|
ای علی، که جمله عقل و دیده ای
شمه ای واگو، از آنچه دیده ای
تیغ حلمت، جان ما را چاک کرد
آب علمت، خاک مارا پاک کرد
بازگو، دانم که این اسرارهوست
زآنک بی شمشیرکشتن کاراوست
در شجاعت شیر ربانیستی
در مروت خود که داند کیستی؟
تو ترازوی احدخو بوده ای
بل زبانه ی هر ترازو بوده ای
باز بگشا ای علی مرتضی
از پس سوء القضا حسن القضا
(مولانا)
درد علی
دو گونه است:
یک درد دردی است که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس کرد.
یک درد دردی است که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس کرد.
درد دیگر
دردی است که او را تنها در نیمهشبهای خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشاند
و به ناله دراورد.
ما تنها بر زخم شمشیر میگرییم، اما، این درد علی نیست.
دردی که چنان روح بزرگی را به ناله در آورده است، تنهائی است. که ما آن را نمیشناسیم!!
باید این درد را بشناسیم... نه آن درد را...
که علی درد شمشیر را احساس نمیکند.
و...ما... درد علی را احساس نمیکنیم..."
ما تنها بر زخم شمشیر میگرییم، اما، این درد علی نیست.
دردی که چنان روح بزرگی را به ناله در آورده است، تنهائی است. که ما آن را نمیشناسیم!!
باید این درد را بشناسیم... نه آن درد را...
که علی درد شمشیر را احساس نمیکند.
و...ما... درد علی را احساس نمیکنیم..."
زادروز میلاد الگوی انسانیت بر همه دوستدارانش و بر همه مردم جهان مبارک باد
احمد شماع زاده
No comments:
Post a Comment