Monday, September 8, 2014

شناخت فرهنگ مسیحیت و واتیکان

در پیرامون شناخت فرهنگ مسیحیت و واتیکان

شناخت فرهنگ زیربنای روابط فرهنگی
اگر گفته شود از دیرباز این فرهنگ بوده که در دامن خود سیاست و روابط سیاسی را پرورانده نه تنها سخن گزافی نیست که مبتنی بر واقعیات تاریخی نیز هست. بنابراین در روابط سیاسی همواره باید بر روابط فرهنگی و شناخت فرهنگ جامعه ای که با آن روابط سیاسی برقرارکرده ایم(جامعه رابط به) پافشاری کنیم و در دیپلماسی خویش با آن جامعه مبنا را بر فرهنگ آن جامعه قرارداده و با ریشه یابی ویژگیهای فرهنگی و پیشینه تاریخی آن دولتمردان آن را نیز از نظر فرهنگی یا اجتماعی روانشناسی کنیم و رفتار دیپلماتیک خود را بدان محک بزنیم و پس از اطمینان از صحت تجربه ها آنها را به عنوان ابزار دیپلماسی به کارگیریم.
هرچند فرهنگ جامعه رابط به غنی تر بوده و ریشه های عمیقتری در تاریخ جامعه بشری داشته باشد کار شناخت آن پیچیده تر و شناخت ویژگیهای فرهنگی آن معضلتر و برگزیدن رفتار دیپلماتیک متناسب با آن مشکلتر خواهد بود.
بنابراین اولین گامی را که باید در پیمودن مسیر روابط دیپلماتیک فرا پیش نهیم شناخت عمیق فرهنگ جامعه رابط به و پس از مشخص شدن عمق آن برگزیدن ابزارهای متناسب با آن برای دستیابی به اهداف مورد نظر است.

روابط دیپلماتیک با واتیکان
با درنظرگرفتن مبنای مشروحه فوق برای پی­ریزی روابط دیپلماتیک با دولت­شهر واتیکان به نحوی که به اهداف کوتاه مدت و بلندمدت ج.ا.ا. در واتیکان منتهی شود شناخت فرهنگ­ این دولت­شهر باید از اولویت ویژه ای برخوردار باشد و از آنجا که این کشور نه به مانند دیگرکشورهای جهان بلکه با همه حقارت صوری خویش از عمقی فرهنگی به قدمت دوهزارسال و وسعت عملی به اندازه کره خاک برخوردار است- کارشناخت فرهنگ آن نیز به همان اندازه پیچیده تر و نیازمند افزارهای مناسب آن است.

1990 سال پیش که حضرت مسیح علیه السلام سر بر زمین نهاد و با تکلم خویش در گهواره- گاهواره تاریخ را تکان داد کسی تصورنمیکرد که آوازه او جهانگیر شود به حدی که میلیاردها انسان را شیفته خود سازد!
از 1930 سال پیش که حواریون او شربت شهادت نوشیدند و از آن پس تا مدتهای مدیدی که پیروان صدیق او در زیر زمینها به تشکیل هسته های مقاومت و تبلیغ مخفیانه دست میزدند و جان بر سر این عشقبازی میباختند کسی چنین تصوری را به مخیله اش راه نمیداد که روزی فراخواهدرسید که عشق تبدیل به نجات شود و نجات با پول معامله گردد آنهم چه معامله سخیفی!!
و هنگامی که امپراتوران و جباران تاریخ مسیحیان مؤمن و پاکباز را از آتش میگذرانیدند کسی به فکرش خطور نمیکرد که روزی مدعیان همین مکتب آنهم با نام مسیح دانشمندانی همچون جوردانو برونو را بسوزانند و معتقدین به مسیح که همواره تحت تعقیب و تفتیش بودند نمیدانستند که روزی اخلافشان عقاید را به تفتیش خواهند کشانید و مصلوب خواهندکرد!!
و باز در همین دورانها بود که به قول ابن خلدون عصبیت کار خود را کرد و پی ریز تمدنی تازه شد ولی نه از بافت تمدنهای کهن همچون چین و هند و ایران و مصر بلکه متعصبین کلیسا که هدفشان تنها رواج دین مسیح بود با دل و جان به هرگوشه و کناری رفتند و خود را به آب و آتش زدند و رهاورد مسیحیت را در دل دورترین قبایل آفریقا و استرالیا کاشتند و در سده های اخیر برای رسیدن به هدف خویش از همکاری با استعمارگران و استثمارکنندگان باز نایستادند و همراه با آنان وارد سرزمینهای بکر و دست نخورده فرهنگی شدند و به نیت تبلیغ دین مسیح به تغییر فرهنگ و مذهب بومیان پرداختند و بدین ترتیب مبشرین مسیحی در همه عالم خوان نعمت مسیحیت را بر توده های بومی گسترانیدند.
از سویی دیگر خیل همین مأمورین تنصیری بود که با آگاهی و هشیاری و آموزشهای لازم همزمان با انجام دیگر وظایف در کوچه پس کوچه های شهرودیارهای ممالکی فرهنگ ازیادرفته همچون ایران پرسه زدند و به دنبال شیءی فرهنگی- رساله ای- کتابی- سندی- عتیقه ای- و... گشتند و یافتند و بردند و با این آثار تمدنی به غنیمت رفته موزه ها و کتابخانه ها و دانشگاهها برپاکردند و با استفاده از آنها تمدن خویش را بنا نهادند... و اگر نمیکردند چه؟ آیا اینهمه اسناد و کتابها و عتیقه جات محو و نابود نمیشد؟ و از صفحه روزگار برنمیافتاد؟ حقا که آگاهی نعمتی است بس گرانمایه که هرگز چیزی جگایگزین آن نتوان کرد!

آری این است دورنما و تصویری هرچند ناقص از فرهنگی عمیق و گسترده که بایستی آن را 
بشکافیم و بر پایه شناخت حاصله روابط دیپلماتیک خود را با دولت­مردان صاحب این فرهنگ پی ریزی کنیم.

17/6/69 – احمد شماع زاده
کارشناس روابط فرهنگی ایران و واتیکان

No comments:

Post a Comment