Monday, November 23, 2015

مهاجران و پناهندگان؛ قربانیان ناپیدای حملات پاریس

مهاجران و پناهندگان؛ قربانیان ناپیدای حملات پاریس


روز شنبه‌ گذشته، تنها یک روز بعد از حملات تروریستی در پاریس، جمعی حدوداً ۲۰-۱۵ نفره در مراسم عمومی بزرگ‌داشت قربانیان، در شهر لیل در شمال فرانسه حضور یافتند. این گروه به نوعی از باقی شرکت‌کنندگان جدا بودند و سازمان‌یافته‌‌تر نیز آمده بودند. آن‌ها با خود پلاکاردها و پارچه‌نوشته‌‌هایی را حمل می‌کردند که بر رویش نوشته شده بود: «اسلام‌گراها را بریزید بیرون».
هرچند در این مراسم مشخص، جمع بزرگ‌تری با سر دادن شعار: «فاشیست برو بیرون» این گروه را به عقب راندند. اما واقعیت این است که این روزها، تمایلات یا خواست‌هایی از این دست در هر گوشه‌ای از اروپا می‌توان دید.
این روزها، نیروهای راست‌افراطی نه فقط در شهرهای فرانسه یا جاهای دیگر اروپا، بلکه حتا در کانادا، آمریکا و... بیش از هر هنگام دیگری صدایشان بلند شده است و گوش‌های شنوایی هم یافته‌اند.
رهبران احزاب راست افراطی در اروپا، هرچند در موضع‌گیری‌های رسمی و علنی خود معمولاً سعی می‌کنند که محتاطانه‌تر برخورد کنند و بگویند که طرف صحبت‌‌ آن‌ها تمامی مسلمان‌ها یا همگی مهاجرانی که از کشورهای مسلمان می‌آیند نیستند؛ اما هواداران خیابانی‌ آن‌ها ظاهراً خیلی تعارف ندارند در برخورد با خارجی‌ها و به ویژه مسلمانان بی‌پرده رفتار می‌کنند.
در همین چند روزی که از حملات تروریستی پاریس گذشته؛ در کشورهای مختلف اروپایی، گزارش‌های پرشماری از حمله به مسلمانان ثبت شده است. حمله به مسلمانان و رفتارهای نژادپرستانه صرفاً نیز در شهرهای اروپایی گزارش نشده است. در تورنتوی کانادا و برخی دیگر از شهرهای آمریکای شمالی پلیس‌‌ گزارش‌های مشابهی در اختیار رسانه‌ها گذاشته است.
روز دوشنبه مارین لوپن، رهبر حزب راست‌ افراطی «جبهه ملی» در فرانسه، در توئیتی نوشت که «بنیاد‌گرایی اسلامی باید نابود شود و مساجدی که تندروها در آن رفت‌وآمد می‌کنند نیز باید بسته شود و امام‌های این مساجد هم همگی باید اخراج شوند.»
«مبارزه با بنیاد‌گراهای مذهبی» (نه تنها بنیاد‌گرایی اسلامی) در جای خود، یک خواسته‌ مشروع و قابل دفاع و ضروری است.
با این حال، آشکار است هنگامی که نیروهای راست‌ افراطی در اروپا از «ضرورت مبارزه با بنیادگرایی مذهبی» صحبت می‌کنند، نه تنها منظورشان صرفاً «بنیادگراهای اسلامی» است؛ بلکه در مرحله‌‌‌‌‌ای بعد‌تر منظورشان تمامی مهاجران و پناه‌جوهایی است که از کشورهای مسلمان می‌آیند. حال این افراد ممکن است که هیچ باور یا اعتقاد اسلامی هم نداشته باشند یا به کلی خداناباور یا مسیحی باشند.

دستان باز افراطی‌ها در مرزهای بسته‌ اروپا
اشاعه‌ دگرهراسی (Xenophobia) یا ترس از اروپایی که هر «خارجی» بتواند به راحتی وارد آن شود؛ این روزها به سیاست و برنامه‌ درجه اول احزاب و گروه‌های راست افراطی اروپایی تبدیل شده است.
خِیرت ویلدرس، رهبر حزب دست‌راستی «آزادی» در هلند، خواسته که مرزهای هلند بر روی تمامی مهاجران و پناه‌جویان بسته شود. «بستن مرزها بر روی تمامی پناه‌جوها» خواسته‌ محوری همگی احزاب دست‌راستی پس از حملات جمعه‌ شب گذشته در پاریس است.
در انگلستان نایجل فراژ، رهبر حزب راست‌افراطی «استقلال»، نیز در یک سخنرانی در روز دوشنبه پیش گفت که «قرارداد شینگن» باید برچیده شود. به گفته‌ او، رویای اروپا برای «آزادی رفت‌وآمد»، هم‌اکنون به آزادی جهادی‌ها بدل شده است.
در آلمان و اتریش نیز رهبران احزاب دست‌راستی موضع‌گیری‌های مشابهی داشته‌اند. در لهستان و مجارستان هم که احزاب راست بر سر کارند وضعیت به همین ترتیب است. روز جمعه ۲۰ نوامبر هم وزرای کشور و دادگستری اعضای اتحادیه اروپا در بروکسل جمع شدند تا نسبت به تجدید‌نظر در قرارداد شینگن تصمیم بگیرند. هدف «کمیسیون اروپا» در این میان روشن است؛ مرزهای اتحادیه باید بسته‌تر شود.
در آن سوی اقیانوس، در کانادا نیز هرچند دولت جدید، وعده‌ پذیرش ۲۵هزار پناه‌جوی سوری را تا پایان سال جاری میلادی داده بود؛ اما به نظر می‌رسد در وضعیت فعلی، با فضایی که احزاب و گروه‌های دست‌راستی کانادا تحت لوای «امنیت» توانسته‌اند ایجاد کنند؛ دولت لیبرال جاستین ترودو از این برنامه‌ اعلامی خود عقب خواهد کشید. در آمریکا هم فرمان‌‌داران بیش‌ از نیمی از ایالت‌ها اعلام کرده‌اند که حاضر نیستند با دولت فدرال بر سر برنامه‌ی پذیرش ۱۰ هزار پناه‌جوی سوری هم‌کاری کنند.
همه این اخبار و گزارش‌های نگران‌کننده در وضعیتی است که میلیون‌ها پناه‌جو و آواره‌ جنگی، نه تنها از سوریه بلکه از عراق، افغانستان، لیبی، یمن، مالی، نیجریه و... در پشت مرزهای اروپا مانده‌اند. بر پایه‌ آخرین برآوردهای سازمان ملل، تنها در ماه اکتبر گذشته، ۲۱۸ هزار پناه‌جو وارد اروپا شده‌‌ است. پیش‌بینی شده است که تا پایان سال میلادی آینده نزدیک به سه میلیون آواره جنگی وارد اروپا شده باشد.
در سوئد که برای سال‌ها به داشتن «سیاست‌های باز پناه‌جویی» معروف بود، همه روزه هزاران پناه‌جو در شرایط آب‌وهوایی این فصل در سوئد در خیابان‌ها می‌مانند و جایی برای ماندن ندارند. هفته‌ گذشته اداره‌ مهاجرت سوئد اعلام کرد که از این به بعد هیچ کمکی برای یافتن خانه به پناه‌جوها نخواهد کرد.
روشن است که «داعش» یا سایر گروه‌های رادیکال اسلامی، حتی اگر در خاک اروپا هم دست به هیچ عملیات‌های تروریستی نزند؛ باز به هیچ وجه قادر نخواهند بود که کوچک‌ترین اقدامی در راستای حمایت از پناه‌جوها یا اقلیت‌های مسلمانان در برابر این موج فزاینده‌ ضدپناه‌جویی و اسلام‌هراسی انجام دهند. اقدامات گروه‌های اسلامی نظیر داعش تنها به کار پروپاگاندای احزاب دست‌راستی تندرو در اروپا می‌آید.
پنهان نمی‌توان کرد که «بنیادگراهای اسلامی» با «نیروهای راست افراطی»، منافع مشترک پرشماری دارند. واقعیت این است که هرچه عرصه بر مهاجران، پناه‌جویان و شهروندان به حاشیه‌ رانده‌ شده‌ مسلمان بیش‌تر شود؛ نه فقط احزاب دست راستی اروپایی یک گام به اهداف خود نزدیک‌‌تر شده‌اند؛ بلکه نیروهای بنیادگرا و مرتجع اسلامی نیز توانسته‌اند زمینه‌ها و فرصت‌‌های بیش‌تری برای جذب نیرو به دست بیارند.
به هر روی به نظر می‌رسد در شرایطی که نیروهای مستقل و مترقی، عملاً دست روی دست می‌گذارند و هیچ طرح یا برنامه‌ مشخصی برای مواجه با اسلام سیاسی رادیکال ندارند، کماکان باید شاهد همین چرخه‌ معیوب و خطرناک بود. به این معنا که از یک سوی، بایستی شاهد رشد فزاینده‌ نیروهای راست‌ پوپولیست، اسلام‌هراس و مهاجرستیز در اروپا بود و از سویی دیگر شاهد قدرت‌گیری جریان‌های افراطی شد که از طردشده‌ها و به حاشیه‌ رانده‌شده‌های همین جوامع نیرو می‌‌گیرند و در نهایت تروریست پرورش می‌دهند.

No comments:

Post a Comment