دلشناسي
(فيزيولوژي انساني)
خودشناسي پيشنياز خداشناسي است
تن انسان، واحد كاملي است سازمانيافته، و منظّم؛
يعني يك سيستم يا نظام را تشكيلميدهد كه كاركردهايي را برعهده دارد. اين سيستم،
كاركردهاي اجرائي خود را با سه روش، يكي دروني و ديگري بيروني و سومي دروني بيروني
انجامميدهد:
دستها و پاها وظايف اجرائي
بيروني را برعهده دارند. دستگاههايي نيز در درون بدن به انجام وظيفه مشعولند،
مانند دستگاه گردش خون، گوارش و تنفسي. اعضائي نيز تنظيم كنندة رابطة ميان بيرون
و درون جسم آدمي هستند؛ مانند چشم كه مركز ديدهباني است، و بههمراه گوش،گيرنده
نيز هست؛ وحنجره و زبان كه فرستندهاند.
همة اين عضوها و دستگاهها، زير
نظر و فرمان يك مركز فرماندهي كه خود، بخشي از دستگاه عصبي به شمارميرود، يعني
‹مغز› انجام وظيفه ميكنند.
كار مغز انديشيدن، و براي هركار
اجرائي فرمان صادركردن است، و داراي بخشهاي است كه هربخش آن، كاركرد ويژهاي دارد؛
مانند مركز نوشتن و خواندن.
طرح يك سؤال فراگير:
در سازمان تن، ضابطههاي ‹مركز فرماندهي تن›(مغز)
براي تشخيص و صدور هرفرمان چيست؟ اين ضوابط كدامند و در كجاي سازمان تن جاي دارند؟
به عبارتي ديگر:
مركز همة ‹كنشواكنشهاي رواني انسان› كه نميتوان
آنها را جزء عوامل اجرائي قرارداد، و در حكم قواي مقنّنه و قضائية ‹سازمان تن›
هستند، در چه جايي از اين سازمان قراردارند؟
از ويژگيهايي كه اين مركز بايد داشتهباشد،آن است
كه:
ـ از جايي فرمان نگيرد، بلكه خود مستقل عملكند.
ـ ارتباطي مستقيم با مركز فرماندهي(مغز) داشتهباشد و
به آن جهت بدهد.
ـ ضوابط و مقررات اجرائي را براي مغز تعيين، و پس از
اجراء، ارزيابي و داوريكند. اين مركز، ‹مركز عدل و عشق› يعني «قلب» است.
قلبي كه خودرأي و خودكار است و از مغز فرمان نميگيرد.
شگفت آن است كه دانشمندان تاكنون
به چگونگي كاركرد روانشناسانة اين مركز دست نيافتهاند؛ و براي آن همچون مغز،
تقسيم بنديهايي كه مشخص كنندة بخشهاي عشق، خشم، حسادت، و …
باشد، نيافتهاند
شايسته است درصورتي كه دانشمندان
به چنين مهمي دست يافتند، اين رشته را ‹دلشناسي› بنامند. دراين مقام
عبارتهاي زير نيز انديشيدني هستند:
قلبم به درد آمد، قسيالقلب(سنگدل)،
رقيق القلب(نازكدل)، خوشدل و بددل. در دعاها نيز ميخوانيم كه:
الهي هب لي قلباً يدنيه منك شوقه و لساناً يرفع اليك
صدقه و نظراً يقربّه منك حقّه… الهي هب لي كمالالانقطاع اليك و انر ابصار قلوبنا بضياء نظرها
اليك حتّي تخرق ابصارالقلوب حجبالنور فتصل الي معدنالعظمه
يا مقلبالقلوب والابصار ثبت قلبي علي دينك ولاتزغ
قلبي بعد اذهديتني
و نتيجهميگيريم كه:
ايمان
زاييدة دل، و دانش زاييدة مغز است و هر دو مكمل يكديگرند.
چنـد آيـه پيرامـون قلـب:
الابذكرالله تطمئنالقلوب(رعد:
28)
فانّهـا مـن تقـويالقـلـوب(حج:22)
فـانه نزله علـي قلبك باذنالله(بقرة:97)
ولاتطع من اغفلنا قلبه عن ذكرنا(كهف:
28)
واعلموا انالله يحول بينالمرء و قلبه(انفال:
24)
ما جعـلالله لرجل من قلبين في جوفه(احزاب:
4)
انماالمؤمنونالذين اذا ذكرالله وجلت قلوبهم
(انفال:2)
فتكون لهم قلوب يعقلون بها او آذان يسمعون(حج:46)
آيه آخر به ما ميگويد كه قلب هم
تعقل ميكند و اين موضوع به ما ميآموزد كه تعقل تنها كار مغز نيست بلكه قلب هم
تعقل ميكند و اين موضوعي است كه قابل بحث ميان اهل نظر است و از اين نكته قرآني
نبايد گذشت.
احمد
شماعزاده
اولين
نوشتار: 1363
آخرين
ويرايش: 1388
No comments:
Post a Comment