Wednesday, November 25, 2015

نارسیسوس

ِHossein Elahi Ghomshei
« نارسیسوس»
نارسیسوس نام جوان زیبایی است در اساطیر یونان که دختری به نام اکو (انعکاس صدا یا به فارسی پژواک) بر او عاشق می شود و چون جواب نامساعد می شنود نفرین می کند که او عاشق کسی شود که هرگز نتواند به او برسد و او روزی عکس خود را در آب می بیند و برخود عاشق می شود. هر روز بر لب برکۀ آب می آید و با خود نرد عشق می بازد و شِکوه می کند که آخر تو که با من دوستی: وقتی می آیم می آیی، وقتی لبخند می زنم لبخند می زنی؛ پس چرا وقتی دستم را دراز می کنم تا دست تو را بگیرم آشفته می شوی و از من می رمی.
نارسیسوس آن قدر در فراق خویش غصه می خورد و اشک می ریزد تا می میرد. پس حوریان و پریان صحرایی گرد او می آیند و می گویند «حیف است چنین جلوه ای از زیبایی به زیرخاک رود. بهتر است او را به گُلی تبدیل کنیم که پیوسته در کنار آب بروید و عکس جمال خود را در آب ببیند.» و او را به گل نرگس تبدیل می کنند.(معنی نارسیسوس نیز «نرگس» است.)
اصطلاح نارسیسیسم به معنی «خود شیفتگی» یکی از بیماری های روانی است و به کسانی گفته می شود که سخت و به طور بیمار گونه ای شیفته و بیقرار خویش اند.

بر گرفته از کتاب «در قلمرو زرین»
اثر حسین الهی قمشه ای

No comments:

Post a Comment