دین گزینی
همان گونه که قرآن کریم در آغاز می فرماید "ذلک
الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین" هر آیه از آن نیز ممکن است چنین باشد.
یعنی اگر کسی متقی نباشد ممکن است حتی یک آیه از قرآن او را به انحراف کشاند.
نمونه ای از آن این آیه است:
ومن یبتغ غیرالاسلام
دینا فلن یقبل منه و هو فی الاخره من الخاسرین(آل عمران: 85)
بسیاری کسان از این آیه این برداشت را دارند: هرکس
مسلمان نباشد به جهنم میرود در حالی
که این نظر خلاف صریح قرآن کریم است زیرا:
1. نگفته است "غیر مسلمان باشد" گفته است "غیر اسلام را برگزیند".
گزینش دین آگاهانه است در حالی که جزء پیروان دینی بودن میتواند
دلایل زیادی داشته باشد. مانند کسانی که در مناطقی زندگی کرده اند که اسلام به
آنان عرضه نشده است یا به طور کلی از تنوع ادیان آگاهی ندارند. یا در خانواده ای
زندگی کرده اند که دینی غیر از اسلام داشته اند و او نیز به آن دین عمل کرده است. ولی
همه اینان ممکن است هیچگاه در زندگی خود مرتکب چنان فسادی نشده باشند که مستوجب
جهنم شوند.
آیه قرآن تنها بر این صراحت دارد که اگر کسی آگاهانه دینی
غیر از اسلام را برگزید هرگز از او پذیرفته نمی شود و او از زیانکاران است.
2. باز هم نگفته است به جهنم میرود گفته است زیانکار است. در آخرت حتی از نیکوکاران
کسان بسیاری خواهند بود که زیانکارند. مانند دانشمندانی که از دانش خود به شکل
بهینه بهره برداری نکرده اند.
3. حتی نگفته است "اخسرین". یعنی چه بسا کسانی که در آخرت از او (که
دینی غیر از اسلام را برگزیده) بیشتر زیان میکنند که خوب است با توجه به دیگر آیات
بدانیم آنان کیانند:
-
آیات 18 تا 22 سوره هود: آنانکه مانع راه خدا
شوند و راه خدا را بیراهه نشان دهند. مانند کسانی که با اعمالشان مردم را به دین
خدا بدبین میکنند.
-
آیات 4 و 5 سوره نمل: آنانکه به آخرت ایمان
نمیآورند.
-
آیات 103 تا 106 سوره کهف: آنانکه به آیات
پروردگارشان کفر ورزیدند و با اینکه کوشش میکنند چون فکر میکنند کار خوبی انجام
میدهند تمام کوششهایشان بی نتیجه میشود.
طبق همین آیات اینان(اخسرون و اخسرین) جهنمی
هستند نه آنان(خاسرین).
ادامه مطلب: اگر بخواهیم از خود قرآن کریم در
این زمینه دلایلی بیاوریم آیات بسیاری وجود دارند ولی دست به نقد آیه ای را می
آوریم که هم بسیار قاطعانه سخن میگوید و هم از چند دین مهم در آن یاد شده است:
ان الذین آمنوا
والذین هادوا والصابئن و النصاری والمجوس والذین اشرکوا ان الله یفصل بینهم یوم
القیمه ان الله علی کل شی شهید(حج: 17)
این آیه تکلیف همه از جمله آنانی که به بیراهه
میروند را روشن میکند و میفرماید در روز بازپسین بین ادیان مختلف فرق میگذاریم
و آنان را با دین خودشان میسنجیم و من بر همه امور بسیار شاهد و ناظرم. یعنی
که مواظب باشید از حد درنگذرید و به بیراهه نروید. بیجهت خود را بهشتی و دیگران را
جهنمی ندانید.
جالب اینجاست که خداوند کریم در این آیه حتی حکم
جهنمی بودن مشرکین را هم صادر نکرده است. هرچند در آیات بسیاری میفرماید از هرچه
بگذرد از شرک به خود نمیگذرد. ولی اکنون آنان را نیز در ردیف ادیان آورده زیرا که
دین یعنی روش زندگی و مشرکین نیز روش شرک را برگزیده اند.
البته شرک هم درجاتی دارد. مثلا مسلمانی که به
نقش خداوند در زندگانی خود توجهی ندارد گرفتار نوعی شرک است. کسی که قائل به تثلیث
است نیز به نوعی مشرک است کسی که ائمه اطهار را در جای خداوند میگذارد نیز مشرک
است ولی شرک اینان با شرک کسی که به کلی خدا را قبول ندارد متفاوت است.
خداوند در سوره الحاقه که بیشتر وصف آخرت
است هنگامی که جهنم را شداد و غلاظ وصف میکند در آیات 33 و 34 دو ویژگی به هم
پیوسته را برای جهنمیان قائل میشود: یکی ایمان نداشتن به خداوند عظیم و
دیگری نداشتن انگیزه برای خوراک مسکین.
واقعا که قرآن کریم همه اش معجزه است. ولی کو
گوش شنوا؟!! ببینید که خداوند شخص جهنمی را چگونه وصف میکند. نمیگوید اگر به من
ایمان نداشت یعنی حتی اگر تنها کافر بود جهنمی نمیشود بلکه کسی جهنمی است
که هم کافر است و هم انگیزه ای ندارد تا از اینهمه نعمتهایی که من در این دنیا به
او داده ام به یتیمان و کسانی که واقعا قابل ترحم اند ببخشد. شگفتی این دو آیه در این است که خداوند ایمان به
خود و ترحم به یتیم که ظاهرا دو مقوله جدا هستند را در یک ردیف آورده بویژه برای
جهنمیان. و نتیجه میگیریم(عکس قضیه) که اگر کسی کافر بود ولی از مال خود به یتیمان
و بیکسان کمک کرد کفر او قابل چشم پوشی و اهل نجات است.
خداوند در قرآن کریمش همواره ایمان و عمل
صالح را و نماز و زکات را همراه هم میآورد(برای مؤمنان) ولی در اینجا
به گونه ای وارونه و دقیقتر برای اهل جهنم ذکر کرده است. زیرا در مورد مؤمنان نظر
قرآن بر جامعه شناسی و جامعه است ولی در مورد جهنمیان نظر بر روانشناسی و ویژگیهای
فردی است.
نتیجه آنکه اگر کسی به خداوند ایمان نداشت ولی
برای کمک به بی پناهان به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی کاری کرد باز هم جای نجات
او از جهنم وجود دارد.
جل الخالق!!! که همه چیز را در قرآنش بیان کرده
و از هیچ چیز چه کوچک و چه بزرگ فروگذار نکرده است. پس خداوند در روز بازپسین به
امور همه به تفصیل و جزء به جزء رسیدگی خواهد کرد. آنهم به گونه ای که فمن یعمل
مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره.
خداوند کریم در آیات 111 تا 113 سوره بقره در
پاسخ به یهودیان و مسیحیانی که میگویند تنها آنان به بهشت خداوند راه مییابند
میفرماید چه دلیلی بر این مدعا دارید؟ و باز هم تاکید میورزد که برای او مهم عمل
نیکوست و ما به نوع دین اشخاص نظر خاصی نداریم بلکه همینکه کسی رو به سوی ما آورد
و کار نیکو انجام دهد پاداش کارش نزد پروردگارش محفوظ است و بر این گونه کسان ترس
و اندوهی نیست. و ادامه میدهد که: یهودیان گفتند مسیحیان به بیراهه میروند و
مسیحیان گفتند که یهودیان به بیراهه میروند و این در حالی است که آنان کتاب دین
خود را میخوانند و به آن آگاهی دارند. چنین سخنانی را آنانکه آگاهی ندارند(یعنی
مسلمانانی که به روشها و سنتهای ما آگاه نیستند) نیز بیان کردند. پس خداوند در روز
قیامت میان آنان حکم جاری میکند در آنچه که در آن اختلاف داشتند. (یعنی کسی حق
ندارد در مورد دیگری قضاوت کند. قاضی ما هستیم)
و قالوا لن یدخل
الجنه الا من کان هودا او نصاری تلک امانیهم قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین(111)
بلی من اسلم وجهه لله وهو محسن فله اجره عند ربه ولا خوف علیهم و لا هم یحزنون(112)
و قالت الیهود لیست النصاری علی شیء و قالت النصاری لیست الیهود علی شیء و هم
یتلون الکتاب کذلک قال الذین لایعلمون مثل قولهم فالله یحکم بینهم یوم القیامه
فیماکانوا فیه یختلفون(113)
خداوند کریم همین مطلب را در سوره نساء بویژه آیات
124 و 125 تکرار میکند با این تفاوت که موضوع را بازتر میکند:
آيه 124)- وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ
أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ
نَقِيراً
(کسی که کارهایی نیکو انجام دهد چه زن باشد
و چه مرد. و او به خداوند ایمان داشته باشد. پس آنان به بهشت داخل میشوند و
سرسوزنی به آنان ستم نمیشود.)
آيه 125)- وَ مَنْ أَحْسَنُ
دِيناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ
إِبْراهِيمَ حَنِيفاً
(و چه کسی دیندارتر از کسی است که وجود خود
را تسلیم خداوند کرده و او نیکوکار است و پیروی میکند از آیین پاک ابراهیمی.)
میبینیم که ملاک خداوند برای ورود به بهشت نوع
دین نیست بلکه تسلیم بودن در برابر خداوند و نیکوکاری و پیرو ادیان ابراهیمی(توحیدی) بودن است. یعنی
همان (الذین آمنوا و عملوالصالحات)ی است که در بسیاری از آیات خداوند به آن استناد
کرده است.
نکته ای را که نباید در این آیات فراموش
کرد و در همه این آیات آمده ورود به بهشت است. سوی دیگر آن این است که اگر کسی مثلا
نیکوکار بود و برای مردم کارهایی انجام داد ولی به خداوند ایمان نداشت باز هم ملاک
جهنمی بودن او صادر نشده و ممکن است او هم اهل نجات باشد.
بدین ترتیب مشخص میشود که کوچکترین کاری را که
هر کسی انجام داده از هر دینی و کیشی که باشد به حساب میآید و خداوند گتره ای کسی
را به خاطر نام مسلمان داشتن به بهشت نمیبرد و از کارهای نیک کسی حتی اگر مشرک باشد
بدون پاداش درنمیگذرد.
به همین دلیل باز هم در آیات 69 سوره مائده و 62
سوره بقره با کمی اختلاف میفرماید: ان الذین آمنوا والذین هادوا والنصاری والصابئین
من آمن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و
لاهم یحزنون
در این دو آیه نیز خداوند درباره اهل کتاب از
جمله مسلمانان(همه را در یک ردیف قرارداده) میگوید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان
داشته باشند و کارهای شایسته انجام دهند پاداششان محفوظ است و از عقاب من هراسی
نداشته و اندوهگین نیز نباشند. دلشان شاد باشد که اهل نجاتند.
بنابراین آنانکه در ذهن خود حکم جهنمی بودن برای
غیرمسلمانان صادر میکنند باید بدانند خداوند ستمگر نیست که شخصیتی مانند ادیسون
که اینهمه عمل صالح داشته و همه عمرش را برای خدمت به مردم صرف کرده به
گونه ای که حتی شب عروسی اش را هم یادش میرود به جهنم ببرد و یک مسلمانی که حتی
نمیداند دینش چگونه دینی است و قرآنش چه میگوید به صرف اینکه نمازی میخواند و
دعایی برای رفع مشکلاتش میخواند و زندگی اش پر از خطاست به بهشت ببرد!!
چه لذتبخش است هنگامی
که انسان آیات قرآن را درست بفهمد- درست بهره برداری کند و بیجهت حکم جهنمی بودن
برای دیگران صادر نکند!!؟
احمد شماع زاده 10/3/91
No comments:
Post a Comment