Tuesday, June 24, 2014

تاثیر پرتوهای کیهانی بر آگاهی و ژن انسان

تاثیر پرتوهای کیهانی بر آگاهی و ژن انسان

پرتوهای کیهانی، امواج نوری با فرکانس بسیار بالایی هستند که برDNA انسان اثرگذارند و تکامل انسان را تحت تأثیر بسیار قرار داده و میدهند. بررسیهای صورت گرفته بر روی ستون یخی استخراج شده از ایستگاههای قطبی گرینلند(Greenland) وآنتاریکا(Antartica) گویای آن است که پرتوهای کیهانی در حدود دوازده هزار سال پیش  در Greenland و در حدود سی و چهار هزار سال پیش در Antartica افزایشی باورنکردنی داشته اند.
Sun wallpaper
دانشمندان شگفتزده بودند که چگونه میتوانند راهی برای تأثیر این دو مرحله جهشی بر انسان بیابند که موجب جهش مغزی انسان و در نتیجه پیشرفتهای هنری- فنی و آگاهی انسان شده باشد. با توجه به فرآیند محیط کیهانی- پرتوهای کیهانی همیشه در حال گذر از بدن انسان و نیز زمین هستند. به همین دلیل شاهد یک تکامل آرام و تدریجی را هستیم. 
به هر روی در سال 1987، جرقه ای از این تغییرات در زمین محسوس شد و رخدادی متفاوت روی داد. یک ابرنواختر(سوپرنوا) به حدی به زمین نزدیک بود که میشد با چشم غیر مسلح آن را دید. اندرو کالینز دانشمند و مورخی که به مطالعه اثرات پرتوهای کیهانی میپردازد معتقد است که تاثیر پرتوهای کیهانی بر ژنتیک انسان منجر به بروز جهش در مغز و بدن انسان می گردد که درک ما را از حقایق تغییر داده است. رابطه میان سطوح پرتوهای کیهانی کهن و جهشهای تکاملی و تکنولوژیکی بشر همه حقیقی و دارای حقیقت است. 
کارل ساگان کیهانشناس و نویسنده مشهور علم نجوم که تا 1973 در مورد ماهیت و چگونگی تأثیر پرتوهای کیهانی بر جهش DNA انسان و تاثیر این جهش بر تکامل انسان پژوهش میکرد مینویسد:
آسترولوژی علمی مقدس و متشکل از نجوم و الهیات و طالع بینی است. وی معتقد بود در اصل تمام افسانه ها داستان ها متون و کتب مقدس مانند انجیل و حتا آهنگ در شعر و قافیه ها بر اساس تاثیر کنش و حرکت هفت نوری که که ما در آسمان میبینیم پایه گذاری شده است. منشاء این هفت نور خورشید- ماه- عطارد(تیر)- ونوس(زهره)- مریخ( بهرام)- ژوپیتر(مشتری) و زحل(کیوان) هستند. نورهایی که به صورت گردان و در حال چرخش در فضا منتشر و به چشم ما میآیند اما این در حالی ست که چشم ما آنها را به گونه تصویری ثابت و شرطی شده میبیند. در اصل منظومه شمسی شخصیتهای اصلی در آفرینش الگوهای آسمانی اند که بر زندگی ما بر روی کره ی زمین تاثیر می گذارند. این اثرگذاری مفهوم این جمله را به ذهن متبادر میکند:« آنچه در بالا(آسمان) است در پایین(زمین) است».
افلاطون می گوید: خورشید دلیل تمام دانشهای ماست . بدون خورشید قادر به دیدن نیستیم .پس خورشید روشنی بخش دیدگان ما و قانونگذار و معلم است و منشاء خورشید و نیز شیطان(جن) را از آتش میداند.
لئوناردو داوینچی می گوید: «ای کاش آنقدر قدرت بیان داشتم تا بتوانم به همگان نشان دهم که تقدیس انسان و بالاتر دانستن مقام انسان از خورشید چقدرمیتواند اشتباه و بیمعنی باشد»
http://images.fineartamerica.com/images-medium-large/egyptian-god-of-the-sun--ra-michal-boubin.jpg
 اسطوره های مصر باستان نام خدا مترادف با خورشید ذکر شده است. واژه (Ra) در زبان باستانی مصر به معنی خورشیداست.
ادگار کیسی در باره ی ارتباط بین لکه های خورشیدی و آگاهی و هوشیاری مطلبی نوشته است و معتقد است تغییرات در لکه های خورشیدی و هم چنین تغییرات در زمین انعکاس و بازتابی از خود ماست که باعث آگاهی و هوشیاری می شود. و نتیجه می گیرد ما حصل هر انسان از عمل و کردار خود در حقیقت بازتابی از قانون الهی ست. 
وی در پاسخ به این سوال که چگونه لکه های خورشیدی بر ساکنان زمین تاثیر میگذارد؟ می گوید: در واقع این سوال را باید تغییر داد و بر عکس معتقد است که لکه های خورشیدی بازتابی از عمل انسانها در ایجاد بی نظمی در جهان و در اصل فکر و ذهن ما باعث این تغییرات بوده است.
ادگار کیسی از ما میخواهد که بیاندیشیم که ما چگونه مسبب ایجاد این لکه ها و تغییرات بوده ایم . و همه ی ما در قبال ایجاد این تغییرات در روی زمین مسیولیم تا آنجا که تغییر در روابط انسانی باعث ایجاد دگرگونی و تغییر در چهره ی امروز زمین است.
ادگار کیسی معتقد است گرایشاتی که در روح و قلب هر انسانی وجود دارد موجب این گونه دگرگونیها میشوند. در شرایطی که نوع بشر خود مسبب ایجاد هرج و مرج و بی نظمی در اوضاع جهان گردیده میتواند با تغییر رفتار و عملکرد خود میتواند دگرگونیهای مثبتی را همراه با محبت و عشق در ساختار بی نظم جهان امروزی ایجادکند. 
بسیاری از مردم تنها به دلیل ناآگاهی و مبهم بودن این گونه نکته ها تأثیرهای مهم خورشید بر زمین را رد می کنند.
درست است که خورشید تنها عامل ایجاد حیات نیست اما نزدیکی بسیاری با ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه انسان دارد. به گونه ای که میتوان در طول مدت فعالیت لکه های خورشیدی متوجه تغییر احساس و روح و روان خود باشیم واین دلیلی است بر نفوذ انرژی های خورسیدی در اعماق وجود انسان.

هر چند آگاهی و شناخت ما از این واقعیتها بیشتر شود شناخت ما پیرامون خوشتن خویش- خورشید و جهان هستی نیز افزایش مییابد.

No comments:

Post a Comment