Monday, April 28, 2014

معیار جامعه شیطانی در قرآن

معیار جامعه شیطانی در قرآن

هر چیزی در کیهان جایگاهی و در قرآن تعریفی دارد. از تعریف و معیار شناخت جامعه الهی به آن دلیل که هرکس خواسته جامعه الهی را بشناسد و بشناساند بسیار سخن رفته است بویژه در حوزه هایی همچون دین شناسی و جامعه شناسی ادیان. حکومتگزاران نیز برخی از آن ویژگیها را رسانه ای کرده اند تا بگویند ما بر جامعه ای الهی حکومت میکنیم.

ولی جامعه شناسی قرآن کریم جامعه الهی را با برهان خلف به ما شناسانده است. یعنی با تعریف و به دست دادن معیار شناخت جامعه شیطانی جامعه الهی را به ما شناسانده تا مدیرا ن و حکومتگزاران مدعی جامعه الهی را به چالش بکشاند و بگوید اگر این موارد در جامعه تان وجود دارد شما نتوانسته اید آن را الهی کنید بلکه هنوز شیطانی است و نیز ممکن است در آن زمان که آن را تحویل گرفته اید بدان گونه شیطانی نبوده بلکه شما در مسیر شیطانی شدن قرارش داده اید.

الشیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء والله یعدکم المغفره منه و فضلا والله واسع علیم.
شیطان به شما نوید فقر و شما را به انجام فحشاء فرمان میدهد. و خداوند نوید آمرزشی و فضلی به شما میدهد و خداوند توسعه دهنده بسیار دانایی است.

چرا میگوید نوید فقر؟ مگر فقر چیز خوبی است که کسی به کس دیگری نوید دهد؟ منظور این است که روشی را به کار میگیرد تا آماده تنگدستی شوید و این مهم برای شیطان میسر نمیگردد جز از طریق مدیران جامعه. در قرآن و ادعیه واژگان وسعت و فضل بیشتر برای رزق و روزی و مسائل مادی زندگی به کار میرود. همان گونه که در سوره جمعه به کسانی که پیامبر اکرم(ص) را به هنگام نماز جمعه رها میکنند و در پی کسب و کار میروند میگوید پس از آنکه نماز را تمام کردید در زمین خدا پراکنده شوید و از فضل خدا بجویید. در این آیه نیز خداوند فضل را در برابر فقر قرارداده و میگوید جامعه ای الهی آن است که به واسطه عملکرد درست مردم و اداره کنندگان آن جامعه خداوند آنان را از فقر و تنگدستی رها میکند.
پس ملاک و معیار تشخیص و تمیز جامعه ها و مکانیزمهای اداره آنها فقر و فحشاء است. هرگاه دیدیم در جامعه ای فقر و فحشاء بسیار است و یا رو به فزونی است باید بدانیم که آن جامعه شیطانی است یا دستکم به سوی شیطانی شدن میرود و ادعای حاکمانی که بر آن جامعه حکومت میکنند و آن را الهی جلوه میدهند تنها یک ادعای نفسانی برای تحکیم جایگاه و پایگاه خودشان است و نه قرآنی زیرا ملاک قرآن مشخص است.

فقر و فحشاء هموراه با هم میآید زیرا فحشاء نتیجه فقر است. حدیثی احتمالا از رسول اکرم(ص) اسلام نیز وجود دارد که فرمود اگر فقر از دری به درون آید ایمان از در دیگر خارج میشود(و به تبع آن فحشاء وارد میگردد).

مفاهیم قرآنی دیگری برای سنجش و معیار قرار گفتن جامعه خوب و بد در قرآن وجود دارد همچون امه وسطا(جامعه ای که طبقه بالا و پایین اش کم اند و بیشتر مردمش در وسط قرار دارند و میانه رو هستند زیرا پیرو رسول میانه روی هستند.) که از نشانه های مهم جوامع الهی است و نبود چنین حالتی نشانه الهی نبودن آن جامعه است.
ترجمه آیه 143 سوره بقره که تنها آیه ای است در این زمینه:
"و بدین ترتیب شما را امتی میانه قرار دادیم تا باشید گواهی بر مردم(آیندگان) و رسول نیز گواهی است بر شما(که با شما زندگی میکند). و ما قرار ندادیم قبله ای را که بر آن بودی مگر اینکه بدانیم(مشخص سازیم) کسی که از رسول پیروی میکند از کسی که به پس میرود.(پسرفت دارد زیرا راه رسول را نرفته) هرچند پیروی از راه رسول زحمت بسیاری دارد و سنگین است مگر برای آنانکه خداوند هدایتشان کرده است. و خداوند قصد ندارد که ایمانتان را تباه سازد. همانا که خداوند نسبت به مردم بسیار رأفت دارد و بسیار مهربان است".
در این آیه خیلی روشن در مورد امت اسلامی واقعی روشنگری کرده و راه نشان داده و حتا چاه را هم نمایانده تا حجت را بر همگان تمام کند. و نیز یاداورمان شده است که رفتن راه رسول و رسیدن به جامعه الهی مورد نظر ما سخت است و هزینه دارد ولی اگر ایمان واقعی داشته باشید و بر اساس ایمانتان هدایت یافته باشید بر مشکلات نیز فائق خواهید آمد و موفق به ساخت جامعه الهی مورد نظر من خواهید شد.

چاهی را هم که خداوند در این آیه نمایانده پسرفت است. پیشتر نیز اشاره شد که نشانه پسرفت یک جامعه توسعه فقر و فحشاء است. پس از این مبحث به این نتیجه میرسیم که: فقر نشانه پسرفت در اقتصاد و فحشاء نشانه پسرفت در فرهنگ است و پسرفت فرهنگی نتیجه پسرفت اقتصادی است.
پیامبر اکرم نیز فرمود:
من لا معاش له لا معاد له. یعنی کسی یا جامعه ای که با تنگدستی زندگی میگذراند نمیتوان برای آن شخص یا جامعه آخرت و عاقبت خوبی تصورکرد.
و به همین دلیل گفته اند شکم گرسنه ایمان ندارد.
این سخنان بحثهای فلسفی نیست. اینها حقایق زندگی است که هر روزه با آن سروکار داریم و برای همگان بسیار ملموس است.

از دیدگاه جامعه شناسی نیز جامعه در بهترین حالت جامعه ای است که نمودار جمعیتی و رفاهی آن استوانه ای باشد. یعنی اگر یک نمودار رسم شود که محور عمودی آن نشانه رفاه مردم و محور افقی آن نشاندهنده جمعیت باشد هرچه این نمودار به صورت مثلث در آید نشان از ناعادلانه(و به تعبیر قرآن شیطانی) بودن آن است و هرچه به شکل استوانه نزدیک شود یا دستکم به شکل خمره در آید و فراونی جمعیت و بهره برداران از منابع و امکانات در میانه یا وسط قرار گرفته باشند معنای آن این است که نیروی انسانی و اجتماعی از یک سو و منابع طبیعی و رفاهی از سوی دیگر به صورت عادلانه در جامعه توزیع شده یا به تعبیر قرآن امه وسطا تحقق یافته است. 

در عصرحاضر اگر بخواهیم از کشوری با چنین مشخصه ای یاد کنیم. کشور چین جایگاه نخست را به خود اختصاص میدهد. ممکن است کشوری همچون مالزی و مجموعه کشورهای اسکاندیناوی ظاهرا در اولویت قرارگیرند ولی از آنجا که جمعیت این مناطق بسیار کمتر از کشور چین به تنهایی است و از سوی دیگر هر یک از این کشورها دارای مدیرانی است ولی کشور چین به تنهایی دارای مدیرانی است باز هم حق آن است که این رتبه را به کشور چین داد. زیرا اداره و اصلاح چنین جمعیتی خود کار بسیار بزرگ و سترگی است که مدیران این کشور از پس آن برامده و قابل قیاس با کارکرد مدیران دیگر کشورها نیست.

و اما در مورد کشور مان:
از روی آمار درخواست کنندگان یارانه مشخص شد که در تمام کشور تنها دو و نیم میلیون نفر مرفه بوده و یارانه میگرفته اند که اکنون انصراف داده اند(اگر دلایل دیگری در میان نباشد). یعنی در حدود سه درصد از ملت در رفاه هستند. آنها هم معمولا کسانی همچون وزراء- وکلاء- مدیران دولتی و شرکتهای خصوصی و یا کسانی هستند که در ردیف اینان قرارمیگیرند و این برای یک جامعه ننگ و  فاجعه است.
نکته دیگری که در آمار درخواست یارانه وجود دارد این است که مردم به حاکمیت اعتماد کافی ندارند. یعنی اگر کسی هم میتوانسته این یارانه را نگیرد ولی درخواست داده زبان حالش این است که: چرا من نگیرم اگر راست میگویند بیایند کاری کنند تا حقوقهای کلان را(تا صد میلیون تومان در ماه که در خبرها و گزارشهای اخیر آمده بود) که مدیران سازمانها و شرکتهای دولتی و نهادهای وابسته به حکومت میگیرند اصلاح شود.
جالب توجه است که در کشور ما و شاید تنها در کشور ما نهادهای حکومتی عریض و طویلی که زیر نظر دولت عمل نمیکنند و در بسیاری موارد بر علیه دولت اقدام میکنند بودجه شان را از دولت یعنی از جیب ملت میگیرند!!! و این درحالی است که برخی از این نهادها میتوانند دولت را بخرند و بفروشند چنانکه برخی از شرکتهای بزرگ دولتی را خریدند.

روزی گذشت پادشهی از گذرگهی                 فریاد شوق بر سر هر کوه و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم                 کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست
آن یک جواب داد چه دانیم که چیست آن         پیداست که متاعی بس گرانبهاست
نزدیک شد پیرزنی کوژپشت و گفت               این اشک دیده من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است       این گرگ سالهاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خرد و ملک رهزن است          آن پادشاه که مال رعیت خورد گداست
بر قطره سرشک یتیمان نطاره کن                تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست
"پروین" به کجروان سخن از راستی مگوی     کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست؟!!
*****
هر دم از این باغ بری میرسد تازه تر از تازه تری میرسد!!:

کودکان خیابانی ایران عاملین گسترش ایدز!!

آمار ایدز در میان کودکان کار رو به فزونی است. این کودکان در شبکه های پنهان به خدمت گرفته می شوند تا از سطل‌های زباله پس مانده های مواد غدائی را جمع کنند و یا به صورت گدا در مسیرهای پر رفت و آمد ظاهر شوند. حتی بچه‌های خردسال مانند ابزار اجاره داده می‌شوند. اینها بچه های کارند!

درصد شیوع ایدز در میان کودکان خیابانی 4.5 درصد است. معاون وزیر بهداشت میگوید چندی پیش در پژوهشی که بر روی هزار کودک خیابانی در دو سال گذشته انجام شده بود، گزارش شده بود که 4.6 درصد گفته اند تزریق می‌کنند. این آمار روی کودکان 11 ساله تا نوجوانان 18 ساله انجام شده است.

در صد قابل توجهی از نوجوانان خیابانی 15 تا 18 سال اعلام کرده اند رابطه جنسی داشته اند و حتا تعدادی از این افراد گفته‌اند که چند شریک جنسی داشته‌اند. کودکان کار و خیابانی، معتادان تزریقی و افرادی که روابط جنسی دارند، ایدز را گسترش می‌دهند.

رئیس مرکز تحقیقات ایدز اعلام کرد، آماری که از آزمایش بر روی ۱۰۰۰ کودک کار در تهران به دست آمده هولناک است. اما وی ارقام را اعلام نکرده است.

ویدئویی نیز در یوتیوب وجود دارد با عنوان خانه های سکس در تهران مخصوص زنان شوهردار که عمق فقر و فحشاء در جامعه ما را مشخص میسازد و نشانه فاجعه در جامعه است!!
دیروز کلیه فروشی نشانه فقر در جامعه ما بود. امروز به خود فروشی و زن فروشی رسیده ایم. فردا چه خواهد شد را خدا داند. بیدار باید بود و هشیار که همه مسؤولیم: کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته.

7/2/93 – احمد شماع زاده

No comments:

Post a Comment