کشور ایران هیچگاه کشوری فقیر نبوده و نخواهد بود. تنها اشکال این است که سرمایه ها و اموال(بیت المال) با سیاستی درست و انسانی یا اسلامی در میان جامعه توزیع نشده است. ایجاد انواع نهادهای مالی و اقتصادی که سرمایه های ملی در آنها نهفته است و از آغاز انقلاب زیر مجموعه نهاد رهبری قرارگرفتند و تاکنون با گذر زمان و به مصداق پول پول میآورد توسعه بسیاری هم یافته اند این بود که به وسیله اینگونه نهادها فقر ازجامعه رخت بربندد که این از ویژگیهای اسلام است که پیامبرش فرمود: من اصبح و لم یهتم بامورالمسلمین فلیس بمسلم.(کسی که روز را آغاز کند و در انجام امور مسلمانان کوشش نکند مسلمان نیست)
زن آزاد:
مستندی به اسم “خانه های سکس در تهران ویژه زنان شوهر دار” که اخیرا در یوتیوب فیلمش را گذاشته اند، گوشه دیگری از عمق فاجعه ای به نام فقر در ایران را به نمایش میگذارد. در این مستند بحث بر سر کشیده شدن سن تن فروشی به ده سال است. بحث بر سر زنان شوهر داری است که بخاطر کمک خرج بودن در تامین مخارج خانه و تامین اجاره منزل و پول درمان فرزند بیمارشان به تن فروشی تن داده اند. همچنین بحث بر سر ابعاد گسترده تن فروشی و وجود خانه هایی تیمی برای این کار در هر محله است. این مستند به روشنی نشان میدهد که ابعاد فقر و فلاکت در جامعه به جایی رسیده است که تن فروشی به شکلی از تامین زندگی و امرار معاش مردم تبدیل شده است. در میان این ماجرا دختر بچه هایی را می بینیم که به جای برخورداری از تامین اجتماعی و تحصیل رایگان، به جای کودکی کردن و شاد بودن و داشتن زندگی ای انسانی، گذارشان به بازار سکس کشیده شده است. این نیز گوشه دیگری از داستان است.
در زیر متن گفته هایی که در این مستند بازگو میشود را میخوانید:
در گفتگویی در این مستند خانمی چنین میگوید:” از دختر ده ساله در این کار کاسب است تا یک زن ٥٠ ساله. متاهل و مجرد ندارد. فقط نیاز است. فقر است. آدم شاید از خواسته های خود بگذرد. من شاید بگویم که حالا با این مانتو ٥ سال سر میکنم، ولی در مورد بچه ام نمیتوانم اینطور باشم. در مورد او مجبورم خواسته هایش را برآورده کنم. نیاز به تحصیل دارد. نیاز به رخت و لباس دارد. بازی و تفریح و سرگرمی میخواهد. کلاس های آموزشی میخواهد. وقتی که می بینم در توانم نیست که به این نیازهای اولیه او جواب دهم، مجبورم به تن فروشی روی آورم.”
آقایی در همین فیلم کوتاه مستند میگوید:” خیلی ها هستند که فکر میکنند همسرانشان کار میکنند. من خودم دیده ام که زنی به همسرش گفته است که کار میکند و از صبح تا بعد از ظهر می آید به همین خانه های تیمی و تن فروشی میکند. الان میتوانم بگویم در هر منطقه ای بالای صد تا از این خانه ها هست. خیلی زیاد است و زنان از صبح تا بعد از ظهر به این خانه ها میروند و بعد از ظهر پولی که بدست آورده اند را به خانه میبرند. چون همسرشان پول ندارد و این زنان برای اینکه کمک خرج همسرشان باشند، میگویند رفته ام کارمند شده ام. “
زن دیگری میگوید:” هستند کسانیکه متاهل هستند. شوهر دارند. بچه دارند. اما چون نمیتوانند امرار معاش کنند، مجبورند خودفروشی کنند. دوستان خودم شوهر دارند. بچه دارند و بخاطر اینکه بچه شان گرسنه است تن فروشی میکنند.
آقایی میگوید: “اگر احتیاج نباشد هیچ کس به تن فروشی تن نمیدهد. اگر واقعا بخاطر عشق و حال و زندگی کردن باشد، خوب آدم با کسی که دوستش دارد خوش است. پس بخاطر احتیاج جنسی نیست که این زنان این کار را میکنند. بلکه بخاطر احتیاج مالی و مادی است که هر شب این کار را میکند. چون پول ندارد. مثلا پول ندارد که اجاره خانه اش را بدهد. مجبور است برود از این طرق پول در بیاورد. آنوقت پول را به همسرش میدهد و همسرش هم به روی خود نمی آورد. چون محتاج است. نمیتواند به روی خود بیاورد و بعضا با توافق این کار صورت میگیرد و اگر حتی حرفی هم بزند و بپرسد این پول را از کجا آورده ای. زن به او جواب میدهد به تو ربطی ندارد و اگر میتوانی پول اجاره را بدهی برو در بیاور.
در ادامه این گفته خانمی میگوید:” خانمی را می شناختم که میگفت هر وقت این کار را میکنم تا اندازه ای که احتیاج دارم، یعنی به اندازه اجاره خانه و خرج بچه هایم پول در می آورم و دیگر بیشتر از آن کار نمیکنم. احساس میکنم اگر بیشتر از نیازم کار کنم، گناهی کرده ام.”
خانم پیشین ادامه میدهد و میگوید:”خانمی متاهل بود و بعدا که با من یک مقداری صمیمی شد و دید که میتواند به من اعتماد کند، و حرفش را بزند، گفت یک بچه ناقص دارم و هزینه درمان این بچه خیلی سنگین است. شوهر من هم نمیگویم آدمی نیست که تلاش نمیکند. تلاش میکند. ولی در توانش نیست این هزینه را تامین کند. مجبورم برای اینکه غرور شوهرم شکسته نشود به او بگویم که پول قرض کرده ام و میروم آنجا جنس می آورم و در تهران میفروشم. ولی می آیم به این خانه ها و تن فروشی میکنم."
No comments:
Post a Comment