تحقیقاتی نوین پیرامون اسلام
علت تمام اختلاف نظر ها در باره اسلام ، حواشی آن ، یعنی آثاری است که می گویند از قرن سوم به بعد تالیف شده و به صورت کتاب عرضه شده اند ، آثاری مانند کتاب های تاریخ و احادیث و روایات و تفاسیر قرآن و رجال و نسب شناسی و ... و ربطی به قرآن ندارد. در اینکه این عرصه یعنی منابع منسوب به اسلام بخصوص تاریخ و حدیث تا چه حد آلوده و دچار آشوب است بر هیچ محققی پوشیده نیست:
«آنقدر در حدیث و سیره پیامبر ، دروغ و افسانه های زننده انباشته است که با وجود آن ها پی بردن به اسلام صحیح در حد محال و وجود آن احادیث دروغ باعث آن است که اسلام بد آموخته شود. » (مرتضی عسکری-150 صحابه ساختگی پیامبر. ص22)
این قضاوت یکی از نوابغ زبده در حدیث شناسی در عالم اسلام است در باره احادیث و تاریخ و سرگذشت احادیث که حقیقتا تمام عمر دراز خود را صرف کند و کاو احادیث نمود. علامه مرتضی عسکری ، یکی از محققین بزرگ شیعه است که عمر بیش از 80 ساله خود را صرف تحقیق و تجسس در منابع حجیم و سنگین کتب حدیث نموده و کتاب های بی نهایت تاثیر گذاری که بر صحت و ارزش علمی آن ها حتی محققین نامدار سنی نیز صحه گذاشته اند، از جمله «یکصد و پنجاه صحابی ساختگی پیامبر» ، «احادیث ام المومنین عایشه (یا نقش عایشه در تاریخ اسلام) » ، «افسانه عبد الله بن سباء» ، «بازشناسی دو مکتب» و ... بخصوص دو تالیف اول که به راستی زلزله ای در بنیاد اعتقادات و اندیشه جهان اسلام و بخصوص اهل سنت ایجاد نمود. در حقیقت این موضوع یعنی وجود اسرائیلیات یاجعلیات یهودیان در حوزه احادیث و تاریخ اسلام مورد تائید تمام محققین است. اما چند قرن است که با علم به این موضوع هنوز نتوانسته ایم تکلیف این اسرائیلیات را روشن کنیم. علت آن مشخص است ، حجم بسیار عظیم منابع اولیه اسلامی به طوری که بیش از 5000 جلد تخمین زده اند. باید قبول کرد روش های قدیمی جهت تطهیر و پالایش این حجم عظیم از منابع اسلامی بر مبنای علوم نا کار آمد و ابتدایی و پرخطایی چون علم رجال و نسخه شناسی و سبک شناسی و تصحیح و ... تقریبا نا ممکن است.
حقیقتا کار بررسی و سنجش و تحقیق در منابع اسلامی کاری بسیار پیچیده و وقت گیر و عظیم است و با وجود دایر بودن ده ها سازمان و مرکز تحقیقاتی اسلامی با هزینه های هنگفت و سر سام آور می بینیم هنوز وقایع صدر اسلام مبهم و مورد مناقشه است .بنابراین بهتر است به روش هایی جدیدتر و دقیق تر و سریع تر رو کنیم . در این راه باز هم حقانیت و سلامت و صداقت قران بر هر محققی ثابت می گردد . به راستی جای سوالی تامل بر انگیز و کارگشا در این بین وجود دارد و آن اینکه اگر بپذیریم طبق توافق هر دو مذهب سنی و شیعه ، منابع دین اسلام «قرآن» و «سخنان پیامبر» است ، آیا نباید هر دو منبع از اعتبار و سلامت و شفافیت لازم برخوردار باشند ؟ در اینکه منبع اول یعنی قرآن از اعتبار و شفافیت و سلامت کامل و مطلق برخوردار است شکی نیست و بین تمام مسلمین جزو اصول اعتقادی آن هاست ، ولی واقعا جای سوال است چرا بر خلاف قرآن ، منبع دوم درک اسلام یعنی «احادیث» و «تاریخ» اینقدر دارای اختلاف و تشنج و شبهه است؟
اگر واقعا آن طور که از قرآن دلیل می آورند منبع درک اسلام دو مورد است و در کنار قرآن احادیث و تاریخ اسلام هم جزوی از اسلام است ، آیا آنگاه این انتظاری به جا و درست از خدا نیست که هر دو منبع باید از تحریف و ناخالصی حفظ شده باشد؟
در قرآن آیات زیادی هست که به حفظ قاطعانه و قدرت مندانه آیات قرآن حتی در حد حروف و تلفظ آن اشاره دارد :
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ
ما این ذکر(قرآن) را نازل کرده و قطعا خودمان حافظش خواهیم بود (حجر-9)
این آیه با تاکیدی ده گانه حفظ قرآن را بر عهده خدا نهاده. چنین تاکیدی درباره هیچ یک از احکام عقیدتی و عملی در سراسر قرآن وجود ندارد. زیرا قرآن دربر گیرنه همه آن هاست که حفظش حفظ تمامی آن هاست. (فقیه قرآنی آیت الله صادقی تهرانی-ترجمان وحی)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ
لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ
كسانى كه به اين ذکر ( قرآن) چون بديشان رسيد كفر ورزيدند [به كيفر خود مىرسند] و به راستى كه آن كتابى غلبه کننده است، که هیچ (امر و کلام) باطل (بشری) نه از پیش و نه از پس اش به آن راه ندارد ، فرو فرستاده ای توسط خدای حکیم و حمید است. فصلت (41و42)
إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ
فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ
لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ
که این قرانی است نیکی رسان. در کتابی محافظت شده (و دور از دست رس) که به آن جز (فرشتگان) پاک (امین و عاری از خطا و خیانت) دسترسی ندارند. (واقعه77 تا79)
وَاتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِن كِتَابِ رَبِّكَ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ
و آنچه به تو وحی شده از کتاب پروردگارت (قرآن) بخوان که هیچ تبدیل کننده ای برای کلمات آن (قرآن) نیست. (کهف-27)
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ
همانا ما آن را قرآنی روشن (بیان) نهادیم، باشد که تعقل کنید. و همواره آندر کتابی اصلی نزد ما بلند مرتبه و حکیم است.(زخرف 3و4)
بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ
فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ
بلکه او قرآن با مجد و پرشکوه است . در لوحی حفاظت شده (بروج 21و22)
لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ
إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ
ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ
زبانت را برای خواندن آن(قرآن) با عجله تکان نده . چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست . پس وقتی آن را می خوانیم از خواندن ما پیروی کن . سپس بیان و توضیح آن نیز بر عهده ماست. (قیامه 16 تا 19)
آیه آخر با محکم ترین دلیل اختلاف قرائات قرآن را که تا 14 مورد و بیشتر شمرده اند ، به کذب محض تبدیل می کند ، چرا که به وضوح بیان می کند حتی نحوه قرائت قرآن را نیز خداوند بر زبان پیامبر جاری می کند و نیز اثبات می نماید که «تبیین» قرآن نیز توسط خداوند صورت می گیرد و پیامبر هیچ مجوزی در این زمینه ندارد و قرآن خود تبیین کننده و تفسیر کننده خود است و نه احادیث و روایات.
وقتی محقق به نشانه های فوق توجه می کند ، و در برابر این همه مواظبت و ثبات قرآن ، آن همه تضاد و تناقض و آلودگی در منابع دیگر اسلامی از تاریخ و روایت و حدیث مشاهده می کند که به قول علامه عسکری امکان یافتن حقیقت در بین آن ها در حد محال است ، عقلا نمی تواند به منبع دیگری جز قرآن درباره اسلام و حقیقت اسلام معتقد باشد و پافشاری نماید.(ادامه دارد)
No comments:
Post a Comment