Friday, December 27, 2013

نامه سرگشاده ای بر افسارگسیختگی های "کیهان" و کیهانیان

با انتشار این نامه شگفت انگیز ممکن است خداوند خواست مرهمی بر زخمهای دل ریش کسانی بگذارد که تاکنون از هتاکیهای این شخص دلشان مجروح شده ولی به دلیل وابستگی اش هیچ چاره ای جز سکوت نداشتند.(بخشهایی از این نامه در اینجا نیز حذف شده است).

راشد نیوز: اولین حافظ نونهال کشور که این روزها در قامت مدرس دانشگاه به تدریس مشغول است در واکنش به مطالب کیهان و سخنان دیروز حسین شریعتمداری نامه ای سرگشاده منتشر کرد که نسخه ای از آن در اختیار پایگاه خبری راشد نیوز قرار
 گرفته است...
علیرغم تاکید مهندس وحید غفران نیا به انتشار کامل نامه سرگشاده وی راشد نیوز با حذف برخی از بخشهای تند آن اقدام به انتشار این نامه میکند:

هو العلیم
نامه سرگشاده ای بر افسارگسیختگی های "کیهان" و کیهانیان

جناب شریعتمداری!
تاریخ، نه به اندازه درک و فهم من و شما بلکه به اندازه قدمت زمین و زمان، شاهد
آمد و شد ها و فراز و فرود های رنگارنگی است که گاه ، آه از نهاد مظلوم برمی
آورد و گاه ظالمی را به زور زر و ظلم و جور بر مسندی می نشاند.
جامه ای که من و شما برقامت تاریخ می پوشانیم صرفاً در حد وصله ایست که گاه
آنقدر ناجور و چرکین می نماید که با هیچ شراب طهور و هیچ آب غیر آسنی قابل شستن
نیست.
اصطلاحات و ادبیات چاله میدانی و الفاظ خود شایسته ای که شما در به اصطلاح
نوشته های چند سال اخیرتان به حراج گذاشته اید بسیار قابل تامل و مستحق پاسخ
بود. از این رو مصمم شدم تا بعنوان یک "انسان" ، پاسخی در خور شانتان برایتان
تدارک ببینم تا بلکه لااقل آبی برآتش شعله ور شده از اینهمه بی اخلاقی هایی که
از سوی شما و شمایان "یک لاقبا" (بقول خودتان) براین جامعه ی مودّب و متخلق به
مکارم الاخلاق محمدی(ص) ، بصورتی ناخواسته و چونان نطفه ای نا مشروع تحمیل شده، پاشیده باشم!
هیچ لازم به توضیح نیست که در عصری که ما اکنون در آن تنفس می کنیم ، دیگر پینههای روی پیشانی صحبت نمی کند که اگر چنین بود آنچه که در سحرگاه آن نوزدهم ، بر پیشانی ابن ملجم مرادی (علیه اللعنه) نقش بسته بود، چون صیحه ای رعد آسا بر سرش فرود می آمد و نیستش می کرد.آنچه که مهر و تربت با آن پیشانی سیاه، کرده بود، قاشق داغ نیز با جبین شما و ما می تواند بکند.(که البته در مورد جنابتان مشهودتر است).
آنچه اکنون در بازار یوسف فروشی این دوره بد شدیدا رونق گرفته ، بی تقوایی و بیپروایی از جاری ساختن انواع اتهامات بی اساس و بی اخلاقی ها و خود فروشی های اخلاقی متنوعی است که یقینا ثمن بخسی برای بدست آوردن مطامع زودگذر دنیای دنی محسوب می شود.
خریداران و سوداگران چنین بازاری (که البته کم هم نیستند) دُمل چرکین بی ریشگی
و بی بنیادی را در نقاب "ریش" نهان ساخته اند و درکسوت دین و ایمان، چه بی دینی
ها و چه بی ایمانی ها که سوداگری نمی نمایند.خود بهتر از هرکس می دانید که
دراین بازار وانفسا، آوازه معامله گری، دلالی و داد و ستدتان گوش فلک را کر
نموده است!!!
................

هنوز هم قطارانتان در ایستگاه های دادگاهشان به استغاثه و انابه چاره جسته اند
که شما اینچنین گستاخانه زبان در دهان به یاوه می چرخانید و تر تان از خشکتان
ممیّز نیست.
جناب!
طنزآلودترین نکته اینجاست که همانهایی که شمایان و هم کیشانتان روزگاری نه
چندان دور، مدعو و منظور امام زمانشان می نامیدید و خواب تاییدشان را در
"اهواز!" می دیدید اینک در دادگاه بی قاضی و قضاوتتان، دشمن خدا و دینشان مینامید. این سرشت شماست! (گرچه میان ماه من و شما تفاوت از زمین تا آسمان است).
راستی.آقای شریعتمداری.
امروز جورج سوروس پوشالی و موهومی مهم است یا سازمان تامین اجتماعی و بذل وبخشش هایش؟! همان بذل و بخشش هایی که از حقوق میلیونها کارگر زحمتکش کسر و بحساب شما و هم کیشان شما واریز گردیده است.یادم رفت بگویم.دیروز در جمع دانشجویان ادعا کرده اید که کیهان ازبین رفتنی نیست.اجازه بدهید بگویم کیهان ماندنی است.بلکه شمائید که رفتنی هستید.به هرحال تکلیف بیت المالی که سالیان سال و کاملا به صورت نامشروع به جیبتان گسیل گشته، یک روز معلوم خواهد شد"وما انت بمومن لنا و لو کنا صادقین"
اگراسناد بی اساسی که سالیان سال است گلو برموجودیت آنها پاره می کنید در آستینتان موجود است، اسناد خیانت، غارت، چپاول و فساد شما در آستین 75میلیون ایرانی موجود است.حیف از باکری ها و همت ها نیست که نام مبارک و مقدسشان بر زبان چون شمایی جاری گردد؟!

آقای شریعتمداری.
گفته اید طالبان و مدعیان اصلاحات دو لبه قیچی آمریکا هستند!
خدای بزرگ رو شاکرم که بر هیچ نهاد و جناح و حزب و تشکل سیاسی و غیر سیاسی جز حزب قرآن وابسته نبوده و نخواهم بود.اما بگذارید بگویم شما و همفکرانتان نیز دو لبه قیچی اسرائیل هستید و من هم همچنان فریاد میزنم "مرگ براسرائیل".
برهیچ کس پوشیده نیست که مطامع و چنبرگی های شمایان بحدی افسارگسیخته شده است
که برای نیل به این مطامع، چوب حراج برهر آبرویی می زنید و بی آبرویی خود را
باکمال وقاحت و بی حیائی در پس شنیع ترین و بی مایه ترین اعمال ، نهان میسازید.
..............
صبح امید به دست شیرمردان بیشه ایران که دیریست رخ برنقاب خاک کشیده و خونشان پامال هرزه گویی هایتان شده است، نقشی نو درخواهد انداخت. الیس الصبح بقریب؟
جناب شریعتمداری کیهان! مشتتان بر ما رو شده است و حنای ریشتان دیگر رنگی ندارد.
راستی یادم رفت بگویم: سلام!!!!!
والسلام
هو اعلم بمن التّقی 
وحید غفران نیا
تبریز

No comments:

Post a Comment