بخشی از سخنرانی:
دکتر یوسف اباذری استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران
در انجمن جامعه شناسی ایران
اگر ما مي گوييم زماني كه پارسها تمدن و دين داشتند، اعراب دختران خود را زنده به گور مي كردند، قطعاً صد سال ديگر اعراب ميگويند زماني كه ما ميزبان جام جهاني بوديم ايرانيها دخترانشان را به استاديوم راه نميدادند...!!!!
گفتیم : اقتصاد
گفتند : باید اسلامی شود.
گفتیم : فرهنگ
گفتند : باید اسلامی شود.
گفتیم : اخلاق
گفتند : مگر اخلاق غیر اسلامی هم داریم؟!
گفتیم : علوم انسانی
گفتند : انسانی چیست؟ بگو اسلامی.
گفتیم : روابط زن و مرد
گفتند : ای بابا..! چه معنی دارد این روابط؟!
گفتیم : وجدان
گفتند : اسلام.
گفتیم : ...........
گفتند : اسلام... اسلام... گذشت و گذشت...
چیزی نگفتیم، فقط رفتیم مغازه مرغ بخریم، دیدیم نمی توانیم، گفتند : چه ربطی دارد به اسلام..؟!
رفتیم روزنامه خریدیم و مشغول خواندن خبرهای رانت خواری و اختلاس بودیم که به ناگاه آمدند و روزنامه را از دستمان گرفتند و گفتند : به اسلام چه مربوط..؟!
نگاهی به دوروبرمان انداختیم؛ روانهای پریشان دیدیم و مردهای چشم چران!
گفتند : اینها تهاجم فرهنگی ست؛
و ما از خودمان پرسیدیم : پس این تهاجم فرهنگی کنندگان چرا خودشان اینقدر چشم چران نیستند؟!
خواستیم ویزای عربستان بگیریم، برویم آنجا از خود خدا بپرسیم، گفتند: عربستان ضداسلامی، دیگر به ما اسلامیها ویزا نمیدهد!
خلاصه کمی سرمان گیج رفت و یک لحظه فکر کردیم دچار هپروت اسلامی شده ایم، دوباره به خود آمدیم و دیوان حافظ را گشودیم دیدیم گفته:
«گر مسلمانی از این است که حافظ دارد/ وای اگر از پس امروز بود فردايي »
******
اگر بدانید کرایه هرالاغ درامامزاده داوود ساعتی 20 هزار تومان، وحق التدریس یک استادیار دانشگاه ساعتی 10 هزار تومان، ویارانه هر ایرانی در یک ماه برابر کرایه 2 ساعت یک الاغ است..! خودتان پیدا کنید که الاغ واقعی کیست...؟
No comments:
Post a Comment