Monday, September 15, 2014

بررسی اجمالی تبلیغ در اسلام و مسیحیت



بررسی اجمالی تبلیغ در اسلام و مسیحیت

بخش اول: روشهای تبلیغی اسلام و مسیحیت نسبت به یکدیگر

سخن نخست: امروزه چه در زمینه علم و چه در حیطه عمل مبحث روش شناسی جایگاه خویش را به خوبی بازیافته و گفتمانی اساسی را در تمام زمینه های علمی و عملی به خود اختصاص داده که اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست. بنابراین در سیاست خارجی کشورها بویِژه در موضوع روابط سیاسی همانند موضوعهایی همچون روابط اقتصادی، نظامی و فرهنگی، انتخاب روش و برگزیدن بهترین روشها از اهمیت والایی برخوردار است.
از جمله روشها، روشهای تبلیغی است. در بحث روشهای تبلیغی گاهی شکل یا وسیله تبلیغ مطرح است و گاهی محتوا یا کیفیت آن موردنظر است. در اینجا وارد بحث شکل روش تبلیغ نمیشویم، اما در مورد چگونگی تبلیغ در آغاز باید دید تبلیغ در کدام زمینه است؟ در سیاست است؟ در اقتصاد است؟ یا در زمینه مسائل حقوقی و فرهنگی و اجتماعی است؟ سپس باید دید اگر فرضاً در زمینه فرهنگ است در کدام حوزه فرهنگی است؟ در حوزه دین است؟ در حوزه اجتماع است یا در دیگر حوزه های فرهنگی است؛ و اگر در فرضاً در حوزه دین است در کدام موضوع است؟ تا بدین ترتیب به اصل موضوع پی ببریم. در اینجا میتوان گفت آن روش تبلیغی که مورد نظرماست در زمینه فرهنگ، در حوزه دین، و در موضوع "روشهای تبلیغی ادیان نسبت به یکدیگر" است. 

سیر و روشهای تبلیغ: در سیر تاریخ معمولاً دین جدید دین پیش از خود را با پیام نوینی که حامل آن است تکمیل میکند و بنایی نو بنیان مینهد.
در مرحله اول سیر تبلیغ شخص حامل رسالت(رسول) قرار دارد.
در مرحله دوم یعنی هنگامی که اشاعه اولیه صورت گرفت، وظیفه تبلیغ برعهده صحابه(حواریون) قرارمیگیرد.
در مرحله سوم یعنی پس از نفوذ دین تازه در میان توده های مردم به منظور تداوم دین و استحکام ایمان مردم آموزش یافتگانی داوطلبانه به تبلیغ دین میپردازند.
روش تبلیغی حاملان وحی و رسالت از طریق گفتار، رفتار، و کردار است. آنان با عمل خالصانه خویش چنان در دل توده های مردم نفوذمیکنند و آنچنان بر دل آنان مینشینند که هیچ عامل دیگری چنان اثری را نخواهدداشت.
حاملان وحی وظیفه تبلیغی دیگری را نیز بر عهده دارند و آن مباحثه و مجادله بر پایه آیات وحیانی با دیگر ادیان و نیز با کافران و مشرکین هستند. 
پس از حاملان وحی نوبت تبلیغ به نویسندگان و ناشران وحی(صحابه و در دین مسیحیت حواریون) میرسد که آنان نیز بیشتر با عمل نسبتا خالصانه خویش به تبلیغ دین خود میپردازند. با سپری شدن زندگانی صحابه دین تازه تا آن اندازه گسترش یافته که ممکن است گروهها و یا جامعه ای را به خود جلب کرده باشد.
پس از این مرحله وظیفه تبلیغ و پرچمداری سپاه دین و گسترش آن به اطراف و اکناف جهان برعهده کسانی قرارمیگیرد که بیش از دیگران داعیه دلسوزی برای دین و عشق و علاقه نسبت به آن دارند. ولی این قشر در میان مسلمانان کمتر با رفتاروکردار خویش بلکه بیشتر با گفتار خود مردم را به دین خدا میخوانند. اما همه میدانیم که دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
اینان که مبلغان رسمیت یافته هر دین و آیینی هستند، در روند تبلیغ، با گذر زمان و ریشه دارشدن مکتب در توده های مردم و با توجه به آموزشهای مکتبی دو روش را از طریق وعظ و خطابه و یا نوشتن کتاب و رساله در دایره عمل خویش قرار میدهند:

روش اول مبتنی بر تبلیغ دین خود با توجه به نکات افتراق با دیگر ادیان است و معمولا روشی است که روحانیت رسمی در پیش میگیرد و همواره کوشش دارد با مجادله و بزرگنمایی نکات ضعف دین رقیب حقانیت دین خود را به اثبات برساند. مثلا بر پیرایه ها و زوائدی که در گذر زمان توسط مدعیان جاهل و متعصب بر دین رقیب افزوده شده انگشت گذارده و مدعی حقانیت دین خود شده اند. این روش حتا در مورد فرق مختلف یک دین صدق میکند بویژه در میان فرق دین اسلام.

روش دوم مبتنی بر تبلیغ دین خود با توجه به نکات اشتراک با دیگر ادیان است و راه و روشی قرآنی است که خداوند به پیامبرش سفارش کرده و در صدر اسلام عمل شده و بر هر مسلمان صاحب اندیشه و قلمی فرض است تا از این روش قرآنی پیروی کند:
یک- قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواءً بیننا و بینکم الا تعبد الاالله و لاتشرک به شیئاً ولاتتخذ بعضنا بعضا ارباباً من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون. (آل عمران: 64)
ترجمه: بگو ای اهل کتاب تعالی گزینید بر کلمه ای که میان ما یکی است و آن این است که چیزی جز خداوند را نستاییم و شریک ندانیم او را چیزی و برخی از ما برخی دیگر را اربابی تلقی نکنند بجز خداوند. پس اگر دوری گزیدند پس بگویید شهادت میدهیم که ما مسلمانیم(تسلیم امر خداییم).
دو- لتجدن اشدالناس عداوه للذین ٱآمنواالیهود والذین اشرکوا و لتجدن اقربهم مودتاً للذین آمنواالذین قالوا انا نصاری ذلک بان لهم قسیسین و رهبا و انهم لاتستکبرون و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق یقولون ربنا آمنا فاکتبنا مع الشاهدین(مائده: 82 و 83)
ترجمه: همانا خواهی یافت دشمن ترین دشمنان مسلمانان از میان مردم یهودیانند و آنانکه شرک ورزیدند. و همانا خواهی یافت نزدیکترین مردم در دوستی با مسلمانان مسیحیانند به آن دلیل که در میان آنها کشیشان و رهبانان قراردارند و آنان مستکبرانه برخورد نمیکنند و هرگاه شنیدند آنچه را که بر رسول فروفرستاده شده میبینی که چشمانشان پر از اشک میشود از آنچه که از حق و حقانیت بازیافتند. میگویند پروردگارا ایمان آوردیم پس ما را با گواهان و شاهدان به ثبت برسان.

روش سومی نیز وجود دارد که هرچند منبعث و ملهم از قرآن کریم است و نمود آن از صدر اسلام وجودداشته ولی میتوان گفت کمتر به آن توجه شده و آن روشی است که جعفربن ابی طالبـ(ره) مشهور به جعفر طیار مبلغ و سفیر شهیر صدر اسلام در دربار نجاشی مسیحی پادشاه حبشه(اتیوپی کنونی) با تلاوت آیاتی از قرآن کریم پایه گذاری کرد.(سوره مریم آیات 16 تا 34) در این آیات ضمن بیان نظرهای مشترک هر دو دین نسبت به حضرات مریم و مسیح علیهما سلام اختلاف نظرها نیز به شکلی زیبا بیان شده است. به این چند آیه توجه شود:
انی عبدالله آتانی الکتاب و جعلنی نبیاً... السلام علی یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث حیاً ذلک عیسی بن مریم قول الحق الذی فیه تمترون
ترجمه: من بنده خدا هستم.(یعنی فرزند خدا که شما میخوانیدم نیستم.) به من کتاب داده است و مرا نبی قرارداده است.(یعنی قبول داریم که شما دارای عقاید ویِِژه خود هستید و عیسی نبی خدا و پیام آور اوست.) سلام و رحمت الهی بر من است چه هنگامی که زاده شدم و چه هنگامی که بمیرم و چه آنگاه که در روز قیامت برانگیخته شوم.(یعنی اینکه قرآن و خود حضرت عیسی درباره عیسی مسیح یک حرف و نظر را دارند: او نیز مانند دیگر آدمیان از این سه مرحله زندگی گذر میکند.) اوست عیسی بن مریم که گفته حق است.(یعنی عیسی فرزند مریم و نه فرزند خدا که این گونه گفتن درست و از جانب حق است.) همان کسی که در آن تردید دارید.(تثلیث خداوند و تصلیب عیسی را وارد دین خود کرده اید.) 
دسته بندی روشهای تبلیغی ادیان نسبت به یکدیگر(خلاصه آنچه که آمد):
الف- نظری:
1. تبلیغ دین خود با توجه به موارد افتراق با دیگر ادیان
2. تبلیغ دین خود با توجه به موارد اشتراک با دیگر ادیان
3. تبلیغ دین خود با توجه به نکات اشتراک و افتراق با دیگر ادیان
ب- روشهای اجرائی:
1. کرداری:‌ مانند روش همه پیامبران، برخی امامان و میسیونرهای مسیحی
2. رفتاری: مانند روش همه پیامبران، امامان شیعه، و حواریون
3. گفتاری(وعظ و خطابه): مانند روش همه پیامبران، امامان شیعه، حواریون، مبلیغان مسلمان، و کشیشان

بخش دوم: نگاهی بر وضعیت تبلیغ در اسلام و مسیحیت

الف- کیفیت و گستردگی تبلیغ و مبلغان
با یک نظر اجمالی میتوان گفت که کیفیت تبلیغ در دین اسلام در طول تاریخ با توجه به فرهنگ و معارف غنی اسلام، نسبت به دین مسیح که از معارف چندانی برخوردار نیست در سطح پایینی قرار داشته و دارد. گستره بهره گیری از وسایل تبلیغی و ارتباطی مسیحیت و بویژه کاتولیکها در برابر مسلمانان به هیچ عنوان قابل قیاس نیست. به عنوان نمونه در زمینه فیلمسازی، مسيحيت با اينكه تنها يك انجيل دارد مي‌بينيم كه چندين شركت بزرگ فيلم‌سازي كاتوليك تنها كارشان ساختن فيلم‌هایی مبتني بر سرگذشت‌هاي زندگي حضرت مسيح(ع) و داستان‌هاي مندرج در انجيل است. در مقايسه با قرآن با آنهمه مفاهيم كه بيشترشان بكر است، مي‌توانيم به اين نکته پی ببريم كه در زمينه بهره گیری از وسایل روز در جهت تبلیغ دین خود کوشش چندانی نکرده ایم.
گفتنی است دانشمندان بزرگ جهان اسلام با پژوهشها و تألیفهایشان که در میان شیعیان منبعث از معارف ائمه اطهار و در میان اهل تسنن به گونه ای دیگر بوده است به باروری دین و غنای معارف اسلامی در طول تاریخ افزوده اند ولی میتوان گفت آنان کار تبلیغی چندان مؤثر و مداومی در جهت گسترش اسلام انجام نداده اند بلکه این ماهیت پویا و ارزشهای انسانساز اسلام بوده که موجب جذب افراد و گروهها و گسترش آن شده است.
عوامل کیفیت نامطلوب تبلیغ در میان مسلمانان را میتوان به دو عامل نسبت داد:
1.   انگیزه: هدف مبلغین مسیحی، خدمت به مردم با انگیزه عشق به مسیح و مریم است و به همین دلیل بسیاری از آنان از خودگذشتگی کرده و به دورترین نقاط روی زمین رفته و با زندگی در میان مردم بومی به بازسازی فرهنگ(و بعضاً اقتصاد) و دین و آیین آنان میپردازند. دسته ای دیگر عالم دین میشوند و برخی دیگر کشیش کلیسا.
اما انگیزه مبلغان مسلمان یعنی آنانی که به کسوت مبلغ یا روحانی درامده اند معمولا یا تبعیت از خانواده و خویشان و به منظور عالم دین شدن و نه مبلغ خوب شدن بوده و یا اهدافی را دنبال میکرده اند که اقناع درونی در برداشته و در جهت امیال شخصی و حتا رسیدن به جاه و مقام بوده، و تنها بعضاً خالصاً مخلصاً لوجه الله به منظور تبلیغ دین اسلام به این کسوت درامده و در تبلیغ دین خود کوشیده اند. چنانکه بسیار انگشت شمارند مبلغان مسلمانی که رنج سفر و دوری از خانواده را پذیرفته و به نقاط دوردست سفرکرده باشد.

2.   ازدواج: ازدواج در دین مسیحیت عملی پسندیده و بر آن و بر تقویت بنیان خانواده بسیار تأکید شده است. اما روحانیون مسیحی بویژه کاتولیک در جهت خدمت هرچه بیشتر به مردم و درنتیجه پیشبرد هرچه بیشتر دین مسیحیت در میان مردم خود را از این مواهب الهی و لذائذ طبیعی محروم ساخته اند.(خداوند در قرآن کریم از این محرومیت یاد کرده و گفته است رهبانیتی که خود ابداع کرده اند و خواست ما نبوده.) ولی مبلغان مسلمان از این موهبت الهی به نحو احسن! بهره برده اند! و بسیاری از آنان به تک همسری بسنده نکرده اند!!

ب- کمیت تبلیغ و شمار مبلغان
در صورتی که از دیگر فرق مسیحی(ارتدوکس- پروتستان- انگلیکن) سخنی به میان نیاوریم و تنها به گستردگی شیوه های تبلیغی مسیحیت کاتولیک بپردازیم متوجه حجم وسیع و جهانی آنها میشویم. در سطح جهان بیش از سیصد دانشگاه غیردینی را به منظور تبلیغ دین ایجاد و اداره میکنند. فعالیت آنان در زمینه نشریات ادواری و بنگاههای انتشاراتی و سی دی کردن هرگونه کتاب و داده ها و نیز مدیریت خبرگزاریها و ایجاد رادیو و تلویزیونهای بسیار، همراه با ساخت فیلمهای سینمایی به آن اندازه گسترده است که تمام کوششهای مبلغان مسلمان تنها گوشه ای از فعالیت آنان را در برمیگیرد.
ازسوی دیگر شمار مبلغان مسلمان(واقعی و نه آنان که جذب فعالیتهای دیگرشده اند) نسبت به مبلغان مسیحی بسیار کمتر بوده و هست. شمار مبلغان مسلمان برای نقاط دیگر جهان با احتساب مبلغان اهل تسنن نیز نسبت به مسیحیان بسیار اندک است.

چاره اندیشی و نتیجه گیری
بنابر آنچه که گفته شد برای بهبود روند تبلیغ در جمهوری اسلامی ایران، چنین به نظر میرسد که بایستی در روشهایمان تجدیدنظر کنیم و از راه و رسم روحانیون مسیحی نیز درسهایی بیاموزم تا به هدفهای خود نائل شویم. البته ازخودگذشتگی برای اهداف دینی عنصری نیست که تنها در راه و رسم روحانیون مسیحی خلاصه شده باشد بلکه در تاریخ اسلام نیز چهره هایی بوده اند که کمر همت بسته و با مهاجرت خویش به نقاط دور دست موجب گسترش اسلام شده اندٰ؛ همچون امام احمد مهاجر که موجب گسترش دین مبین اسلام در آسیای جنوب شرقی شد. اکنون بزرگترین کشور مسلمان جهان یعنی اندونزی ثمره کوششهای آن بزرگمرد تاریخ مبلغان مسلمان است.
از سوی دیگر نباید از این موضوع غافل شد که ما در مرحله ای نیستیم که مانند پیش از انقلاب تنها هدف مبلغانمان تبلیغ دین باشد بلکه نیازمند اهرمهایی هستیم که از ضدتبلیغ نیز جلوگیری کنند. ضدتبلیغ برای مبلغینی که خود عهده دار حکومت شده اند خارج شدن از زی طلبگی است. یعنی همان چیزی که امام راحل به مبلغین حوزه ها که اکنون حکومتگزاران جمهوری اسلامی شده اند، همواره بسیار تأکید میکردند. متعهدشدن مبلغین به خارج نشدن از زی طلبگی اهرم تضمین کننده حکومتی است که به دست مبلغین اسلام سپرده شده؛ در غیر این صورت خطرات بسیاری جمهوری اسلامی و انقلاب ما را تهدید خواهد کرد و بر ضربه پذیری آن خواهد افزود؛ و از آنجا که نظام اجتماعی چنان است که هرکس به بالاتر از خود نگاه میکند و او را الگو قرارمیدهد؛ مخروط حکومتی جمهوری اسلامی بایستی از رأس به قاعده همواره در مراقبه و اصلاح خود باشد تا موجبات انحراف و دورشدن از اهداف اولیه آن خرده خرده فراهم نشود. والسلام علی من اتبع الهدی
اول مهرماه 1370- احمد شماع زاده
مسوول روابط فرهنگی ایران و واتیکان

No comments:

Post a Comment