Thursday, May 22, 2014

نظامهای حقوقی جهان



1. اولین مجموعه حقوقی مدرن

قدیمی ترین مجموعه حقوقی كه در كتب تاریخ حقوق و تمدن بشری از آن یاد شده است مجمع القوانین حمورابی است. این مجموعه كه در پژوهش های باستان شناسان از شوش به دست آمده و اكنون سنگ نبشته های آن در موزه لوور پاریس و نمونه كچی آن در موزه ایران باستان موجود است شامل 282 یا 285 ماده حقوقی است و تقریباً دو هزار سال قبل از میلاد به وسیله ششمین پادشاه بابل به نام حمورابی تدوین گردیده است. عناوین كلی این مجموعه به نظام پزشكی، قراردادها، بانك داری، حقوق دریایی، آیین دادرسی، روابط خانوادگی، اموال منقول و غیر منقول و انواع جرایم تقسیم می گردد. تاریخ زندگانی حمورابی به خوبی روشن نیست جز اینكه از نظر تاریخی زندگی حضرت ابراهیم(علیه السلام)و حمورابی نزدیك به هم بوده است و البته حمورابی از ابراهیم متأخر بوده است. برخی عقیده دارند كه مجمع القوانین حمورابی نیز مانند قوانین حضرت موسی(علیه السلام) وحی الهی است و برخی دیگر معتقدند كه این قوانین از مجموعه قوانین دیگری مانند مجموعه قوانین اشئونا الهام گرفته است. مجموعه اخیر به زبان سومری در دو قرن پیش از حمورابی تدوین گردیده است و گفته می شود سه چهارم قوانین حمورابی از مجموعه «اشئونا» گرفته شده است. ما اكنون در میزان صحت و سقم این احتمالات نمی توانیم قضاوتی داشته باشیم جز اینكه مسلماً قراینی وجود دارد كه مجموعه قوانین حمورابی از شرایع الهی، كه به وسیله پیامبران در آن سرزمین تبلیغ می شده، متأثر بوده است. 

2

. حقوق تِلمود (شرح تورات)
دومین نظام حقوقی مربوط به دوران قبل از میلاد، نظام حقوقی تلمود است كه بر اساس برداشت های دانشمندان یهودی از كتاب تورات تدوین گردیده است. این كتاب دارای متنی است با عنوان «میشنا» یعنی تعلیمات شفاهی همراه با تكرار، و شروحی دارد با عنوان «گمارا» یعنی تكمیل. ابواب متن و شرح تلمود بدین ترتیب است: بخش زراعیم zeraiim(بذرها)، بخش موعد moed(عید)، بخش ناشیم Nashim(زنان)، بخش نزیقین Nazighin(آسیب ها و خسارات)، بخش قداشیم Ghodashim(مقدسات)، بخش طهاروت Teharoth(طهارت ها). تلمود تا امروز مورد قبول دانشمندان و همه پیروان آیین تورات بوده است و متن آن را ربی یهود هناسی (135-220 م)، از دانشمندان بزرگ یهود، تكمیل و مدون كرده است. هدف او تسهیل مطالعه و آموزش تورات منقول یا تورات شفاهی بود. روشن است كه مقصود ما از دومین نظام حقوقی، نظام حقوقی تورات است كه بیش از هزار سال قبل از تدوین تلمود بر موسی(علیه السلام) پیامبر اولوالعزم الهی نازل گردیده است; چه اینكه در غیر این صورت، نظام حقوقی روم را بایستی دومین نظام حقوقی دانست، ولی تاریخ نزول تورات چندین قرن قبل از تدوین روم است. 

3. حقوق روم
سومین مجموعه حقوقی كه در دوران باستان تدوین گردیده و اكنون بخش هایی از آن موجود است نظام حقوقی روم است. اولین متن حقوقی روم در سال 454 ق. م. تدوین گردید. پیش از تدوین این مجموعه حقوقی، قانون روم آمیخته ای از آیین های طایفه ای و احكام شاهان و فرمان كشیشان بوده است. با تدوین الواح دوازده گانه، انقلابی در نظام دادگستری پدید آمد و از آن پس قدرت انحصاری كشیشان محدود شد. این الواح كه بارها از راه قانون گذاری و فرمان های شاهانه اصلاح و تكمیل گردید، نهصد سال پایه قوانین روم بوده است. از آن پس، قوانین در دوران جمهوری بر اساس آراء همه شهروندان كه نه بنده باشند و نه بیگانه و بر طبق الواح دوازده گانه وضع و تدوین گردید. این الواح یكی از سخت گیرانه ترین مجموعه های قوانین تاریخ بشر به شمار می آید و مظهر برجسته نظام پدرسالاری در جامعه ای كشاورزی و نظامی است. در این قوانین به پدر اجازه داده می شد كه هر یك از فرزندانش را تازیانه بزند، به زنجیر بكشد، حبس نماید، و یا حتی بكشد و یا بفروشد. بستانكاران بر بدهكاران خود، همه گونه حقی داشتند. حقوق مالكیت چنان مقدس بود كه اگر دزدی در حین عمل گرفتار می شد بنده صاحب مال می شد و یا كشته و احیاناً تبعید می گشت. زنان جزء اموال شخصی شوهر محسوب می شدند و فرزند كنیز اگر هم پدرش آزاد بود برده محسوب می شد. 

4. حقوق ایران باستان
بسیاری از دانشمندان معتقدند كه ایران باستان نیز همانند رقیب دیرینِ خود (روم) دارای حقوقی پیشرفته و نسبتاً گسترده بوده است. اما از آنجا كه این نظام حقوقی با همه سابقه طولانی خود در برابر حقوق الهی و گسترده و پیشرو اسلام قرار گرفت نتوانست اعتبارش را حفظ كند. هم زمان با ورود اسلام، ایرانیان با استقبال فوق العاده ای این آیین حیات بخش را كه بر توحید و نفی امتیازات طبقاتی مبتنی بود به جای آیین ثنویت، كه بر طبقاتی بودن جامعه تأكید می كرد، پذیرفتند. بدین سان، حقوق كهن ایران به فراموش سپرده شد و حتی اقلیت كوچكی از ایرانیان هم كه به آیین زرتشتی باقی ماندند به امتیاز فوق العاده نظام حقوقی اسلام معترف شدند. بنابراین، كوششی برای حفظ حقوق ایران به عمل نیامد و اكنون منابع چندانی در حقوق ایران قبل از اسلام وجود ندارد. 

5. حقوق كلیسا (مسیحیت)
مسیح(علیه السلام) بر اساس نقل تاریخ و تأیید قرآن كریم، از نظر حقوقی، نظام جدیدی را معرف نكرد، بلكه تا حدود زیادی دنبال رو موسی(علیه السلام)بود. او در احكام و دستورات دینی و اجتماعی یهود تغییر زیادی نداد و تنها بخشی از احكام را، كه بنا به نقل قرآن برای عقوبت یهود بر آنان حرام شده بود، منسوخ كرد. بنابراین، مسیحیت دارای حقوقی غیر از حقوق یهود نیست. دانشمندان مسیحی در زمینه احكام و حقوق، برداشت های مستقل از كتاب مقدس و هم چنین حقوق روم داشته اند و این برداشت ها، پس از چندین قرن، به صورت اولین مجموعه حقوقی كلیسا، در حدود سال 1150 میلادی، به دست «گراسیانوس» تدوین گردید. این مجموعه، مواد متعددی چون قوانین و احكام پاپ ها و شوراهای كلیسایی را از تاریخ پیدایش تا سال 1139 م. درباره عقاید و اصول دینی، مراسم و آداب، سازمان و اداره اموال كلیسا، آیین دادرسی و پیشینه های قضایی دادگاه های روحانی، نظامات زندگی رهبانان، عقد ازدواج و احكام مربوط به هبه نظم بخشید. در سال 1234م. به دستور «پاپ گراگوار» نهم «اناینی» نخستین مجموعه حقوق رسمی تدوین گردید. دومین مجموعه در عهد «پاپ بنیفاس» و سومین مجموعه در عهد «كلمان پنجم» تدوین شد. این سه مجموعه با مجموعه حقوقی «گراسیانوس» پایه و اساس حقوق كلیسا را تشكیل می دهد. قابل توجه است كه حقوق كلیسا، لااقل در برهه ای از زمان، صرفاً در محدوده كلیسا قابل اجرا بوده و خود كلیسا در خارج از محدوده داخلی تابع قوانین دولت های متبوع خود بوده است. در واقع، حقوق حاكم بر كلیسا تنها شامل امور دینی و درمان رنج های روحی و حفظ اموال كلیسا و احیاناً مجازات كشیش های متخلّف می شده است. به هر حال، حقوق مسیحیت، یا به تعبیر صحیح تر، آنچه به نام مسیح و آیین او از سوی كلیسا اعلام شده بود، در طول تاریخ نظام كاملی نبوده; زیرا آیین كلیسا آیینی اجتماعی نبوده است. 

6. نظام حقوق اسلامی
این نظام برخاسته از قرآن و سنت نبوی است و در كمتر از یك قرن بر نیمی از جهان آن روز حاكم گردید و ملت های مختلفی آن را با میل و رغبت پذیرفتند. امتیازات نظام حقوق اسلام از این قرار است:

1. اسلام با نظام طبقاتی مخالف است و یكی از وظایف مهم خود را مبارزه با دوگانگی جامعه، كه گروهی ثروتمند و گروه اكثریتی محروم و در فشار باشند، می داند.
- (ما أَفاءَ اللّهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُری فَلِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساكِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ كَیْ لا یَكُونَ دُولَةً بَیْنَ الأَْغْنِیاءِ مِنْكُمْ)(حشر: 7); آنچه را خداوند از ساكنان این آبادی ها به رسولش بازگرداند مخصوص خداوند و پیامبر و خویشاوندان (او) و نیز یتیمان و مسكینان و در راه ماندگان است و این به خاطر آن است كه این اموال در میان ثروتمندان دست به دست نگردد. حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) درباره هدف حكومت خویش می فرماید: «و اگر نه این بود كه خداوند از دانایان پیمان گرفته است كه در برابر شكمبارگی ظالمان و گرسنگی مظلومان آرام نگیرند من افسار آن (ناقه خلافت) را به پشتش می انداختم». 

2. اسلام علم را در اختیار گروه خاصی نمی داند: «طلب العلم فریضة علی كل مسلم»; «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد».

3. اسلام با تبعیضات نژادی سخت مبارزه می كند: «لا فخر لعربی علی عجمی و لا للابیض علی الاسود إلا بالتقوی». 

4. تعلیمات اسلام جهت گیری روشنی در مسیر منافع مستضعفان دارد و در این زمینه نه تنها خود رهبران اسلام با زندگی خویش گرایش قلبی خود را به طرف این دسته ابراز نموده اند، بلكه در دستورات خویش نیز تأمین نیاز این گروه را در درجه اول اهمیت قرار می داده اند. حضرت امیر المؤمنین(علیه السلام) به مالك می فرماید: «ثم الله الله فی الطبقه السفلی من الذین لا حیلة لهم من المساكین.. . و اجعل لهم قسما من بیت مالك.. . فان هؤلاء من بین الرعیة احوج الی الانصاف من غیرهم»; خدا را، خدا را در مورد طبقه پایین (تهیدست) در نظر داشته باش، آن محرومینی كه راه چاره ای ندارند.. . و بخش مهمی از بیت المال را به آنان اختصاص ده.. . چه اینكه این دسته به انصاف نیازمندتر از دیگران هستند. 

5. اسلام عنصراخلاق را در روابط اجتماعیوحقوقی كاملادخالت می دهد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در پاسخ به سؤال كارگزار خود، قرطبة بن كعب، درباره به بیگاری گرفتن مردم برای تعمیر نهر آبی كه خراب شده بود، فرمود: «لستُ اَری اَنَ اجبر احلا علی عمل یكرهه». - «و اشعر قلبك الرحمة للرعیة.. . و لا تكوننّ علیهم سبعاً ضاریاً.. . فانهم صنفان: اما اخ لك فی الدین او نظیر لك فی الخلق یفرط منهم الزّلل.. . فاعطهم من عفوك و صفحك مثل الذّی تحبّ و ترضی ان یعطیك الله من عفوه و صَفحه»;محبت مردم رادر قلب خودت جای ده و مانند درندگان با آنان برخورد منمای.. . زیرا مردم دو دسته اند: یا برادر دینی تو و یا انسانی همانند تو كه در هر حال لغزش از آن ها سر می زند.. . بنابراین، آنان را آنچنان مشمول عفو و گذشت خود بنمای كه دوست داری خدا با تو به عفو و گذشت خویش عمل نماید. 

6. اسلام تنها به یك بعد زندگی نمی نگرد، بلكه بعد مادی و معنوی را توأماً مورد توجه قرار می دهد و نقص در هر یك را موجب بروز اختلال دیگری می داند. پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) می فرمود: «كاد الفقر ان یكون كفرا» و نیر فرمود: «اللهم بارك لنا فی الخبز فلولا الخبز ما صمنا و لا صلّینا و لا ادینا فرائض ربنا»; خداوندا! نان ما را بركت ده. زیرا اگر نان نبود، ما روزه نمی گرفتیم و نماز نمی خواندیم و واجبات خدای خویش را ادا نمی كردیم. 

7. اسلام نظام ارزشی تازه ای به جای ارزش های جاهلی ایجاد كرده است كه بر محور تقوا دور می زند و همه افتخارات نژادی و حسبی و نسبی را باطل می داند: (یا أَیُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَر وَ أُنْثی وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُمْ) (حجرات: 12); مردم! بدانید كه ما شما را از یك پدر و مادر آفریدیم و بدین جهت شما را تیره ها و طایفه های مختلف قرار دادیم كه یكدیگر را بشناسید. همانا، گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.


اصول عقاید > نبوت > فلسفه دین و نبوت


نقش عقل در نظام حقوقی غرب و اسلام
مهم ترین مکاتب و دوره های فقهی شیعه
 
قلمرو دین در عرصه های مختلف حقوق



مجله معرفت، ش93، ص43-59، مقاله تاريخ فقه و حقوق، نوشته محمدمهدي كريمي نيا

No comments:

Post a Comment