بازي با آمارهاي
اقتصادي، ممنوع!
«خوب نگاه كردن به اقتصاد»
متن پیاده شده از سخنرانی خانم دکتر خلعتبری
نمیتوانیم مشکلاتمان را با تکیه بر همان
"روش تفکری" که در زمان خلق آن مشکلات
به کار برده ایم، حل کنیم. آلبرت آینشتاین
مشکلات کشور ما
کدامند؟
کدام "روشهای نادرست فکری" منتهی
به ایجاد این مشکلات ما شده اند؟
من بر این باورم که سوال بزرگی که
رهبر انقلاب روی میز گذاشته اند، خیلی
سوال شریفی است. سوال آن است که
توفیقی که ما در ساخت موشک، نانو، هسته
ای و سلولهای بنیادین داشته ایم را چرا
نتوانیم برای "اقتصاد" تکرار
کنیم؟
من بقدر فهم خود چند نکته مقدماتی
برای وصول به جواب درست، می گویم . شما هم
به این سوال بیندیشید و کم کم جواب
خودتان به پرسش رهبر را در ذهنتان
تکمیلش کنید. این یک سوال مهم ملی است که
هر نخبه ای باید روی جوابش کار کند...
1- در آن توفیقات
که همگی توسط ساختارهای دولتی حاصل شده
است، زمان و پول نامحدود فرض شده
است.
یعنی مرکز تحقیقاتی که مثلا موشک شهاب
ساخته است، نه محدودیت زمان داشته و نه
محدودیت پول ... می شد صد بار یا دویست بار یا
هزار بار در طول پنج یا ده یا بیست سال با هر میزان
هزینه مالی، سعی و خطا کرد تا به نتیجه
رسید.
میشود بخش بزرگی از منابع محدود کشور را در چند پروژه خاص اینچنینی متمرکز کرد و در عرصه اقتصاد خرد همان چند پروژه، "پشتیبانی نامحدود" آفرید. اما تعمیم "رویکرد تخصیص منابع مالی و زمانی نامحدود" به کل اقتصاد کلان محال است.
میشود بخش بزرگی از منابع محدود کشور را در چند پروژه خاص اینچنینی متمرکز کرد و در عرصه اقتصاد خرد همان چند پروژه، "پشتیبانی نامحدود" آفرید. اما تعمیم "رویکرد تخصیص منابع مالی و زمانی نامحدود" به کل اقتصاد کلان محال است.
یک دلیل آنکه، در سطح
حسابداری ملی ،
منابع نامحدود می طلبد.
2- در قالب همین پروژه
های نورچشمی هم نمیتوانند در بازار
جهانی رقابت کنند. قیمت واقعی این محصولات
با سرمایه گذاری نامحدود اگر با
حسابداری صنعتی واقعا محاسبه شود، با
قیمت رقبا قابل قیاس نیست. قیمت تمام شده
اورانیوم غنی شده ایرانی در بازار دنیا(بفرض لغو همه تحریمها) خریدار
دارد؟
سانتریفوژهای ایران با قدرت 0.75 تا
1
مثل آِر-آی یک
یا مثلا 3 الی 4 مثل آی-آر2 را با سانتریفوژهای متداول غربی
با قدرت بالای 30
قیاس کنید . حجم عظیم سرمایه گذاری مستقیم
و غیر مستقیم /هزینه فرصت
ایران در این صنعت را هم ببینید. حالا
قیمت تمام شده هر کیلو اورانیوم قابل
محاسبه میشود.
3- تولید علم ما در
مرحله تبدیل به کالا یا خدمات قابل فروش مشکل اساسی
دارد. واقعیت آن است که مقالات علمی ما
غالبا برای کسب مدارج آکادمیک تولید میشود
نه آنکه زاییده و محصول جانبی مطالعات
صنعتی جدی باشد! ما در تولید مقاله از ترکیه، نروژ
و سوئد جلو افتاده ایم. آیا فهم شما آن
است که در تولید صنعتی دانش پایه هم جلو
افتاده ایم؟ در کدام محصولات دانش پایه،
بر اساس تولید دانش بومی،
تأمین کننده اول یا دوم
یا دهم بازار دنیاییم؟
4- نکته آخری که به
زعم من مهم است توجه کنیم، ارزیابی
توفیقات و شکستها در یک جدول با هم است
وگرنه منحرف می شویم. در کنار توفیقات
کشور که میشود شمرد، لیست بلندبالای
شکستها را هم باید تحلیل کنیم. هزینه فرصت
ناشی از این شکستها را هم ببینیم. فرار
نخبگان، ارتباط بیمار آکادمی و صنعت،
بهره وری پایین، فساد اداری گسترده، سطح
نازل قانون مداری، سطح نازل امنیت قضایی، بیکاری، رواج دروغ، افول
اخلاقی، فاصله طبقاتی، ضعف کشنده مجلس و
قانونگذاری، وضعیت بحرانی مدیریت محیط
زیست و آب، افول سرمایه اجتماعی، اینها همگی محصول عملکرد و
مدیریت ماست. اینها را هم تحلیل کنیم.
وضع امروز ما در رقابت جهانی بسیار
شبیه وضع شوروی در دهه 70 است. با این
اختلاف که اگر تفاوت قدرت آمریکا - شوروی
یا غرب - شرق
2 به 1 بود،
تفاوت غرب - ایران،
واگرایی عددی به مراتب قابل تأمل تری دارد.
البته غرب هم فعال مایشاء
نیست و محدودیتهایی دارد. اما باید عاقلانه به میزان قدرت و
توانایی تاثیر بزرگ غرب بر تحولات
نگریست. گذر زمان به نفع ما نیست و
فرسایش بر مدل رقابت ما حاکم است.
با اعتراف به
اهمیت
توجه به دستاوردهای موجود کشور و صد
البته با استدعای توجه به نابسامانیهای استراتژیک خودمان، اگر نحوه
اندیشیدن به مسأله را اساسا تغییر
ندهیم، آینده روشنی پیش رو نیست. تجربه دهه چهل ژاپن و
حتی
تجربه سه دهه اخیر چین نشان میدهد که این
گونه تغییر رویکرد، اگر مدبرانه باشد، الزاما به معنای آتش زدن به دارایی های ملی
موجود نیست. فکرمان را باید بشوییم و جور
دیگر باید ببینیم.
No comments:
Post a Comment