یادداشت یعنی به یاد داشته باش!
سلسله
یادداشتهایی است که اشاره به وقایعی دارد که در سال نودودو رخ داده و یا نکته هایی
است که در این سال به ذهن نگارنده رسیده و به نگارش درامده و در شبکه های اجتماعی
و نیز در وبلاگهایم منتشر شده اند.
احمد شماع زاده
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(1)
آنقدر مشکلات اقتصادی ناشی از سیاستهای نادرست
دولت احمدی نژاد آشکار و تأثیرگذار و برای همه ملموس و محسوس بوده است که هر نقدی
را که از دولت هشت ساله او میبینی و میخوانی یک سویش به اقتصاد برمیگردد و کمتر
کسی را مییابی و کمتر مقاله ای را میخوانی که به خرابکاریها وبه قهقرابردنهای
فرهنگی او در این دوران که برای مردم ملموس نبوده و نتایج آن در درازمدت و یا میان
مدت آشکار میشود بپردازد. ولی اگر روزی فرارسد و کسی بتواند کتابی در باره
تأثیرهای منفی سیاستگزاریها(بهتر است بگوییم: ندانمکاریها)ی فرهنگی او بنویسد
آنگاه درخواهید یافت که چه بر سر کشور و مردم در این دوره هشت ساله آمده و چقدر
باید بکوشیم تا به وضعیت پیشین برسیم.
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(2)
بی بی سی مصاحبه ای کرده است با ویدا قهرمانی
بازیگر سنت شکن دوران پهلوی. در شرحی که از آغاز بازیگر شدن خود بر زبان میآورد
نکته ای ارزشمند نهفته است که جریان آن از این قرار است:
اولین بوسه سینمای ایران
ویدا
قهرمانی درسال ۱۳۳۴ زمانی که ۵ یا ۶ فیلم بیشتر در داخل ایران ساخته نشده بود
وارد سینما شد: "سال ششم دبیرستان شاهدخت بودم که رفتم جلوی دوربین ساموئل
خاچیکیان و نقش مقابل ملک مطیعی را بازی کردم. در آن زمان بازیگری برای دختری که
نه خواننده بود و نه هنرپیشه تئاتر، به هیچوجه مناسبت نداشت. فیلم هم یک شروع و
پایان هالیوودی داشت. اولش با صحنه شوخی و بازی دختر و پسری که روی زمین دراز
کشیده بودند شروع می شد و آخرش هم با یک بوسه طولانی تمام میشد. این درواقع اولین
بوسه سینمای ایران بود."
بعد از
اکران فیلم "چهارراه حوادث" در سینما دیانا در بازگشت از تعطیلات
نوروزی، ویدا قهرمانی از مدرسه اخراج شد: "این اولین ضربه بازیگری بود.
زندگیم از این رو به آن رو شد. در آن زمان حتی وزیر فرهنگ هم که از دوستان خانواده
ما بود نتوانست اجازه نام نویسی در هیچ مدرسه ای را برایم بگیرد. میگفتند اعتراض
والدین و شاگردان بوده که گفته اند رفتن شاگرد مدرسه جلوی دوربین ناپسند است. من
هم از تهران به خاش رفتم. یک جایی وسط کویر و بعد هم با پسری که دوست داشتم ازدواج
کردم."
این را میگویند مردم سالاری یا دموکراسی فرهنگی.
مردم خود و بدون دستور حکومتی تصمیم گرفته اند و از کیان خانواده و اعتقادات خویش
دفاع و پشتیبانی کرده اند. این موضوع نه تنها در میدان فرهنگ که درهر میدانی صدق
میکند. بنابراین باید فرهنگ مردم را بالا برد تا خود راه درست را از نادرست تشخیص
دهند. کار حاکمیت فرهنگ سازی و بالا بردن سطح اعتقادات مردم است نه اجبار در عملی
کردن سلیقه های حکومتی! که در نهایت یا گمراه کننده است یا دستکم راه به جایی
نمیبرد.
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(3)
کلیپی در یوتیوب یافت میشود که واعظی مسن در
باره آغاز قضایای کشف حجاب سخن میگوید و ضمن بیان هر چند کلمهای فحشی هم نثار
رضاشاه میکند تا میرسد به اینکه یک آزاده نامهای به رضاشاه مینویسد و میگوید من
از جانم گذشتهام و پای هرگونه کیفری که درنظربگیری ایستاده ام تا با یک خانم
بیحجاب در مراسم شرکت نکنم. واعظ خود میگوید رضاشاه با اینکه خیلی زورگو بود ولی
گفت به این یکی کاری نداشته باشید! بازم احسنت بر مردانگی و غیرت رضاشاه. آیا
اکنونن نیز چنین است؟
فاعتبرو یا
اولی الابصار(پند گیرید ای دیده داران!)
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(4)
کلیپی در یوتیوب یافت میشود که مداحی جوان دسته
ای از جوانان را به دورخود جمع کرده و در ضمن سینه زنی مدح علی گوید. اشتباه نکنید
منظور آن علی که مولای متقیان و امیر مؤمنان است نیست بلکه سید علی خودمان است.
روزی مرحوم فخرالدین حجازی جلو امام
خمینی مدح او را گفت. ایشان چنان نهیبی به او زد که پس از آن, خود, خود را
بایکوت کرد و به یاد ندارم پس از آن در جایی سخنرانی کرده باشد هرچند وی سخنوری
چیره دست و ماهر بود و از اوایل دهه چهل هرجا که حضور می یافت پای سخنش مینشستیم.
ببینیم سیدعلی با این
مداح چگونه رفتار میکند. آیا به پیروی از امام خمینی این باب را به فوریت میبندد
یا آن را باز میگذارد تا هنجار شود. البته شواهد رقیقتر در همین زمینه نشان میدهد
که این باب بسته نخواهد شد و اگر شد تغییری در روش و تاکتیک خواهد بود.
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(5)
حديث نبوي در وصف نشانههاي ظهور:
اي سلمان در آن وقت حجميكنند اغنياء براي نزهت، متوسطين ايشان براي تجارت، و فقراي ايشان براي ريا و سمعه، پس در آن وقت پيداشوند قومي كه يادگيرند قرآن را براي غيرخداوند. او را براي خود خوانندگي بگيرند و پيداشوند قومي كه علم دين آموزند براي غيرخدا و بسيار شود اولاد زنا و خوانندگي كنند به قرآن و بر روي يكديگر بريزند براي دنيا.
(منتهيالآمال ص 1140 به نقل از حديثي از ابن عباس در تفسير عليبن ابراهيم قمي)
در خانه اگر كس است يك حرف بس
است.
یادداشت یعنی به یاد داشته باش!(6)
پیامبر
اکرم(ص) مشغول تمام کردن تدفین یکی از مسلمانان بود. سنگها را محکم روی یکدیگر
قرارمیداد و ملات کافی میزد. یکی از همراهان گفت یا رسول الله او مرده است چه فرقی
میکند که سنگها محکم باشند یا نباشند. پیامبر گفت: کار را محکم و بی نقص انجام
دهید. اگر برای مرده سودی نداشته باشد برای شما که دارد. یعنی دستکم شما تمرین میکنید
تا کارها را خوب انجام دهید یا مجبور نمیشوید پس از مدتی دوباره کاری کنید.
علی(ع)
فرمود: هنگامی که کسی چیزی(تولید) را میبیند نمیپرسد چه مدت صرف آن شده بلکه
میگوید چقدر خوب است یا چقدر بد است. یعنی از سرعت تولید آن نمیپرسند بلکه کیفیت
آن را وصف میکنند. همین یک جمله یکی از اصول پیشرفت جامعه های انسانی است. به زبان
اقتصاد:
کیفیت
تولید را فدای سرعت آن نکنید.
پس کارها را به نیکویی و تمامی انجام دهید تا رستگار شوید.
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(7)
در
سالهایی بسیار دور معاویه به یزید میگوید: "... و اما حسین. اگر بر تو
شورید با او در نیفت". ولی او از اندرز پدر پند نمیگیرد و تاریخ آنگونه
رقم میخورد که خورد.
در
سالهایی دور نیز بزرگی به بزرگ شده ای نامه ای به دفاع از حسین
نامی مینویسد و میگوید: من تو را بزرگ کرده ام. تو دیگر چرا؟ ولی او نیز از
اندرز بزرگتر پند نمیگیرد و آنگونه میشود که شد.
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(8)
آن هنگام که دولت احمدی نژاد روی کار آمد برای عملی کردن ژست خود در دفاع از
قشرهای کم درامد که یکی از شعارهای او در زمان انتخاباتش بود حقوق ما بازنشسته ها
را دویست هزار تومان افزایش داد. اولش همه خوشحال بودند که گرهی از مشکلاتشان
بازشده ولی ته قضیه را نخوانده بودند که این افزایش به دادن شکلات به یک بچه میماند
تا فریبش دهند. بله چند سالی است که بازنشسته ها فهمیده اند نه تنها آن ممه را
لولو برده که اصلا ممه ای در کار نبوده!! و کلاه گشادی سرشان رفته است.
اکنون بازنشستگان آرزو میکنند: ای کاش حقوق همان زمان را با شرایط همان
زمان در این زمان به آنها بدهند. (اما چیزی که رفته دیگه برنمیگرده!!)
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(9)
شاید خیلیها پیش خود فکر میکردند چه طور
میشود که یک جوان بسیجی به یک سرمایه دار با چندین میلیارد دلار تبدیل میشود!!؟
اما با خواندن خبری پرده از این راز برداشته میشود:
... او در این
مصاحبه گفته بود که در دوران سربازی اش راننده رئیس بانک مرکزی بوده است و زمانی
که دلار ۳۰۰ تومان بوده است، روزانه ۲۰ میلیون دلار را در بازار آزاد میفروخته تا قیمت ارز
در بازار نوسان نداشته باشد و از این راه به کشورش خدمت میکرده است.(بی بی
سی به نقل از خبرگزاری ایسنا)
با این خبر هرکس میتواند پاسخ آن پرسش را
بگیرد. آنهایی که سرشان توی حسابهای کلان کشور نبود او را نمیشناختند و تنها
هنگامی برای همگان شناخته شد که فیلمی افشاگرانه در مجلس شورا پخش شد. منظور بابک
زنجانی است. امثال شهرام جزایریها هم هنوز از یاد ملت نرفته اند!
در پسابهای اقتصاد فاسد قارچهای زیبایی میرویند
که سریع هم رشد میکنند!!
یادداشت یعنی به یاد داشته باش!(10)
یک نظر وارده در
بخش نظرهای سخنان رئیس جمهور برای تشریح برنامه های افتصادی دولت در ایسنا
تو رو جان مادرت يه کاري
کن ارزوني بشه. تو رو به هر کي ميپرستي. به خدا خسته شديم. آخه اين چه وضعيه؟ صبح
بايد زودتر بخري، دير برسي گرون ميشه، بعدش ميبيني صبح پول نداري. فقط بايد بدويم
واسه خرج، تازه اونم بخور نمير. پسانداز واسه زندگي چي؟ خرج اولاد چي؟ خونه چي؟
راحتي چي؟ خدايااااا. بخدا ميترسم از روزي که خدايي نکرده يکي مريض بشه تو خونه.
خدايا به دادمون برس
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(11)
اگر از رئیس پلیس تهران بپرسید چرا نمیگذارید
زنان جامعه مانند پیش از انقلاب به دلخواه پوشش داشته باشند؟ پاسخ میشنوید که:
اینجا یک کشور اسلامی است. نمیشود هرکس هرچه دلش خواست بپوشد.
-
زمان شاه هم مردم مسلمان بودند و قانونهای کشور
مخصوصا قانون مدنی آن اسلامی بود. در آن زمان دختری بیحجاب را در کنار مادر یا
خواهر با حجابش میدیدیم. نه مشکلی بود و نه گشت ارشادی که مشکل بسازد. خطری هم
جامعه را تهدید نمیکرد.
-
آن زمان گذشت. آن زمان حکومت شاهنشاهی بود و
اکنون جمهوری اسلامی حاکم است.
-
جدی میفرمایید!!؟ پس اینهمه رانت خواری و
دزدیهای کلان و مافیاهای مالی و بالاکشیدن مال مردم و روسپیگری زیر حجاب اسلامی و
همجنس بازی و غوغای مواد مخدر و فقرهای بنیانکن و زندانهای پر و خوردن از بیت
المال و... همه اینها نشانه های جمهوری اسلامی
است!!؟ و تنها حجابش غیر اسلامی است؟
سه تن از جامعه
شناسان مسلمان مقیم آمریکا طی پژوهشی علمی همه کشورهای جهان را با معیارهای یک
جامعه مسلمان ارزیابی کرده اند و کشورهایی که با آن معیارها بیشترین هماهنگی را
داشته اند در میان کشورهای شمال اروپا یافته اند و کشور ما جزء واپسین کشورهاست.
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(12)
سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه
پاسداران انقلاب اسلامی، به خبرگزاری تسنیم گفته که گفتگوی تلفنی حسن روحانی، رئیس
جمهور ایران با رئیس جمهور آمریکا یک "اشتباه تاکتیکی" بوده.... وی گفته دولت آقای روحانی در این سفر نشان داد که در چارچوب
سیاستهای رهبر ایران عمل میکند، اما تاکید کرده همانطور که آقای روحانی از ملاقات
با آقای اوباما خودداری کرد، باید مکالمه تلفنی را نیز به فرصتی "بعد از نشان
دادن اقدامات عملی دولت آمریکا" موکول میشد.
شما خودت را ناراحت نکن. فقط به
یادداشته باش در کشوری که رئیس جمهوری اش کاری را با هماهنگی رهبرش انجام داده
باید از سویی از یک فرمانده نظامی خط بگیرد تا بداند که چه چیزی درست است و
چه چیزی نادرست و از سوی دیگر در داخل کشور لنگه کفش نثارش شود!! چه شلم شوربائی
حاکم است!!
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(13)
به
یاد داشته باش که: از یک بنده خدایی یک روز یک حرف درست
شنیده شد:
آقای
احمدی نژاد در یکی از مصاحبه های خود در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران، از برخورد
خشونت آمیز با بدحجابی انتقاد کرده و گفته بود که باید در این زمینه، به کار
فرهنگی روی آورد. این سخنان واکنشهای تندی را در پی داشت.
یعنی
با دو حرف نادرست جلوش ایستادند(تا سیه روز شود هر که مخالف زور شود):
علی
مطهری یکی از نمایندگان اصولگرای مجلس، هشدار داد که در نتیجه چنین اظهاراتی
"قشر متدین و حزباللهی که حافظان انقلاب در مواقع خطر هستند سرخورده میشوند"
و گفت که "مردم ما برای انرژی هستهای یا پرتاب ماهواره به فضا انقلاب نکردند
چون اگر رژیم شاه هم بود، بالاخره با کمک آمریکا و غرب ما به این فناوریها می
رسیدیم، اما روح و جان انقلاب ما، همین مسایل فرهنگی است."
همچنین
احمد جنتی دبیر شورای نگهبان نیز در پاسخ به انتقاد آقای احمدی نژاد از برخورد
پلیس با بدحجابی، گفت که "هیچکس حق ندارد جلوی اقدامات پلیس را در این زمینه
بگیرد."
باز هم به یاد داشته باش
همانگونه که رضاشاه با
زور نتوانست
همه را بیحجاب کند جمهوری اسلامی هم نمیتواند با
زور همه
را باحجاب کند. این کار کاری فرهنگی است.
سه
نقل قول از یک مقاله در بی بی سی فارسی(17 مهر 1392) گرفته شده است.
یادداشت یعنی به یاد داشته باش!(14)
سیلی خوردن
سادات در روز عید غدیر یاداور کینه توزیهای برخی از خلفای جبار اموی و عباسی نسبت
به علویان است. این موضوع را به نقل از تاریخ نمیگویم که تاریخ را زیاد نمیدام بلکه به نقل از
آخوندهایی میگویم که پیش از انقلاب پای منبرشان نشسته ام و برای برانگیختن شور جبارستیزی
یاداور ما جوانان میشدند و اکنون سکوت کرده اند!! باز هم به نقل از آنان:
پیامبر اکرم(ص) فرمود: الملک یبقی مع الکفر ولایبقی مع الظلم
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(15)
که ایمان به درد چنین مواقعی بیشتر میخورد:
گروه ایرانی موسیقی راک در آمریکا چند روز پیش چشم و گوش جهانیان را متوجه خود
کرد!! یک نفر از آنها که از گروه کنار گذاشته شده بود با عقده ای که در دل
و غده ای که دماغش ایجاد شده بود تصمیم میگیرد یک مسلسل بخرد تا هم
انتقام بگیرد و هم خود را نابود کند(تا دیگر مشکلی نداشته باشد و از همه چیز راحت
شود) و هم به دیگران بگوید حساب برخی کارهای خودشان را بکنند...
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(16)
که کشور ایران هیچگاه کشوری فقیر نبوده و نخواهد بود. تنها اشکال
این است که سرمایه ها و اموال(بیت المال) با سیاستی درست و انسانی یا اسلامی در
میان جامعه توزیع نشده است. ایجاد انواع نهادهای مالی و اقتصادی که سرمایه های ملی
در آنها نهفته است و از آغاز انقلاب زیر نظر رهبری شکل گرفته و تاکنون با گذر زمان
و به مصداق پول پول میآورد توسعه بسیاری هم یافته اند این
بود که به وسیله اینگونه نهادها فقیری در جامعه یافت نشود که این از ویژگیهای
اسلام است که پیامبرش فرمود: من لا معاش له لا
معاد له(کسی که تنگدست است آخرت درستی هم ندارد) یا: من اصبح و لم یهتم بامورالمسلمین فلیس بمسلم(کسی که روز را آغاز کند و در انجام امور مسلمانان کوشش نکند
مسلمان نیست) و مولا علی میگوید: ما رأیت مالا موفورا الا رأیت فی جانبه مال مضیع(ندیدم مال فراوانی مگر در کنار آن مالی تباه شده را). این
احادیث قدیمها مخصوصا پیش از انقلاب که دستها پاکتر بود بر روی منابر بیان میشد
ولی اکنون بایگانی شده اند.
این موضوع را به این دلیل نوشتم که گزارشی زیر عنوان خانه های سکس در تهران ویژه زنان شوهر دار را در یوتیوب دیده ام. وای بر ما!!!
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(17)
به یاد داشته باش که روزی(احتمالا دهه شصت) یک
شکارچی با یکی از روستائیان اطراف طالقان که بیلی همراهش بوده درگیر میشود. بیلدار
به تفنگدار پرخاش و اعتراض میکند و تفنگدار با تفنگش به سوی او چند تیر شلیک میکند
و بیلدارکشته میشود. قاتل(جلال الدین فارسی) هنوز زنده است چون سوگند یاد میکند که
قتل غیرعمد بوده. اکنون در همین زمینه یعنی شکار این خبر را نیز بخوانید و مقایسه
کنید و اندیشه کنید چرا برخی قضات علاقمند به صدور حکم قتل هستند:
دومین حکم اعدام برای محیطبانان دنا تأیید شد
حکم
اعدام غلامحسین خالدی، دومین محیط بان منطقه دنا که به ارتکاب قتل در جریان مقابله
مسلحانه با شکارچیان غیرمجاز متهم شده بود، تأیید شده است.
به
گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی،اسماعیل کهرم، کارشناس محیط زیست و مشاور سازمان
حفاظت محیط زیست با اعلام این خبر گفت: "این خبر و این حکم برخلاف تصور ما
بود زیرا در پرونده ای که تنظیم شده بود، قتل غیر عمد یا شبه عمد بود نه قتل عمد.
بنابراین تصور قطعی شدن حکم اعدام برای ما دور از ذهن بود."
آقای
کهرم با تاکید بر این که نشانههایی از رضایت خانواده مقتول وجود داشت، گفت:
"خانواده مقتول اجازه داده بودند که خانواده غلامحسین خالدی در مراسم ختم
شرکت کنند و این در جامعه لر می تواند به معنای گذشت از خون مقتول باشد به همین
دلیل قطعی شدن حکم اعدام مایه تعجب است."
آقای
خالدی به همراه چهار همراه دیگرش به عنوان "ضابط قضایی" مجوز حمل سلاح و
حکم ماموریت از سازمان محیط زیست داشتند که در سال ۱۳۸۹ با شکارچیان غیر مجاز
در ارتفاعات دنا مواجه شدند. یکی از شکارچیان به نام محمد پایه گذار در جریان
درگیری کشته شد.
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(18)
طبق آنچه که در خبرهای بی بی سی آمده است
پس از انتشار خبر درگذشت نلسون ماندلا جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا
اولین کسی بود که از او به بزرگواری یاد کرد.سپس رئیس جمهور پیشین و پس از او رئیس
جمهور کنونی آمریکا و پس از آنان دیگر
شخصیتهای جهان از هر طیفی او را به گونه ای زیبا و تحسین برانگیز وصف کردند:
جیمی کارتر: مردم آفریقای جنوبی و
هواداران حقوق بشر در سراسر جهان یک رهبر بزرگ را از دست داده اند. عشق او به
آزادی و عدالت باعث ایجاد امیدی تازه برای نسل ها سرکوب شده در سراسر جهان شد و به
خاطر او بود که آفریقای جنوبی امروز یکی از دموکراسی های ممتاز جهان است.
10
ساعت 47
دقیقه پیش
نلسون ماندلا، رییس جمهوری پیشین آفریقای
جنوبی، رهبر جنبش علیه آپارتاید و برنده جایزه صلح نوبل در سن ۹۵ سالگی درگذشت. با پوشش لحظه به لحظه
واکنش ها به درگذشت ماندلا با ما همراه باشید.
11 ساعت 5 دقیقه پیش
به یاد داشته باشیم که اگر انقلابیون جهان
مخصوصا انقلابیون مسلمان از حضرت رسول اکرم(ص) به هنگام فتح مکه یادمیگرفتند که به
هنگام رسیدن به قدرت پیشینیان را ببخشایند و یا دستکم مانند حضرت موسی در برخورد
با کسی که جامعه را به انحراف کشیده بود جزایش را به خداوند وامیگذاشتند جهان به
گونه دیگر میشد و بسیاری از ناگواریهای امروز وجود نداشت و گوی سبقت را از نلسون ماندلا ربوده بودند.
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(19)
"خود جناب آقای روحانی به آزادی آنها
راضی نیست چرا که نمیخواهد دولتش تحت فشار همراهی با اسرائیل قرار بگیرد و باید
از آقای روحانی تشکر کرد. آزادی آنها صرفا باعث آشوب میشود."
این را میگویند مکر: جمله به گونه ای طراحی شده که شخصی
که از او نام برده شده نه میتواند آن را نفی کند و نه اثبات. زیرا درهر صورت به
گونه ای دیگر متهم میشود.
گوینده این سخن چندین سال است که بر خر مراد سوار است.
هرچه میخواهد میگوید و مینویسد و کسی هم جلودارش نیست. خرش هم همواره جفتک میزند.
ولی کسی که این نسبت به او داده شده به تازگی بر خری سوار شده که اگر هم بتواند
جفتک بزند فرصت و موقعیتی ندارد تا این کار را بکند.
ولی باید دانست که: مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین(... و
خداوند بهترین حیله گران است.)
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(20)
به یاد داشته باشیم که: از نظر شیعیان
علی هر پیشرفتی پیشرفت نیست. پیشرفتی علی وار است که با عدل علی همراه باشد. روزی
شخصی سخنران در جمعی از دانشجویان داد سخن برآورد که :
چرا چشماتون رو بر روی اینهمه پیشرفتهای
علمی- تکنولوژیک- استراتژیک و قدرت نظامی برتر منطقه بودن و حرف اول را در منطقه
زدن و ... بسته اید و مرتب دم از فقر و فحشاء و بیکاری و زندانی سیاسی و...
میزنید؟ بالاخره پیشبرد اسلام هزینه هایی هم داره. باید رویهم قبول کنیم اگر هرکس
هرکاری که خواست بکنه کسی هم جلودارش نباشه حکومت نمیتونه به هدفهای بلندمدتش
برسه... هی گفت و هی گفت تا اینکه یکی از ته سالن بلند شد و گفت حرفای شما رو
شنیدیم اما منم یه سؤال دارم:
اگر ملاک حکومت حقه اینه که شما میگید پس
چرا معاویه را نفی میکنیم؟
و توضیح داد که: "در حکومت معاویه از
این ستمهایی که الان داره صورت میگیره هیچ خبری نبود. تنها مشکلی که معاویه با علی(ع) داشت این بود که از او پیروی نکرد و راه
خودش را رفت و گفت ما کار خودمان را میکنیم. او با زیرکیها و سیاستهایش و
با توجه به معیارهای آن زمان توانست پیشرفتهای عظیمی برای اسلام و مسلمین به دست
بیاره که پس از او کمتر اتفاق افتاد. اگر تاریخ نخوانده اید پس برید بخوانید تا به
حرفای من برسید".
سخنران نتوانست پاسخی بدهد. تنها طبق
معمول موضوع را ماست مالی کرد و از کنارش گذشت. ولی من پس از شنیدن این گفت و گو
رفتم کتاب تاریخی را پیداکردم پیرامون دوران خلفای راشدین تا بدانم معاویه چه
کارهایی کرده که موجب پیشرفت اسلام شده؟ در یک کتاب چنین آمده بود:
مهمترین
کارهای معاویه پیش از خلافت:
-
در جوانی عضوی از نویسندگان وحی بود.
-
در دوران خلافت خلفای اول و دوم در جهاد برای فتح شام(سوریه) شرکت کرد.
-
در سال 19 هجری خلیفه دوم او را والی شام کرد که تا سال 41 ادامه داشت.(یعنی
آن دوران که علی علیه السلام خانه نشین بود.)
-
در سال 32 و در دوران خلیفه سوم فرمانده اولین جنگ دریایی اسلامی علیه روم
شرقی در دریای میانه بود.
مهمترین کارهای او در دوران خلافتش:
الف- کشورگشائیهای اسلامی او:
-
در شرق: سند و لاهور و بلخ را فتح کرد.
-
در شمال: در سال 48 سپاه بزرگی را برای حصر
قسطنطنیه(کنستانتین مرکز بیزانس یا روم شرقی یعنی ترکیه امروز) از راه خشکی و دریا
تجهیز کرد. در این جنگ ابو ایوب انصاری از بزرگان اسلام شهید شد و در
کنستانتین دفن شد.
-
برای پشتیبانی از حدود دولت اسلامی نظام جنگی تازه ای را
سازماندهی کرد تا به گونه مؤثری از حمله بیزانتینها چه در تابستان و چه در زمستان
پیشگیری شود.
-
در غرب: در سال 50 هجری فتح آفریقا را با تسخیر تونس به پایان رساند و شهر
قیروان را به عنوان مرکز اداری – نظامی مسلمانان احداث کرد.
ب: ایجاد
ناوگان دریایی بزرگ اسلامی و کارگاه کشتی سازی در جزیره الروضه مصر
ج:
برپایی برخی نظامات اداری و دیوانی همچون اداره پست.
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(21)
که روزی دانای پیر
روشن ضمیری گفت:
ما و علماى دیگر
تا وقتى از بیرون به تشکیلات حکومت نگاه مى کنیم و به درون آن تشکیلات قدم
نگذاشته ایم، فسادها و کاستىهایى را که در تشکیلات
است به وضوح مى بینیم و به راحتى با آنها مبارزه مى کنیم. اما وقتى خود وارد تشکیلات
شدیم، فسادها و کاستىهاى آن را به وضوح نمى توانیم ببینیم. زیرا در آن هنگام،
تشکیلات منسوب به ماست و ما منسوب به آن هستیم و هر کسى، همان طور که دیدن عیوب دیگران و عیوب
تشکیلات دیگران - خصوصاً اگر مخالفان او باشند - برایش آسان است، دیدن عیوب خود و
تشکیلات خود و وابستگان خود برایش دشوار است. میان دلبستگى به یک شىء و تشخیص
معایب آن، نسبت معکوس برقرار است و معمولا هر کس هرچه را بیشتر دوست دارد، کاستىها
و معایب آن را کمتر مى بیند.
آنگاه چون آدمى
خود و تشکیلات منسوب به خود را بیش از هر کسى و هر تشکیلاتى دوست دارد و به آن دل
بسته است، طبیعى است که خود و تشکیلات منسوب به خود را سراسر خوبى و عین کمال و
دور از هر گونه ایراد وکاستى ببیند و در مشاهده عیوب و نواقص خود و تشکیلات منسوب
به خود از همه ناتوان تر باشد.
"کذلک زیّنا
لکلّ امة عملهم"همچنین وقتى که تشکیلات منسوب به ما شد، از یک طرف مبارزه ما
با فسادهایى که در آن است، به صورت مبارزه ما با خودمان درمىآید که چنین مبارزه اى براى ما بسیار دشوار است. از طرف
دیگر به دلیل تقدسى که تشکیلات با انتساب به ما پیدا مى کند، مبارزه دیگران با فسادهاى موجود
در آن، مبارزه با علماى دین و بلکه با اصل دین تلقى مى شود و دفاع چشم بسته از تشکیلات، حتى با فسادهاى آن،
وظیفه و تکلیف شرعى قلمداد مى شود و در نتیجه، ما که همیشه باید پیشروان مبارزه با فسادها و
خصوصاً فسادهاى تشکیلات حکومتى باشیم، تبدیل مى شویم به قوى ترین عامل براى جلوگیرى از مبارزه با
فسادها و حتى دفاع از فسادها.
با این مقدمات،
عقل اقتضا مى کند که بگوییم دخالت در امور سیاسى، اگر به معناى
مراقبت و نظارت بر کار حکومت و مبارزه با فسادهاى موجود در آن باشد، از اوجب
واجبات و اهمّ فرایض براى ماست، ولى اگر به
معناى اشتغال عامه مناصب حکومتى باشد، چنین امرى با معناى اول قابل جمع نیست و در مقام تزاحم میان این دو معنا و
عدم امکان جمع، بنابر اصل «الاهمّ فالاهمّ»، و براى اینکه بتوان اولى را نگاه
داشت، بلاشک باید دومى را رها کرد و به حدیث ابن عباس عمل کرد: « اتق خیرها بشرّها و
شرها بخیرها ».
بارى این تصور که اصلاح امت منوط به حاکم بودن ما و
فساد آن معلول عدم تفویض حکومت به ماست کاملا نادرست است.
... مسندى که ما
بر آن تکیه زدهایم، مهم ترین سنگر مبارزه با فساد باید باشد، و مسندى که حکام بر آن تکیه
زدهاند، مهم ترین مرکز اشاعه فساد است. اگر ما
جاى حکام را بگیریم، هم سنگر مبارزه با فساد را از دست مى دهیم و هم خود در همان جایى قرار مى گیریم که مرکز نشر فساد است. بلکه
خود فاسد مى شویم، زیرا علماى دین، در هر جامعه اى باید در حکم نمکى باشند که از
فاسد شدن موادغذایى جلوگیرى مى کند. اگر نمک فاسد شد تکلیف چیست؟ و چه چیزى مى تواند آن را و چیزهاى دیگر را از
فساد برهاند؟
و در اناجیل مى خوانیم که مسیح (ع) به حواریین
فرمود:«شما نمک زمین هستید، اگر نمک فاسد شود با چه چیز آن را اصلاح کنند؟ چنان
نمکى به هیچ کار نمى آید جز آنکه پایمال شود.» پس نمک را
نباید در معرض گندیدن و فاسد شدن درآوریم و به بهانه اصلاح امور مردم، نباید خود
را در شرایطى قرار دهیم که به دامن فساد بیفتیم. نمى بینیم که امیر مؤمنان(ع) میفرماید: «من میتوانم شما را اصلاح کنم اما اصلاح شما مشروط
به فساد خودم است. لذا این کار را نمیکنم»
حداقل نیمى از
همین فسادهاى موجود در امت اسلامى به گردن ماست و ما براى به صلاح آوردن وضع امت،
اول باید خود را اصلاح کنیم. نه اینکه به جاى این کار، حکومت و امارت را هم به دست
گیریم تا مسؤلیت بقیه تباهىها هم به گردن ما بیفتد و ما یگانه مسؤل همه مفاسد
باشیم.
اگر هم تصورکنیم
که عامّه مردم، به دلیل ارادات و اخلاص فراوان به ما، حتى اگر ما حاکم بشویم، ما
را مسؤل مفاسد نمى شمارند. چنین تصورى گرچه ممکن است
براى اوایل امر درست باشد، اما به زودى ورق برمى گردد. آن وقت همان مردمى که فسادهاى موجود در حکومت ما را حمل بر
صحت مى کردند یا به گردن دیگران مى انداختند تا ما تبرئه شویم، همان
مردم، درمورد مفاسدى هم که ما مسؤل حقیقى آن نیستیم، ما را مسؤل مى شناسند و حتى آنچه را در حکومت ما
حقیقتاً مفسده نیست، مفسده تلقى مى کنند تا ما را محکوم کنند؛ و پاره اى از امورى را که در حکومت هاى دیگر تحمل مى کنند، در حکومت ما
برایشان تحمل ناپذیر مى شود و خوب هاشان منطقشان این است که: «حسنات
الابرار سیئات المقربین.»
علاوه بر این، اگر ما به نام اسلام و شرع حکومت تشکیل
دهیم، و اگر مراجع و علماى دین، متصدى امور حکومتى شوند، به معناى این است که ما
سرنوشت اسلام و مرجعیت را به یک حکومت پیوند بزنیم، و این بسیار خطرناک است. چون
هر حکومتى دیر یا زود به فساد مى گراید و سقوط مى کند.
آنگاه حکومتى که به نام اسلام تشکیل
شود و مراجع و علماى دین متصدى امور آن باشند، وقتى به فساد گرایید و سقوط کرد،
این امر یعنى به فساد گراییدن و سقوط اسلام و مرجعیت و روحانیت، و این بدترین
پیامد ممکن است.
آن دانای روشن ضمیر آخوند خراسانی
رحمه الله علیه است. که روزگار ما را با درایت خویش به خوبی پیش بینی و وصف کرده
بود ولی ما از آن بیخبر بودیم.
آخوندِ خُراسانی(1219تا1290هج.ش/1839تا1911م)،
فقیهِ اصولی و مرجع تقلید شیعه و رهبر سیاسی عصر مشروطیت است. آخوند خراسانی به
سبب تبحر و نوآوریهایش در فن اصول، شهرت علمی عظیمی کسب کرده است. مهمترین اثر
او، کفایهالاصول، کتاب درسی طلاب در پایان دورة سطح است که غالباً پایة
کار مدرسان خارج اصول میگردد. بیش از صد تن مجتهد بر این کتاب حاشیه نگاشتهاند.
منبع: سخنان آخوند خراسانی درباره آسیب های تشکیل حکومت
اسلامی در گفتگو با میرزای نائینی به نقل از کتاب «دیدگاههای آخوند
خراسانی وشاگردانش»، نوشته آقای اکبر ثبوت، فصل اول، صفحه 18 به بعد.
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(22)
به قول معروف هنوز جوهر یادداشت شماره 19
خشک نشده که آیه قرآن توسط حافظ قرآن وحید غفران نیا کار خود
را کرد و مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین در مورد سوار بر خر مراد
تحقق یافت. وحید غفران نیا که نسبت به حسین شریعتمداری بسیار جوان ولی عقل
و درایتش بسیار زیاد است چنان او را لجنمال کرد که نمیدانم با چه رویی از این پس میخواهد
به کار و روش خود ادامه دهد. بخشهایی از نامه سرگشاده او:
تاریخ، نه به اندازه درک و فهم من و شما بلکه به اندازه
قدمت زمین و زمان، شاهد
آمدوشدها و فرازوفرودهای رنگارنگی است که گاه، آه از نهاد مظلوم برمیآورد و گاه ظالمی را به زور زر و ظلم و جور بر مسندی مینشاند.
آمدوشدها و فرازوفرودهای رنگارنگی است که گاه، آه از نهاد مظلوم برمیآورد و گاه ظالمی را به زور زر و ظلم و جور بر مسندی مینشاند.
جامه ای که من و شما برقامت تاریخ میپوشانیم صرفاً در حد
وصله ایست که گاه
آنقدر ناجور و چرکین مینماید که با هیچ شراب طهور و هیچ آب غیرآسنی قابل شستن
نیست.
اصطلاحات و ادبیات چاله میدانی و الفاظ خود شایسته ای که شما در به اصطلاح
نوشته های چند سال اخیرتان به حراج گذاشته اید بسیار قابل تامل و مستحق پاسخ
بود. از این رو مصمم شدم تا بعنوان یک "انسان"، پاسخی در خور شأنتان برایتان
تدارک ببینم تا بلکه لااقل آبی برآتش شعله ور شده از اینهمه بی اخلاقیهایی که
از سوی شما و شمایان "یک لاقبا"(بقول خودتان) براین جامعه مودّب و متخلق به
مکارم الاخلاق محمدی(ص)، به صورتی ناخواسته و چونان نطفه ای نا مشروع تحمیل شده، پاشیده باشم!
آنقدر ناجور و چرکین مینماید که با هیچ شراب طهور و هیچ آب غیرآسنی قابل شستن
نیست.
اصطلاحات و ادبیات چاله میدانی و الفاظ خود شایسته ای که شما در به اصطلاح
نوشته های چند سال اخیرتان به حراج گذاشته اید بسیار قابل تامل و مستحق پاسخ
بود. از این رو مصمم شدم تا بعنوان یک "انسان"، پاسخی در خور شأنتان برایتان
تدارک ببینم تا بلکه لااقل آبی برآتش شعله ور شده از اینهمه بی اخلاقیهایی که
از سوی شما و شمایان "یک لاقبا"(بقول خودتان) براین جامعه مودّب و متخلق به
مکارم الاخلاق محمدی(ص)، به صورتی ناخواسته و چونان نطفه ای نا مشروع تحمیل شده، پاشیده باشم!
... هیچ لازم به توضیح نیست که در عصری که ما اکنون در
آن تنفس میکنیم، دیگر پینه های روی پیشانی صحبت نمیکند که اگر چنین بود آنچه که در
سحرگاه آن نوزدهم، بر پیشانی ابن ملجم مرادی(علیه اللعنه) نقش بسته بود،
چون صیحه ای رعد آسا بر سرش فرود می آمد و نیستش میکرد. آنچه که مهر و تربت با آن
پیشانی سیاه، کرده بود، قاشق داغ نیز با جبین شما و ما می تواند بکند.(که البته در
مورد جنابتان مشهودتر است).
آنچه اکنون در بازار یوسف فروشی این دوره بد شدیدا رونق
گرفته، بی تقوایی و بی
پروایی از جاری ساختن انواع اتهامات بی اساس و بی اخلاقیها و خودفروشیهای
اخلاقی متنوعی است که یقینا ثمن بخسی برای به دست آوردن مطامع زودگذر دنیای دنی
محسوب میشود.
پروایی از جاری ساختن انواع اتهامات بی اساس و بی اخلاقیها و خودفروشیهای
اخلاقی متنوعی است که یقینا ثمن بخسی برای به دست آوردن مطامع زودگذر دنیای دنی
محسوب میشود.
خریداران و سوداگران چنین بازاری(که البته کم هم نیستند)
دُمل چرکین بی ریشگی
و بی بنیادی را در نقاب "ریش" نهان ساخته اند و درکسوت دین و ایمان، چه بی دینیها و چه بی ایمانیها که سوداگری نمینمایند. خود بهتر از هرکس میدانید که
دراین بازار وانفسا، آوازه معامله گری، دلالی و داد و ستدتان گوش فلک را کر
نموده است!!!
و بی بنیادی را در نقاب "ریش" نهان ساخته اند و درکسوت دین و ایمان، چه بی دینیها و چه بی ایمانیها که سوداگری نمینمایند. خود بهتر از هرکس میدانید که
دراین بازار وانفسا، آوازه معامله گری، دلالی و داد و ستدتان گوش فلک را کر
نموده است!!!
... درقاموس شمایان "همه را به کیش خود پنداشتن"
اصلی بلا شک است. "میمون" های امروز همان خس و خاشاک هایی هستند که ...
هایی چون شما به واسطه مطامع و امیال پلید و شیطانی و بیریشگی هایتان چونان آتشی
برجانشان افتادید و سوخت آنچه و آنکه نباید میسوخت! و شد آنچه که نباید می شد! و
مسبّبانش نه دشمن که دشمنان دوست نما بود!
... هنوز همقطارانتان در ایستگاههای دادگاهشان به استغاثه و انابه چاره جسته اند
که شما اینچنین گستاخانه زبان در دهان به یاوه میچرخانید و ترتان از خشکتان
ممیّز نیست.
... هنوز همقطارانتان در ایستگاههای دادگاهشان به استغاثه و انابه چاره جسته اند
که شما اینچنین گستاخانه زبان در دهان به یاوه میچرخانید و ترتان از خشکتان
ممیّز نیست.
آقای شریعتمداری
... امروز جورج سوروس پوشالی و موهومی مهم است یا
سازمان تامین اجتماعی و بذل و بخشش هایش؟! همان بذل و بخششهایی که از حقوق
میلیونها کارگر زحمتکش کسر و به حساب شما و هم کیشان شما واریز گردیده است. یادم رفت
بگویم. دیروز در جمع دانشجویان ادعا کرده اید که کیهان ازبین رفتنی نیست. اجازه
بدهید بگویم کیهان ماندنی است. بلکه شمائید که رفتنی هستید. به هرحال تکلیف بیت
المالی که سالیان سال وکاملا به صورت نامشروع به جیبتان گسیل گشته، یک روز معلوم
خواهد شد "وما انت بمومن لنا و لو کنا صادقین"
اگر اسناد بی اساسی که سالیان سال است گلو بر موجودیت
آنها پاره میکنید در
آستینتان موجود است، اسناد خیانت، غارت، چپاول و فساد شما در آستین 75 میلیون
ایرانی موجود است. حیف از باکریها و همتها نیست که نام مبارک و مقدسشان بر
زبان چون شمایی جاری گردد؟!
آستینتان موجود است، اسناد خیانت، غارت، چپاول و فساد شما در آستین 75 میلیون
ایرانی موجود است. حیف از باکریها و همتها نیست که نام مبارک و مقدسشان بر
زبان چون شمایی جاری گردد؟!
آقای شریعتمداری.
گفته اید طالبان و مدعیان اصلاحات دو لبه قیچی آمریکا
هستند!
خدای بزرگ رو شاکرم که بر هیچ نهاد و جناح و حزب و تشکل
سیاسی و غیرسیاسی جز حزب قرآن وابسته نبوده و نخواهم بود. اما بگذارید بگویم شما و
همفکرانتان نیز دو
لبه قیچی اسرائیل هستید و من هم همچنان فریاد میزنم "مرگ براسرائیل".
لبه قیچی اسرائیل هستید و من هم همچنان فریاد میزنم "مرگ براسرائیل".
... برهیچ کس پوشیده نیست که مطامع و
چنبرگیهای شمایان به حدی افسارگسیخته شده است که برای نیل به این مطامع، چوب حراج
بر هر آبرویی میزنید و بی آبرویی خود را باکمال وقاحت و بیحیائی در پس شنیعترین و
بیمایه ترین اعمال نهان میسازید...
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(23)
که بداخلاقی و دورشدن از اخلاق و سیره محمدی(ص) در سالهای اخیر تا بدانجا
رسیده است که گروهی از فرصت طلبان تهمت و افترا و تهدید را همچون نقل و
نبات بر سر هرکس که بخواهند میریزند و مدعیان پاسداری از اسلام و شعائر و
ارزشهای اسلامی نیز در برابر این رویه ها یا سکوت و چشمپوشی میکنند یا برخی از
آنها خود جزء همین گروه قرارگرفته اند. نه خدا و رسول و قرآن را و نه حیا و
حدود و وجدان را در نظر نمیگیرند تنها به این دلیل که به قدرت وابسته اند و بر
خر مراد سوار. و هیچ توجهی ندارند که اینهمه ظلم و ستم روزی واکنشش پدیدار خواهد
شد و شعله های آتشش همگان را خواهد سوخت.
تازه ترین تهدید و تهمت این است که ابوچفیه(با تشدید ف و ی) گفته است سران
فتنه مفسد فی الارض اند.
باید از او پرسید آیا میدانی مفسد
فی الارض یعنی چه یا نمیدانی؟ اگر میدانی چگونه میخواهی ثابت کنی؟!! شاید
نیازی به اثبات آنچه که میگویی نداشته باشی. چیزی میگویی تا جوانان بسیجی را
تحریک کنی تا اندیشه ای انحرافی را در سر بپرورانند و از خدا هم که ترسی نیست و
حالا کو تا قیامت!
و اگر نمیدانی بدان که:
مفسد فی الارض کسی است که مخالف هدف آفرینش خداوند حرکت کرده و عمل میکند. "خداوند انس و جن را آفرید تا به آبادانی زمین(عمارت ارض) بپردارند"(حدیث)
و از راه آبادانی زمین خدا را بندگی کنند(ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون). زیرا
ویرانی و نابسامانی با بندگی خدا سازگار
نیست.
بنابراین کسی مفسد فی الارض است که زمین را به فساد و افساد کشاند و کیفر مفسد فی
الارض مهدورالدم بودن است. یعنی بایستی خونش ریخته شود تا زمین از لوث
وجودش پاک شود.
نمونه های مفسد فی الارض کسانی هستند که با هدف کسب زخارف دنیای دنی به تولید و
توزیع و فروش موادمخدر و تجهیزات کشتارجمعی(شیمیایی و اتمی) بپردازند که نتیجه اش نابودی
حرث و نسل و به تباهی کشاندن جوامع بشری است. یا کسانی که با آدمربایی و
بویژه دزدی کودکان بخواهند به پولهای هنگفتی برسند و یا مانند کسانی که در کشورمان
به قیمت فقر و مرگ توده های مردم کم درامد و بی درامد کیسه های خود را پرمیکنند و
در زمان جنگ کارشکنی میکردند و چوب لای چرخ دولت میگذاشتند و خون شهدا را پایمال
میکردند. (دولت آن زمان یعنی میرحسین موسوی فتنه گر امروز! دستکم برخی از کسانی
که در آن زمان کمتر توانستند و یا نتوانستند به مال و منال و یا جاه و مقام برسند
اکنون در صف مدعیان فتنه گری او قرارگرفته اند و از تریبونها به او که نمیتواند از
خود دفاع کند هر تهمتی نسبت میدهند و جوانانی را که آن روزها نبودند و از تاریخ
اوایل انقلاب که بیشتر در سینه ها محبوس است آگاهی ندارند اغفال میکنند.)
خوب حالا که معنای مفسد فی الارض را متوجه شدی(اگر شده باشی! زیرا تا خدا
نخواهد خیلی کسان خیلی چیزها را هرگز متوجه نمیشوند و این بستگی به پیشینه آنان
دارد که تا چه اندازه برای شنیدن و عمل به حرف حق آمادگی داشته باشند.) و نمونه
های آنها را هم شناختی بگو چگونه میخواهی مسائل و اختلافهای سیاسی در محدوده یک
کشور را که نمونه هایش در تمام دنیا وجود دارد با موضوع افساد در زمین
گره بزنی و از درون آن مفسد فی الارض بیرون بیاوری؟
آیا آنها(سران فتنه!) مفسد فی الارض هستند یا آنانی که هم از پیش و هم پس از
فتنه معترضین را در خیابانها و نهانگاهها و در خانه هایشان کشتند؟
آیا قتل نفس عمد مصداق افساد در زمین نیست؟ که خداوند میفرماید: و
من یقتل مؤمنا متعمدا فجزاؤه جهنم خالدافیها و غضب الله علیه و لعنه و اعد له
عذابا عظیما(نساء: 93)
و کسی که شخصی باایمانی(کسی که به خدا ایمان دارد)را عمدا بکشد پس کیفرش جهنم
است جاویدان در آن. و خداوند بر او خشم آورد و لعنت کند او را و آماده کند برای او
عذاب بسیار بزرگی را.
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(24)
از کتاب درباره عربستان سعودی(On Saudi Arabia) نوشته خانم کارن الیوت هاوس:
در سال ۲۰۰۲، اقدام ننگآمیز پلیس شرع(مطوٌعه)
عربستان سعودی، موجب مرگ چهارده دختر در
آتشسوزی یک مدرسه شد. پلیس شرع مانع خروج دخترانی شد که سرآسیمه از بیم آتش
به بیرون میگریختند. آنها به زور به داخل مدرسه بازگردانده شدند و در آتش سوختند. چون هنگام فرار، حجاب کامل نداشتند!!!
آتشسوزی یک مدرسه شد. پلیس شرع مانع خروج دخترانی شد که سرآسیمه از بیم آتش
به بیرون میگریختند. آنها به زور به داخل مدرسه بازگردانده شدند و در آتش سوختند. چون هنگام فرار، حجاب کامل نداشتند!!!
امان از جهالت و نادانی بویژه آنگاه که دست در
دست حماقت و ابلهی نیز نهد!!
یعنی آنگاه که به جای مغز و محتوای اسلام به پوسته
و ظاهر آن عمل شود.
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(25)
انحراف حاکمان مسلمان از سیره محمدی(ص):
حکمان در ایران اسلامی! در زمینه های مختلف از جمله با ترویج بداخلاقی و نسبت
دادن تهمت و افتراء به مخلفان خود از سیره محمدی به شدت دور شده اند و
حاکمان در عربستان(مدعی اسلام با پرچمی به رنگ سبز و با تزیین شعار اسلام) از سیره
و سنت رسول اکرم(ص) در زمینه های مختلف منحرف شده اند از جمله:
در عربستان سعودی هیچگاه، بیسوادی عار نبودهاست. چه سرمشقی مهمتر از خودِ
محمد، که نه خواندن میدانست و نه نوشتن. جبرئیل، حدود بیست سال وحی مُنزَل را بر
او میخواند و او آن را تکرار میکرد و سپس بهگوش پیروان خود میرساند. مثال
محمد؛ شنیدن و تکرارکردن، محورکُلِ
آموزش در عربستان سعودی است.
آموزش در عربستان سعودی است.
از کتاب درباره عربستان سعودی(On Saudi Arabia) نوشته خانم کارن الیوت هاوس
و این در حالی است که در سیره محمدی آمده است که:
آن حضرت اسرای جنگی را آنگاه که ده نفر از مسلمانان را
خواندن و نوشتن میآموختند آزاد میکرد.
و یا میفرمود مدادالعلماء افضل من دماء الشهداء(قلم
دانشمندان از خون شهیدان بالاتر است.)
و یا فرموده است:
اطلبواالعلم ولو بالصین(دانش
را فراگیرید هرچند در دورترین نقاط زمین همچون چین باشد.)
و نیز طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه(دانشجویی
بر هر زن و مرد مسلمان واجب است.)
مسلمانان کجا و محمد(ص) کجا!!!؟
یادداشت یعنی به یاد
داشته باش!(26)
که بازار فریب و دغل در این کهنه رباط بدانجا
رسیده است که برای دفاع از یک شخص خلافکار مدعی آن میشوند که به زیر سؤال بردن او
به زیر سؤال بردن اصل عاشورا!! است. چقدر سخیف است!! چقدر ظلم است!! چقدر ستم بر
شهدای عاشوراست!! چقدر به داشته ها و دانسته های نادرست خود مطمئن شدن است!! زهی
بیشرمی!!
خانه مداحان در بیانیه خود آورده است: "آنچه در پس پرده
ماجرای رخ داده میگذرد، نشانه گرفتن هیاتهای عزاداری و اصل و فلسفه قیام عاشورا
است."!!
و این درحالی است که همه مشکلات از آنجا ناشی شد که شلیک کننده
گلوله از سوی دادگاه که احضار شد به دادگاه نرفت. اگر او پیرو علی بود دستکم مانند
علی(در برابر یک شاکی یهودی) در دادگاه حاضر میشد و به حکم قانون تن در میداد و
هیچ مشکلی پیش نمیآمد و شاید هم با یک معذرت خواهی مشکل حل میشد. چنانکه شاکی
خصوصی او که پیشتر از سوی همانندان و یا خود خانه مداحان با لقب اراذل و اوباش
خوانده شده بود به قول خودش شکایت خود را به دلیل تعلقاتی که به اهل بیت دارد
پس گرفته است. هرچند هیچ ربطی میان مجازات برای انجام یک عمل خلاف قانون و مخل نظم
و امنیت عمومی با کار و پیشه کسی وجود ندارد و باید همه در برابر قانون مساوی
باشند درسی که علی(ع) به ما آموخت.
از سوی
دیگر برخی حقوقدانان هم گفته اند به دلیل نقض شدن امنیت عمومی پرونده میتواند توسط
مدعی العموم پیگیری شود. که به نظر نمیرسد در این کشور گل و بلبل چنین شود زیرا
متهم میشوند به اینکه: چقدر کشش میدهید.
حکایت وزیر و
مداحان
رحمانی فضلی وزیر کشور:
-
به ...
به ... مداحان عزیز! خوشامدید. بفرمایید... بفرمایید... و آنها را به نشستن
دور میز بزرگ ملاقات دعوت کرد.
آقای وزیر در نظر داشت تا با لیلی به لالای
مداحان گذاردن و تحویل گرفتنشان بلکه بتواند کاری بردوششان بگذارد و به جامعه
خدمتی کنند. در نتیجه پس از چیدن مقدمات گفت:
-
چون شما خوب با جامعه ارتباط برقرارمیکنید و ...
و... بیایید کاری هم برای خدا انجام دهید.
-
سخنگوی مداحان گفت: یعنی تا حالا برای خدا
نبوده؟
-
نه... منظورم...!! بگذریم.
-
خوب بفرمایید چه کاری؟
-
از آنجا که همکاران شما بسیارند وهر روزه بیشتر
نیز میشوند و همه جا هم حضور دارید در هر شهر و دیار و محلی که هستید یک جایی برای
حمایت از معتادان و خانواده های اونها درست کنید... هنوز حرف وزیر تمام نشده بود
که اخمای مداحان رفت تو هم و نماینده گفت:
-
بنده خدا ما اومدیم از شما کمک بگیریم شما میخای
مارو سر کار بذاری؟
-
خواهش میکنم. بفرمایید چه کاری از من برمیاید
براتون انجام بدم؟
-
هیچی. تنها توی هر شهری هر جایی که ما نماینده
داریم برای هماهنگی همکارای ما یک دفتر درست کنید. چیزی هم خرجش نمیشه فقط هر
استان صد میلیون تومن. سرانگشتی حساب کنیم تقریبا سالی سه میلیارد تومن!!
ناقابل.
-
الحمدلله شماها که خیلی پولدار هستید... از هر
جلسه مداحی میلیونی پول درمیارید و تو خیلی کارای اقتصادی هم شراکت دارید... همه
جا هم دست دارید چرا خودتون چنین کاری رو برای خودتون انجام نمیدید؟ ما هم به
استاندارامون میگیم با شما همکاری کنند.
-
یعنی شما نمیخوای سرکار بمونی؟
-
متوجه نشدم این حرف چه ربطی به موضوع داره؟
-
قدیما میگفتن به گربه هه گفتن با آخوند جماعت در
نیفت و گرنه فردا صبح گوشتت رو حلال میکنن و خود دانی. البته این مثال رو خود
آقایون آخوندا دراورده بودند تا مردم از اونا حساب ببرن... این روزا که خا... همه
رو کشیدن و دیگه کسی جرأت نمیکنه با آخوند در بیفته که عواقبش او...ه خیلی
زیاده... شاید کیسه شون به تن شما یا یکی از بستگان شما هم خورده باشه... حالا ما
جای اونا رو گرفتیم. الان ما توی جلسه هامون همه کار میکنیم. رتق و فتق خیلی از
کارا به دست ماست. کاندیدای رئیس جمهوری و مجلس و... معرفی میکنیم. خیلی چیزا دست
مارو میبوسه. مثلا ممکنه ما وزیر هم عوض کنیم!!... خواهش میکنیم با ما در نیفت
وگرنه قضیه قضیه همون گربه هس... آ... آ... قضیه هفت تیرکشمون هم که تازه س و
یادتون نرفته... خنده حضار...
-
عجب کشور گل و بلبلی داریم. ما هم شدیم وزیر؟!!
خوش به حال اونایی که تو دولت میرحسین موسوی وزیر بودند. اگر تهدید میشدن
دستکم یک ربطی به کارشون داشت...
-
چه فرمودید...؟
-
داشتم میگفتم اون موقع هم یک بازاری سرشناس
وزیر بازرگانی رو تهدید کرده بود که اگر فلان کار رو برای ما نکنی عوضت
میکنیم. خوب یک ربطی به هم داشت. ولی شما که ...
-
ای ول. گلی به گوشه جمالتون. شما که تجربه اون
زمانا رو هم داری این زمون که هر چه باشه دیگه حساب کتاب دارتر از اون موقع نیست
که!! هست؟
-
نه اصلا نیست. پس یا علی مدد!! قبول کن... بزن
قدش... ما هم زحمت کم کنیم دیگه... سه میلیارد و... چیزی نیست... پول تنها دو تا
پورشه میشه...
-
شماها ممکنه پورشه سوار بشین ولی ما وزیرا اگر
هم بتونیم رعایت شؤونات رو باید بکنیم. اما چرا نمیگید پول هزار تا دبستان مثل
شین آباد میشه ... بله ...؟
مایه و پایه این نوشته خبری از بی بی سی فارسی(پنجم بهمن 92) است.
احمد شماع زاده
رفع یا ادامه حصر؟ نگاه از زاویه ای دیگر
دکتر روحانی در مصاحبه مطبوعاتی خود در پاسخ به رفع حصر
خانگی میرحسین موسوی و آن دو دیگر پای قوای دیگر را به میان کشید و از
همکاری سه قوه!!! در این زمینه بسیار ساده سخن گفت.
چرا سه قوه؟ مگر آنان به حکم نمایندگان مردم و
یا به حکم دادگاه در حصر هستند که نیاز به همکاری سه قوه باشد؟ آنچه که پیرامون
دلایل حصر خانگی آنان از سوی سران نیروهای انتظامی تاکنون از رسانه ها شنیده ایم
حکایت از آن دارد که نیروهای انتظامی نمیتوانستند از تظاهرات مردم جلوگیری کنند و
این ناتوانی خود را به رهبری منعکس کردند و گفتند ما ناگزیر از قطع تماس مردم با آنان هستیم و چنین شد که شد.
بنابراین اگر چنین است که هست(مگر دروغی در کار
بوده باشد) حال که مردم رئیس جمهوری دیگری انتخاب کرده اند و لزومی ندارد تظاهرات
اعتراضی صورت گیرد حصر آنان معنا و مفهوم و هدف خود را از دست داده و به لحاظ
موضوع منتفی است چه رسد به اینکه نیاز به همکاری سه قوه داشته باشد.
سخنان آقای عبدی در همین زمینه موضوع را
پیچیده تر میکند. زیرا وی گفته است: اولویت اول سامان گرفتن اوضاع اقتصادی مردم
است.
آیا آقای عبدی بچه گول میزند یا چیز دیگری در
سردارد؟ مسلم است که مسائل اقتصادی مهمترند ولی آیا ایشان نمیداند که رفع حصر
میتواند یک شبه و در آرامش کامل صورت گیرد ولی رفع مشکلات اقتصادی جامعه نیازمند
برنامه های میان مدت و بلند مدت است و مدت مدیدی به درازا خواهد کشید؟
از یک سو عقل میگوید به منظور تنشزدایی از جامعه
رفع حصر باید هرچه سریعتر صورت گیرد مگر اینکه در پس پرده خبرهایی دیگر باشد که
عقل ملت بدانها قد ندهد که آنهم به صلاح جامعه نخواند بود.
از سوی
دیگر جامعه چشم به راه تحولی چشمگیر و سریع است تا امیدوار شود و بهترین راه
امیدواری همین رفع حصر است. اگر این موضوع از اساس وجود نداشت رئیس جمهور منتخب
باید به خلق چنین موقعیتی میاندیشید تا موقتا و عجالتا از نظر اجرائی برای خود
اعتباری کسب کند و سپس به امور اساسی میپرداخت. اکنون که این موقعیت موجود است اگر
از آن به خوبی بهره برداری نکند به هیچوجه به سود و صلاح کشور نخواهد بود.
البته همه این سخنان در کشوری مفهوم و قابل توجه است که
خدامحور باشد و نه شخصیت محور و برای جامعه مسلمان ارزش قائل شوند ورنه آب در هاون
کوبیدن است.
28/3/92 – احمد شماع زاده
No comments:
Post a Comment