Some STUPENDOUS WOW photos
New York City
با نام او که آغاز و پايان هستي است او. گاهشماری از برخی وقایع اجتماعی و سیاسی ایران و جهان تا آیندگان بهتر امروزمان را بشناسند
A guy asked a girl in a library; “Do you mind if I sit beside you”?
The girl answered with a loud voice;"I DON'T WANT TO SPEND THE NIGHT WITH YOUUU!!!”’T
All the students in the library stared at the guy and he was embarrassed. After a couple of minutes, the girl walked quietly to the guy’s table and she told him “I study psychology and I know what a man is thinking, I guess you felt embarrassed, right?The guy responded with a loud voice: "$200 JUST FOR ONE NIGHT!!!? THAT’S TOO MUCH!!!"
...and all the people in the library looked at the girl in shock and the guy whispered in her ears; “I study Law and I know how to make someone feel guilty" ...روانشناسی و حقوقپسر جوانی در کتابخانه از دختری پرسيد: «مزاحمتان نمی شوم کنار دست شما بنشينم؟»دختر جوان با صدای بلند گفت: «نمی خواهم يک شب را با شما بگذرانم»تمام دانشجويان در کتابخانه به پسر که بسيار خجالت زده شده بود نگاه کردند.پس از چند دقيقه دخرت به پیش پسر رفت و در کنار ميزش به او گفت: «من روانشناسی میخوانم و ميدانم مرد ها به چه چيزی فکر میکنند، گمان کنم شما شرمنده شدی درست است؟»پسر با صدای بلند گفت: «200 دلار برای يک شب!!؟ خيلی زياد است!!!»تمام آنانی که در کتابخانه بودند به دختر نگاهی کردند، پسر آهسته به دختر گفت: "من حقوق میخوانم و ميدانم چگونه کسی را گناهکار جلوه دهم»