پیامگیر تلفن شعرای نامدار قدیمی
پیامگیر حافظ:
رفته ام بیرون من از کاشانه خود غم مخور!
تا مگر بینم رخ جانانه خود غم مخور!
بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام
زآن زمان کو باز گردم خانه خود غم مخور !
پیامگیر سعدی:
از آوای دل انگیز تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک گر فرصتی دادی به دستم
پیامگیر فردوسی:
نمیباشم امروز اندر سرای
که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا بر آید بلند آفتاب
پیامگیر خیام:
این چرخ فلک عمر مرا داد به باد
ممنون توام که کرده ای از من یاد
رفتم سر کوی منزل کوزه فروش
آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد!
پیغام گیر منوچهری:
از شرم به رنگ باده باشد رویم
در خانه نباشم که سلامی گویم
بگذاری اگر پیام پاسخ دهمت
زان پیش که سرخ گردد رویم!
پیامگیر مولانا:
از خانه ام رفتم برون بهر سماع رقصان شوم
شوری برانگیزم به پا, خندان شوم شادان شوم
برگو به من پیغام خود, هم نمره و هم نام خود
فردا تو را پاسخ دهم, جان تو را قربان شوم
پیامگیر بابا طاهر:
تلیفون کرده ای جانم فدایت!
الهی مو به قوربون صدایت!
چو از صحرا بیایم نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت !
با سپاس، امیر طالب آزادی
ویرایشگر: احمد شماع زاده
No comments:
Post a Comment