Wednesday, April 4, 2012

با نام او که آغاز و پايان هستي است او
















با نام او که آغاز و پايان هستي است او
آغاز سخن که با اوست پايان سخن چه نيکوست
از آغاز سخن برمي‌آيد كه ره‌ به سوي ‹او›ست و اين كار براي ‹او›ست و پيماني با ‹او›ست؛ و بر سر اين پيمان ايستاده‌ايم؛ و اين راه را كه تاكنون خوش پيموده‌ايم، به نيروي نيروبخش ‹او› ادامه‌مي‌دهيم؛ كه اين آغاز راه است؛ هركه را سري پرشور است مي‌تواند همراهمان شود. 
هرچند راه سخت است و راهزنان بسيار، ولي مي‌توان پيمود كه رهنماست: قرآن 

و كذلك اوحينا اليك روحاً من امرنا ماكنت تدري ماالكتاب ولاالايمان ولكن جعلناه نوراً نهدي به من نشاء من عبادنا و انّك لتهدي الي صراط مستقيم صراط‌الله الّذي له ما في‌ السّموات و ما في‌الارض الآ الي‌الله تصيرالامور(شوري: 52، 53) 




و بدين‌گونه به سوي تو وحي‌كرديم ‹كارمايه‌اي› از خود. نمي‌دانستي كه كتاب(دانش) چيست و نه ‹ايمان› چيست؛ ولي آن(قرآن) را قرارداديم نوري كه با آن راه‌مي‌نمايانيم آنكه را كه بخواهيم از بندگانمان را و همانا كه تو حتماً هدايت مي‌كني به سوي راه راست. راه خداوندي كه از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است. آگاه باشيد كه به سوي اوست گردش كارها.
اگر غم لشگر انگيزد كه خون عاشقان ريزد من و ساقي به هم سازيم و بنيادش براندازيم
احمد شماع‌زاده

No comments:

Post a Comment