Monday, June 30, 2014

دل‌شناسي (فيزيولوژي انساني)



دل‌شناسي
(فيزيولوژي انساني)
 خودشناسي پيش‌نياز خداشناسي است
 تن انسان،‌ واحد كاملي است سازمان‌يافته، و منظّم؛ يعني يك سيستم يا نظام را تشكيل‌مي‌دهد كه كاركردهايي را برعهده دارد. اين سيستم،‌ كاركردهاي اجرائي خود را با سه روش، يكي دروني و ديگري بيروني و سومي دروني بيروني انجام‌مي‌دهد:
دست‌ها و پاها وظايف اجرائي بيروني را برعهده دارند. دستگاههايي نيز در درون بدن به انجام وظيفه مشعولند، مانند دستگاه گردش خون، گوارش و تنفسي. اعضائي نيز تنظيم كنندة ‌رابطة ميان بيرون و درون جسم آدمي هستند؛ مانند چشم كه مركز ديده‌باني است، و به‌همراه گوش،‌گيرنده نيز هست؛ وحنجره و زبان كه فرستنده‌اند.
همة اين عضوها و دستگاه‌ها، زير نظر و فرمان يك مركز فرماندهي كه خود، بخشي از دستگاه عصبي به شمارمي‌رود، يعني ‹مغز› انجام وظيفه مي‌كنند.
كار مغز انديشيدن، و براي هركار اجرائي فرمان صادركردن است، و داراي بخشهاي است كه هربخش آن، كاركرد ويژه‌اي دارد؛ ‌مانند مركز نوشتن و خواندن.

طرح يك سؤال فراگير:
در سازمان تن، ضابطه‌هاي ‹مركز فرماندهي تن›(مغز) براي تشخيص و صدور هرفرمان چيست؟ اين ضوابط كدامند و در كجاي سازمان تن جاي دارند؟
به عبارتي ديگر:
مركز همة ‹كنش‌واكنش‌هاي رواني انسان› كه نمي‌توان آنها را جزء عوامل اجرائي قرارداد، و در حكم قواي مقنّنه و قضائية ‹سازمان تن› هستند، در چه جايي از اين سازمان قراردارند؟

از ويژگي‌هايي كه اين مركز بايد داشته‌باشد،‌آن است كه:
ـ از جايي فرمان نگيرد،‌ بلكه خود مستقل عمل‌كند.
ـ ارتباطي مستقيم با مركز فرماندهي(مغز) داشته‌باشد و به آن جهت بدهد.
ـ ضوابط و مقررات اجرائي را براي مغز تعيين‌، و پس از اجراء، ارزيابي و داوري‌‌كند. اين مركز، ‹مركز عدل و عشق› يعني «قلب» است. قلبي كه خودرأي و خودكار است و از مغز فرمان نمي‌گيرد.
شگفت آن است كه دانشمندان تاكنون به چگونگي كاركرد روانشناسانة اين مركز دست نيافته‌اند؛ و براي آن همچون مغز، تقسيم بندي‌هايي كه مشخص كنندة بخشهاي عشق، خشم، حسادت، و باشد، ‌نيافته‌اند
شايسته است درصورتي كه دانشمندان به چنين مهمي دست يافتند، اين رشته را ‹دل‌شناسي› بنامند. دراين مقام عبارتهاي زير نيز انديشيدني هستند:
قلبم به درد آمد، قسي‌القلب(سنگدل)، رقيق القلب(نازك‌دل)، خوشدل و بددل. در دعاها نيز مي‌خوانيم كه:
الهي هب لي قلباً يدنيه منك شوقه و لساناً يرفع اليك صدقه و نظراً يقربّه منك حقّه الهي هب لي كمال‌الانقطاع اليك و انر ابصار قلوبنا بضياء نظرها اليك حتّي تخرق ابصارالقلوب حجب‌النور فتصل الي معدن‌العظمه
يا مقلب‌القلوب والابصار ثبت قلبي علي دينك ولاتزغ قلبي بعد اذهديتني

و نتيجه‌مي‌گيريم كه:
ايمان زاييدة دل، و دانش زاييدة مغز است و هر دو مكمل يكديگرند.

چنـد آيـه پيرامـون قلـب:
الابذكرالله تطمئن‌القلوب(رعد: 28)
فانّهـا مـن تقـوي‌القـلـوب(حج:22)
فـانه نزله علـي قلبك باذن‌الله(بقرة:97)
ولاتطع من اغفلنا قلبه عن ذكرنا(كهف: 28)
واعلموا ان‌الله يحول بين‌المرء و قلبه(انفال: 24)
ما جعـل‌الله لرجل من قلبين في جوفه(احزاب: 4)
انما‌المؤمنون‌الذين اذا ذكر‌الله وجلت قلوبهم (انفال:2)
فتكون لهم قلوب يعقلون بها او آذان يسمعون(حج:46)
آيه آخر به ما مي‌گويد كه قلب هم تعقل مي‌كند و اين موضوع به ما مي‌آموزد كه تعقل تنها كار مغز نيست بلكه قلب هم تعقل مي‌كند و اين موضوعي است كه قابل بحث ميان اهل نظر است و از اين نكته قرآني نبايد گذشت.
احمد شماع‌زاده
اولين نوشتار: 1363
آخرين ويرايش: 1388

No comments:

Post a Comment