامیه، این اقدام "توسط دولت اعلیحضرت... به علت ضرورتی صورت گرفت... ضرورتی که به واسطه حمله اسف بار اخیر ایلات به
بوشهر... در آن دو افسر انگلیسی کشته و سه سرباز مجروح شدند..."
اقدام بریتانیا سرآغاز رشته مبارزات تنگستانیها همراه با کمکهای واسموس در برابر این اشغال بود.
از نکات قابل ذکر در اشغال بوشهر، این بود که بریتانیا تمبرها را با عنوان مورد نظر خود مهر میکرد. روی این تمبر نوشته شده بود:
"بوشهر در تصرف بریتانیا". گفته میشود تا پایان اشغال بوشهر در مهرماه ۱۲۹۴، انواعی از این تمبر به چاپ رسید.
نکته ای:
خدابیامرزدش. هم مسجدی من بود؛ ولی من جوان و او پیر. آقای بوشهری را میگویم. از تهران به خرمشهر برگشته بودم که تازه در آموزشگاه متالورژی تهران قبول شده و درس میخواندم. به مسجد که رفتم و هنگام خداحافظی، به من گفت: "من به دنبال این کتاب هستم ولی در اینجا پیدا نمیشود. شاید بتوانی در تهران پیدایش کنی".
عنوان کتاب و نام نویسنده را روی یک تکه کاغذ نوشته بود: دلیران تنگستانی نوشته اسماعیل رائین.
او را هم خدا بیامرزدش. هنگامی که انقلاب شد و من در نشریه پیام انقلاب مقاله مینوشتم، شنیدم که وی(اسماعیل رائین که پژوهشگری سالمند بود و عمرش را در همین راه گذارده و گذرانده بود.) بر اثر اختلاف و بگو مگویی که در انتشارات امیرکبیر رخ میدهد، توسط کارگران کشته میشود! به همین سادگی!؟ ولی من فکر میکنم کار فراماسونها بود که درباره آنان افشارگری کرده بود و... الله اعلم!
نکته ای:
خدابیامرزدش. هم مسجدی من بود؛ ولی من جوان و او پیر. آقای بوشهری را میگویم. از تهران به خرمشهر برگشته بودم که تازه در آموزشگاه متالورژی تهران قبول شده و درس میخواندم. به مسجد که رفتم و هنگام خداحافظی، به من گفت: "من به دنبال این کتاب هستم ولی در اینجا پیدا نمیشود. شاید بتوانی در تهران پیدایش کنی".
عنوان کتاب و نام نویسنده را روی یک تکه کاغذ نوشته بود: دلیران تنگستانی نوشته اسماعیل رائین.
او را هم خدا بیامرزدش. هنگامی که انقلاب شد و من در نشریه پیام انقلاب مقاله مینوشتم، شنیدم که وی(اسماعیل رائین که پژوهشگری سالمند بود و عمرش را در همین راه گذارده و گذرانده بود.) بر اثر اختلاف و بگو مگویی که در انتشارات امیرکبیر رخ میدهد، توسط کارگران کشته میشود! به همین سادگی!؟ ولی من فکر میکنم کار فراماسونها بود که درباره آنان افشارگری کرده بود و... الله اعلم!
No comments:
Post a Comment