Thursday, December 25, 2014

قرآن و فلسفه - دکتر عبدالجواد فلاطوری



قرآن و فلسفه
دکتر عبدالجواد فلاطوری

جمله هایی از استاد عبدالجواد فلاطوری اصفهانی پیرامون فلسفه و قرآن. کسی که قدرش کمتر شناخته شد و در سال 1379 دار فانی را وداع گفت:
من اصلا برای همین به اروپا رفتم و به دنبال حقیقت میگشتم که میدیدم فلسفه ملاصدرا مرا قانع نمیکند...
دیدم آنها بیچاره تر از ما هستند. بهترین منبع و مرجع برای معرفی خدا خود قرآن است. ما جوری گرفتار تصورات خودمان شده ایم که ورای آن را نمیتوانیم تصورکنیم. من هرچه پیش میروم بیشتر به معنویت قرآن میرسم... 

خود قرآن بهترین بیان کننده اسلام است. تا چندی پیش هرکس در حوزه تفسیر قرآن میگفت میگفتند بیسواد است. عالم کسی بود که فقه و اصول درس بدهد. کدامیک از این مراجع حاضر بودند که بیایند و تفسیر قرآن بکنند؟(به همین دلیل بر تفسیرهای موجود اشکالهای بسیاری وارد است! زیرا  نظرهای مندرج مفسران مورد نقادی و مباحث آنها مورد بررسی و تجدید نظر توسط حوزویان و نیز دانشمندان علوم مختلف قرارنگرفته است.- ویرایشگر) ما سخت از واقعیت اسلام به دوریم. به هر حال ما باید این نقدها را بکنیم تا بتوانیم راه دیگری بیابیم... 

صدر المتألهین واقعاً خیال میکرد که فلسفه بیان حقیقت نفس الامری مخلوق الهی است و بر اساس این اعتقاد فکر میکرد و سیستمی از اندیشه پدید آورد. فکر او قابل تحسین است اما آن نیست که آدم بنشیند و برای آن سینه بزند و بگوید تمام حقیقت در این خلاصه شده است...
اما حالا خیال نکنند که اگر این کتابها ترجمه شود و به مغرب زمین برود و آنها این کتابها را بخوانند تکانی میخورند و خیال میکنند که این کتابها از آسمان افتاده است. این تخیلاتی است که برخی از فرنگیها در ذهن این علمای ما به وجود آورده اند... 

آیا اصلا مایه خجالت نیست که ما بیاییم استحکام آیات قرآن را با استناد به اقوال فیلسوفان تأیید کنیم؟...
منبع: روزنامه همشهری اول مردادماه 1382 به نقل از مصاحبه آن مرحوم با مجله دانشگاه انقلاب


معرفی اسلام در کتابهای درسی مدارس آلمان
دکتر عبدالجواد فلاطوری

مجموع تصویری که این کتابها از اسلام به دست میدهند یا تک تک اظهاراتی که این مجموعه را به مرور میسازند چنان جسارت آمیز است که جان و روان هر مسلمان صادق و پاکدامنی را آتش میزند. با استعاذه به درگاه الهی نمونه ای از آنها را در اینجا میآورم:

پیامبر اسلام را صریحاً یا تلویحاً یتیم فقیری ذکر میکنند که از گوسفندچرانی به شتربانی و از آنجا به قافله سالاری رسیده است و با حسابگری خاصی به زن ثروتمندی دست یافته است. وی اندیشه هایی از افکار یهودیان و مسیحیان و بت پرستان عرب را برگرفته و با زیرکی به هم بافته و آنها را به اسم دین جدید و تعلیمات تازه در کتابی به نام قرآن جمع کرده است و چون برای انتشار این مکتب نیاز به عده و عده داشته است از راه قافله زنی و راهزنی نیازمندیهای مالی خود و همراهانش را تأمین کرده و با حیله گری و شیوه هایی خاص مردم زیادی را به آیین خود جلب کرده است. این کار را به این صورت انجام داده که اگر در راه دین به نبرد با مخالفان بپردازید یا در نبرد کشته شوید به عنوان شهید یکسره به بهشت خواهید رفت یا زنده میمانید که در این صورت با دست یافتن به غنائم و اموال دشمن مغلوب ثروتمند خواهید شد. این دو وعده و نیز تلقین این مطلب که مرگ به دست خداست و اگر او بخواهد بدون هیچ سببی خواهید مرد و اگر او نخواهد در مقابل صدها دشمن جان سالم به در خواهید برد جرأت و شجاعت زیاده از حدی را در اعراب مسلمانی که خواه ناخواه زندگی آنان از راه جنگ و دزدی و راهزنی و غنیمت و یغما اداره میشد ایجادکرد و محمد سرانجام توانست از این راه لشگر و قدرتی عظیم به وجود آورد و در زمان کوتاهی با آتش و شمشیر بر مسیحیان- یهودیان و دیگر ساکنان جزیره العرب غالب شود. و همین قدرت بود که بعداز مرگ محمد به رقابت با مسیحیت برخاست. و نه تها بر سرزمینهای وسیعی استیلا یافت بلکه با همان آتش و شمشیر قلمرو مسیحیت را تا حد زیادی تحت سلطه خود در آورد و مسیحیان را کشت. و اسلام را به زور به آنان تحمیل کرد و ریشه کلیسا را در آن اراضی بر انداخت...
پس از جنگ جهانی اول ترکیه عملا خود را از اسلام دست و پاگیر رهانید و با تغییر خط و تطبیق شرع اسلامی با قانون اروپایی شیوه زندگی اروپایی مسیحی را پذیرفت و بدین ترتیب سرزمین مسیحیان(بیزانس) که از چهارده قرن پیش به مرور از دست مسیحیان گرفته شده بود باز تحت نفوذ اروپای مسیحی قرارگرفت. کشورهای دیگر اسلامی نیز کم و بیش به این نفوذ علمی- معنوی- حقوقی و سیاسی ناگزیر گردن نهادند و عملا اسلام به حیات خود خاتمه داد. خیال اروپای مسیحی از این رقیب سرسخت راحت و اسلام همچون مرده تلقی شد. اما ناگهان و به طور غیرمنتظره ای دیگربار اسلام پا به عرصه نهاد و در صدد تجدید حیات برامد و ناقوس خطر از دورادور به گوش رسید. هم اکنون باید آماده مقابله بود و با تمام قوا از قدرتمند شدن آن جلوگیری کرد. بزرگترین نمونه خطر انقلاب اسلامی ایران است گرچه مسلمانان به خاطر پایبند بودن به اسلام و قضاوقدر و قسمت فاقد فعالیت علمی و عملی شده و جزء عقب افتاده ترین اقوام قرارگرفته اند. ولی از تعصب خطرناک و کورکورانه آنان نباید غافل شد چون جنگ و نبرد و حمله ویژگی آنان بوده و خطری برای غرب و دنیا خواهند بود.
 این بود نمونه ای از مجموع تصوراتی که پیرامون اسلام برای دانش آموزان از دوره دبستان تا پایان دبیرستان پله به پله ساخته میشود.

منبع: کیهان هوایی شماره 924(14 فروردین 70) به نقل از مجله رشد معارف اسلامی شماره 11- ناشر: وزارت آموزش و پرورش

نظر:
همین رویه و یا شبیه به این روشها مطمئنا در دیگر کشورهای اروپایی برای به تصویر کشیدن و سیاهنمایی تاریخ اسلام وجود داشته و دارد و به احتمال بسیار زیاد همین نکته ها و این گونه تحریف تاریخ اسلام بوده که مبلغین داعش در مسجدهای کشورهای اروپایی دست روی آنها گذاشته و به بچه مسلمانهای بزرگ شده در اروپا که این کتابها را در مدرسه خوانده بودند و درمورد دین خود دو دل شده بودند یاداوری کردند و آنگاه که واقعیت را دانستند براشفته شدند و برای حمایت از دین آباء و اجدادی خود هیچ تردیدی به خود راه ندادند و به این گروه مدعی اسلام اصولگرا پیوستند. گروهی که تدوینگران کتابهای درسی اروپا با توجه به جمله های پایانی متن بالا از پیش به وجود آمدنشان را هشدار داده و هراسان بودن خود را از شکلگیری آنها پنهان نکرده بودند.

شب میلاد مسیح 2014(دیماه 1393)- احمد شماع زاده

No comments:

Post a Comment