Wednesday, December 18, 2013

پردازش چند مفهوم سازماني كيهان

پردازش چند مفهوم سازماني كيهان
احمد شمّاع‌زاده

1ـ ابرگرانش
الف: برخي بخش‌هاي جهان پيدا، برخي ديگر را نگاه‌داشته‌اند.
ب: جهان پيدا زير سلطة گرانش جهان نيروهاست.
ج: جهان نيروها زير تأثير گرانش عرش است.
د: عرش كانون حلزون كيهاني‌ ‌است.
ه: كانون حلزون كيهاني به منبعي ‌لايزال گره‌خورده‌، و قبضة آن در دست تواناي خداوند است.
و: پس ابرگرانش خود خداوند است و اگر او اين پيوند را بگسلاند، تعادل گرانش در كيهان به‌هم‌خورده، و كيهان در «تنهايي بزرگ»Big Loneliness)) به «سراشيبي‌بزرگ»(Big Tip) فرو‌خواهدافتاد.

عرفا نيز گفته‌آند: اگر آني آن شعاع “ وجود “ كه موجودات را با آن شعاع، با آن اراده و با آن تجلي، «نمود» فرموده، اگر آني آن تجلي برداشته شود، تمام موجودات لاشي‌ء‌اند، برمي‌گردند؛ از حالت وجودي خارج مي‌شوند و به حالت اولشان برمي‌گردند. (تفسير سورة حمد ص 26 دفتر انتشارات اسلامي)

2ـ فضا ـ زمان(جاي‌گاه)
الف: نيوتن با ارائة قانون گرانش، زمين و آسمان را يكي‌كرد. ماكسول بين الكتريسيته و منيتيك يگانگي ايجادكرد. و اينشتين موجب يگانگي فضا و زمان شد.
ب: فضا و زمان را نمي‌توان عيني تصوركرد و آنچه كه عيني مي‌تواند باشد، يگانگي آنهاست؛ كه اينشتين آن دو را يگانه كرده و spacetime(جاي‌گاه) نامگذاري كرد. قرآن كريم، پيش از او از اين مفهوم با عنوان «كرسي» يادكرده‌است.(در اين زمينه به گفتار ‹سازمان كيهان› بازگشت‌شود.)

3ـ خميدگي كيهان
الف: اينشتين با خميده‌دانستن جاي‌‌گاه، آن را از پس زمينه‌اي بي‌اثر به عاملي مؤثر و پويا در برابر رويدادهايي كه در آن روي مي‌دهد، مبدل‌ساخت.(هاوكينگ)
ب: قرآن كريم پيش از اينشتين با ارائة شكل حلزوني كيهان و خميده‌دانستن «جاي‌گاه»، آن را از پس‌زمينه‌اي بي‌هوده، به عاملي مؤثر و پويا در برابر رويدادهايي كه در زندگي انسان رخ‌مي‌دهد، مبدل‌ساخته‌‌است.

No comments:

Post a Comment