نظام هماهنگ آفرینش و آفریدگان
الف- نظام هماهنگ آفریدگان
و من كل شيء
خلقناالزوجين لعلكم تذكرون(ذاريات: 49)
از هرچیزی
دوجفت آفریدیم باشد که پندگیرید.
زوجین(دو جفت)، در ‹زيستشناسي›
معناي نروماده ميدهد؛ در ‹فيزيك›، معناي قطب مثبت و منفي(مثل آهنربا)، در ‹فيزيك
ذرات›، معناي مادّه و ضدمادّه، بار مثبت و منفي(مثل پروتون و الكترون) را ميدهد؛
در ‹هواشناسي›، ابر مثبت و منفي كه از برخورد آنها رعدوبرق بهوجودميآيد، و در
ديگر دانشها معناهاي ديگري.
خداوند در
آیه زیر بر جفتبودن همة آفريدگان، باز هم تأكيدكرده و نكتهاي در ‹مكانيك› را نيز
پشتبند آيه كردهاست. خداوند هم همهچيز را جفت آفريده و هم بيان و تأكيد ميكند
كه چنين است؛ تا هم به ما بگويد مبناي عالم بر هماهنگي و تعادل است؛ (زيرا هنگامي
كه اجزای هر آفريدهای جفت باشد، در آن هماهنگي ايجادميشود.) و هم بگويد تنها
چيزي كه جفت و جزء ندارد خودم هستم، كه آفريده نيستم:
والذي خلقالازواج كلها و جعل لكم منالفلك والانعام ماتركبون لتستووا علي
ظهوره ثم تذكّروا نعمه ربكم اذااستويتم عليه و تقولوا سبحانالذي سخّرلنا هذا
وماكنا له مقرنين و انّا الي ربنا لمنقلبون و جعلوا له من عباده جزاً ان الانسان
لكفور مبين(زخرف: 15ـ
12)
درست است كه
فلك يعني كشتي، ولي ما كشتي فضائي هم داريم؛ و درست است كه انعام يعني چهارپا، ولي
تمام اتومبيلها نيز چهارپايند. حتا اگر دقتكردهباشيد متوجه ميشويد كه
چهارپايان دوبهدو پاهايشان را حركتميدهند. (يعني نقش جفت در تعادل) پس خداوند
در اينجا مسائل مكانيك را نیز براي ايجاد تعادل(لتستووا عليه) ياداورشده. و در شأن
او نيست كه سخن ناقصي را بيان دارد و اشارهاي به سفينههاي فضائي نكند؛ و
نامگذاري و ياداوري او محدود به وسايل آبي و خاكي شود؛ حتا ترن و تراموا نيز ‹فلك›
تلقي ميشوند.
پس خداوند
هروسيلهاي را(چه طبیعی و چه صنعتی) كه ايجاد تعادلش بر مبناي جفتبودن نيست،
‹فلك› نامگذاري كرده؛ و هر وسيلهاي را كه ايجاد تعادلش بر مبناي جفتبودن پايههايش
باشد، ‹انعام› تلقيكردهاست.
كشتي، چه آبي
و چه فضائي، تعادل خود را با نيروي مكانيكي از نوع ديگري تأمينميكنند، اما
چهارپايان حيواني و صنعتي با جفتبودن ‹پا› يا پايههايشان اين تعادل را برقرارميكنند.
دوچرخه نيز چون چرخهايش جفت است و به وسیله فعالیت دو پا حرکت میکند آن هم متعادل
است. بالهای هواپیما نیز همانند پرندگان طبیعی جفت هستند.
به همين دليل
است كه ورزش و شغلي براي سرگرمي مردم ايجادشده، بهنام ‹اكروباسي›؛ زيرا آكروباتها
تعادل خود را با نيروهاي ديگري بهدستميآورند كه ديگران نميتوانند؛ و كارشان
جالبميشود!
نظام هماهنگ جانداران
آيهاي ديگر
در زمينة ‹زوج بودن› آفريدگان، ولي اين بار پیرامون آنچه كه از زمين میروید سخن
گفته است:
اولم يروا
اليالارض كم انبتنا فيها من كل زوج كريم ان في ذلك لايه و ماكان اكثرهم مؤمنين و
ان ربك لهوالعزيزالرحيم(شعراء: 7، 8، 9)
ترجمة
واژگاني: آيا هرگز
نمينگرند بهسوي زمين چهاندازه رويانيديم در آن از هر جفت ارزشمندي؟ همانا در
آن(زوجبودنها) حتماً نشانهاي است و نيستند بيشترشان گروندگان؛ و همانا
پروردگارت هموست بسيار گرانقدر بسيار مهربان.
واژه رويانيديم
در اين آيه تنها به گياهان محدود نميشود، و منظور خداوند همة چيزهايي است كه جفت جفت
از زمين برميآيند؛ چنانكه در آيات ديگري داريم نبات كل شيء(انعام: 99) يا
به انسان ميگويد: ‹انبتكم منالارض نباتاً›(نوح: 17) و يا پيرامون حضرت
مريم(ع) ميفرمايد و انبتها نباتاً حسناً(آل عمران: 37).
در آیه دیگری
خداوند ضمن تأکید بر جفت بودن آفریدگان، مشخصاً به گیاهان و انسانها و ناشناخته
هایی برای انسانهای زمان نزول قرآن اشاره میکند:
سبحان الذی خلق الازواج کلها مما تنبت الارض و من انفسهم و مما لایعلمون(یس: 36)
خداوند در
قرآن کریمش برای بالابردن شناخت ما از هستی، همواره به گونه ای نمادین از برخی
آفریدگانش یاد میکند ولی در برخی آیات با گفتن عبارت: آنچه
که نمیدانید، مشخصّاً آنچه را که نمیبینیم و از آنها آگاهی نداریم و یا
به وجود آنها دست نیافته ایم را نیز یاداورمان میشود، تا هیچ چیز در این
کتابی که منظومه هستی است از قلم نیفتد.
با دقت در
آیاتی که آوردیم متوجه میشوید که در آیات پیشین همه آفریدگان را یاداورمان شده است
ولی در آیه اخیر، چیزهایی را که انسان امروزی میداند و انسان زمان نزول قرآن نمیدانست، با گفتن مما لایعلمون(از
آنچه نمیشناسید) یاداوری کرده است. چه بسا انسان فردا نیز چیزهایی را کشف کند
که انسان امروزی نمیداند.
و امّا چه چیزهایی را انسان دیروز نمیدانست و انسان امروزی میداند؟
آنچه از نظر دانش کنونی مشخص شده و انسان دیروز به آن آگاهی نداشت، یکی
کروموزوم است در میان آفریدگان جاندار، و دیگری اتم و اجزای آن است در میان آفریدگان
بیجان.
بدین ترتیب خداوند از هیچ چیز در کتابش درنگذشته و
فروگذا نکرده تا ادعای ما بر اینکه قرآن منظومه هستی یا نمودار هستی
نظری است برای چندمین بار به اثبات برسد. (برای شناخت بیشتر و
بهتر از کروموزوم در قرآن به چهارپایان ویژه قرآنی یا قرآن و ژنتیک که
در محیط وب موجود است، بازگشت شود.)
ب- نظام هماهنگ آفرینش
«اسيدهاي آمينه از خود فعاليتهاي
نوري نشانميدهند. به اين معني كه وقتي در مقابل نور با قطب دايرهاي قرارگيرند،
گروهي صفحه نور را به سمت چپ و گروهي آن را به سمت راست ميچرخانند. بر همين اساس
اسيدهاي آمينه را ‹راستگرد و چپگرد› ميگويند و اين خاصيت را ايزومريسم فضائي مينامند».
«نكتة بسيار جالب اينجاست كه وقتي يك پروتئين طبيعي
را به اسيدهاي آمينه تجزيهميكنيم، تنها اسيدهاي آمينة چپگرد در محيط پيداميشوند؛
يعني در طبيعت تنها اسيدهاي آمينة چپگرد حضوردارند. اين بههمريختگي
تقارن، همواره از پرسشهاي اساسي بيوشيميدانان بود تا اينكه به تازگي نشرية
نيوساينتيست در گزارشي اعلامكرد گروهي از پژوهشگران فرانسوي به سرپرستي دكتر
مايرهانريش به دليل اصلي اين بههمخوردگي تقارن طبيعت پيبردهاند… گروه پژوهشي دكترمايرهانريش محيطي را شبيهسازيكردند كه بهجاي
محيط مرطوب سطح زمين در سه ميليادرد سال پيش، شبيه ديسك غبار اوليهاي بود كه منشأ
اصلي سيارات و اجرام سامانه خورشيدي بود… نتيجه بسيار شگفتانگيز بود. یعنی تنها اسيدهاي آمينة چپگرد
تشكيلشدند…»
"بنابراين بهنظرميرسد كه اسيدهاي آمينه در زماني پيش از شكلگرفتن سطح
زمين به وجودآمدهاند. پروفسور مايرهانريش براي تأييد نظرية خود به دو مورد از
كشف اسيدهاي آمينة روي شهابسنگهاي يخي كه در زمان غبار اولية پيشستارهاي شكلگرفتهبودند،
اشارهميكند كه همگي چپگرد هستند". روزنامه شرق 26 شهریور 84 -
صفحه علم
حال که میدانیم خداوند متعال همه
آفریدگان را جفت آفريده و با این روش هماهنگي و تقارن را در هر جزء از هستي
ايجادكرده؛ این پرسش پیش میآید که:
پس چرا خداوند مایه زندگی را ناهماهنگ آفریده است؟
تنها پاسخ و يا دستكم يكي از
پاسخهاي محكم، اين است كه حيات هم متقارن و
هماهنگ است و سوي ديگر حيات خود خداوند است كه هميشه زنده و پاینده است.
یعنی: همينكه خداوند
کریم تنها زندهاي بوده كه بوده و نيستي در او راه نداشته و آن را نیز دوست
نداشته، هستی را از خود به ظهوررسانده و مایه زندگی ناهماهنگ (نامتقارن)
را از وجود خود در آن جاري ساخته تا كل هستي هماهنگ و متقارن شود.
فروردین 94- احمد شماع زاده
No comments:
Post a Comment